کد خبر: ۱۱۴۷۸
۲۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۵
باهنر؛ دانشگاهی‌ترین خیابان مشهد

باهنر؛ دانشگاهی‌ترین خیابان مشهد

از حدود سال‌۱۳۴۰ که واگذاری زمین‌های اطراف دانشگاه آغاز شد، زمین‌های هزار‌متری را به استادان دانشگاه دادند و پانصدمتری را به کارکنان آن.

ساکت و آرام‌بودن، اولین ویژگی‌ای است که ساکنان و رهگذران بولوار شهید‌باهنر درباره این محله دانشگاهی بیان می‌کنند. هم‌جواری این خیابان با دانشگاه فردوسی، تأثیر زیادی روی آن گذاشته و تاریخچه و هویت آن وابسته به رویداد‌های دانشگاه بوده است.

بولوار شهید‌باهنر یازده‌کوچه دارد که به نام یازده‌استاد این دانشگاه نام‌گذاری شده است و از این بین، نام‌های علی‌اکبر فیاض، کاظم مدیرشانه‌چی و سیدمحمدتقی فاطمی در فهرست مفاخر مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی ثبت شده و نام‌های محمدعلی سعادت، احمدعلی رجایی‌بخارایی، محمود رامیار و جواد حدیدی نیز در گروه نام‌آوران این مرکز قرار دارد.

از حدود سال‌۱۳۴۰ که واگذاری زمین‌های اطراف دانشگاه آغاز شد، زمین‌های هزار‌متری را به استادان دانشگاه دادند و پانصدمتری را به کارکنان آن. البته آن موقع اینجا آباد نبود و همین باعث شد که بعضی از دارندگان زمین‌ها تمایلی به ساختن و سکونت در آن نداشته باشند. حتی عده‌ای زمین‌هایشان را فروختند، اما طی سال‌های بعد با آبادتر‌شدن این محل، باز به آن نقطه برگشتند.

خیابان باهنر در این سال‌ها محل عبور‌و‌مرور استادان بسیاری بوده است. خیلی‌ها پیاده از منزل به محل کارشان که دانشگاه است، می‌روند و استادان رشته‌های مختلف در این مسیر یکدیگر را می‌بینند. البته پارک و بازار‌محله کوچک آن نیز محلی برای دیدار ا ست.

 

زمین‌های دانشگاه، متری ۵ قِران

بین ساکنان خیابان باهنر پیدا‌کردن قدیمی‌هایی که روند رشد آن را دیده و با استادانی که کوچه‌ها به نامشان است، آشنایی داشته باشند، سخت است. عده‌ای از آنها فوت و برخی مهاجرت کرده‌اند. بعد‌از کلی پرس‌وجو می‌رسیم به اسماعیل سعادت. او پسرعموی مرحوم محمدعلی سعادت است که باهنر‌۳ به نامش نام‌گذاری شده است.

آقا‌اسماعیل سال‌۴۵ به‌عنوان کارمند واحد آموزش وارد دانشگاه و سال‌۷۵ بازنشسته شده است. او سال‌۶۱ زمینی در باهنر‌۶ خریداری کرد و از آن موقع در این محل سکونت دارد. آقااسماعیل که حالا ۸۵سال دارد، گوش‌هایش سنگین است. به سختی سؤا‌ل‌هایمان را به او منتقل می‌کنیم، اما با هر پاسخ، کلی اطلاعات ریز و درشت به ما می‌دهد.

این بازنشسته دانشگاه فردوسی، ما را می‌برد به سال‌های دور و می‌گوید: دانشگاه فردوسی سال‌۱۳۲۸ تأسیس شد و ابتدا نامش «دانشگاه مشهد» بوده است. سال۲۸ دکتر سامی‌راد رئیس دانشگاه شد و دکتر ضیاءالدین اسماعیل بیگی، دومین رئیس دانشگاه است. این افراد خیلی برای توسعه دانشگاه و آوردن رشته‌های جدید زحمت کشیده‌اند.

او ادامه می‌دهد: دکتر محمدعلی سعادت به دعوت دکتر اسماعیل بیگی وارد دانشگاه مشهد شد و مؤسس دانشکده علوم آن زمان بود که در خیابان اسرار قرار داشت. جدش می‌رسد به قطب‌الدین شیرازی. پدرش عموی ما‌ست.

آقا‌اسماعیل تعریف می‌کند: سال‌۴۵ که خوابگاه پسرانه دانشگاه مشهد تأسیس شد، قرار بود دولت، زمین‌های اطراف دانشگاه را تا هاشمیه و دامنه کوه بخرد و اینجا یک شهرک دانشگاهی شود، اما آن موقع بودجه دانشگاه ۲۵‌هزار‌تومان بود و برای این کار کافی نبود.

به گفته آقا‌اسماعیل، بخش زیادی از این زمین‌ها متعلق به مرحوم حاج‌ملک بوده است. از دانشکده مهندسی کنونی تا خوابگاه علوم پزشکی نیز متعلق‌به فردی به نام نجفی بوده که دانشگاه این زمین‌ها را متری ۵قران از او خریده است. زمین‌هایی را هم که متعلق به آستانه بوده، دانشگاه متری یک‌تومان خریده است.

او ادامه می‌دهد: از سال‌۱۳۴۱ روند واگذاری زمین‌ها به دانشگاهیان آغاز شد، اما از سال‌۴۴ و ۴۵ سند داده می‌شد. زمین‌های هزارمتری را به استادان می‌دادند و زمین‌های پانصد‌متری را به کارمندان دانشگاه.

بر‌اساس گفته‌های آقا‌اسماعیل سال‌۵۹ بعضی از استادان و کارکنان، زمین‌هایشان را ساخته بودند، اما تعدادشان کم بود و در هر کوچه، دو‌سه‌خانواده سکونت داشتند.

او سال‌۶۱ زمینی را در خیابان باهنر۶ از یکی از دانشگاهی‌ها خریداری کرد و تعریف می‌کند:، چون رسمی نبودم، دانشگاه این زمین‌ها را به من نمی‌داد. آن موقع، زمین پانصد‌متری را از یکی از کارکنان دانشگاه به قیمت ۷۵‌هزار تومان خریدم؛ البته بعد فهمیدم خیلی گران حساب کرده بود. زمین‌های هزار‌متری را به ۶۰‌هزار‌تومان می‌دادند.

 

باهنر؛ دانشگاهی‌ترین محله مشهد

 

معروف‌بودن خیابان باهنر به «خیابان دانشگاه»

او می‌گوید: ابتدا بولوار باهنر اسم نداشت و به خیابان دانشگاه معروف بود. بولوار کوثر نیز اسم نداشت و به‌خاطر وجود کارخانه کوکا‌کولا به همین نام معروف بود. بعد‌ها نام «باهنر» و «کوثر» روی آنها گذاشته شد و نام‌گذاری خیابان‌های باهنر به اسم استادان دانشگاه، مربوط به حدود شش‌سال پیش است.

همراه آقا‌اسماعیل به بولوار‌باهنر می‌رویم و او درباره هر یک از استادان توضیحاتی بیان می‌کند؛ «دکتر سامی‌راد اولین رئیس دانشگاه فردوسی بود. دکترای اطفال داشت. دکتر اسماعیل بیگی بعد از او آمد و دومین رئیس دانشگاه بود. دکتر فیاض ریاست دانشکده ادبیات را بر‌عهده داشت.

دکتر سعادت، همان‌طور که گفتم، مؤسس دانشکده علوم در خیابان اسرار بود. دکتر رامیار پژوهشگر قرآنی و از استادان برجسته دانشکده الهیات و رئیس این دانشکده بود. دکتر رجایی‌بخارایی بعد از دکتر فیاض، ریاست دانشکده ادبیات را برعهده داشت و استاد ادبیات بود. دکتر حدیدی اهل شیراز و استاد زبان فرانسه بود که به دعوت اسماعیل بیگی به دانشگاه مشهد آمد.

دکتر شانه‌چی در دانشکده الهیات و جزو استادان معمم بود. علم فراوانی داشت. یک کتاب از او در کتابخانه‌ام دارم. دکتر حائری، نوه دختری آیت‌ا... حائری، مؤسس حوزه علمیه قم بود. وقتی من مسئول آموزش بودم، همسرش دانشجوی ریاضی بود. دکتر شهابی ریاست دانشکده الهیات را برعهده داشت و پروفسور فاطمی پدر ریاضی جدید در ایران است.

آقا‌اسماعیل کتاب‌ها و دست‌نوشته‌های مختلفی را از کیفش درمی‌آورد و نشانمان می‌دهد. هر‌کدام حاوی اطلاعاتی درباره این استادان و خدمات علمی ارزشمندشان است. آنها را ورق می‌زند و برای اینکه مطمئن شود مطلبی از چشممان جا نمانده، گاهی انگشتش را روی نکات مهم می‌گذارد و باز با آب‌و‌تاب از دانش فراوان این استادان صحبت می‌کند؛ اینکه کجا‌ها و در چه کشور‌هایی درس خوانده‌اند و چه تألیفات متعددی داشته‌اند.

 

باهنر؛ دانشگاهی‌ترین محله مشهد

 

همیشه مدیون این افراد هستیم

سراغ دانشجویان بعضی از این استادان را می‌گیریم که خودشان ساکن همین بولوار باهنر هستند. محمود صبور‌ملکی یکی از این افراد است. او از سال‌۸۹ در محله باهنر ساکن شده است و تعریف می‌کند: من ورودی سال‌۴۸ هستم. آن موقع دکتر اسماعیل بیگی ریاست دانشگاه را برعهده داشت. پروفسور فاطمی از استادان من بود.

مکانیک استدلالی یک و دو و هندسه تحلیلی یک و دو را با او گذراندم. در تدریس و حضور و غیاب بسیار دقیق بود. به‌عنوان مثال اگر از ساعت ۱۰ تا ۱۲ کلاس داشتیم از ۱۰‌دقیقه مانده به ۱۰ در کلاس حاضر می‌شد و بدون وقفه تا ساعت‌۱۲ درس می‌داد. خیلی به امام‌رضا (ع) ارادت داشت. نمی‌گذاشت زیارت شب‌های جمعه‌اش ترک شود.

یک بار خودم در حرم او را دیدم که عبا روی دوشش انداخته بود و بالاسر حضرت مناجات می‌کرد. وقتی این خیابان‌ها به اسم او و دیگر استادان نام‌گذاری شد، خیلی خوشحال شدم. ما همیشه مدیون این افراد هستیم.

او که زمان واگذاری زمین‌ها به استادان در خارج از کشور مشغول تحصیل بوده است، می‌گوید: آن موقع این محله امکانات چندانی نداشت؛ برای همین عده‌ای زمین‌هایشان را فروختند و غیر‌دانشگاهیان آمدند، اما بعد که آبادتر شد، باز استادان برگشتند و اینجا ساکن شدند.

 

باهنر؛ دانشگاهی‌ترین محله مشهد

 

از بالکن، وکیل‌آباد را می‌دیدیم

پروفسور ناصر شاه‌طهماسبی از اساتید دانشگاه فردوسی است و سال‌۷۳ منزلش را خریداری کرده است. به گفته او آن موقع حدود ۳۰ درصد هر خیابانی زمین رهاشده بود و زمین‌های ساخته‌شده یک یا نهایتا دو‌طبقه بوده، طوری‌که از بالکن خانه دو‌طبقه خودش تا وکیل‌آباد دیده می‌شده است.

پروفسور تعریف می‌کند: آن موقع استادان در کوچه و خیابان یکدیگر را می‌دیدند. گاهی مسیر خانه تا دانشگاه را با یکدیگر طی می‌کردیم. هنوز هم چنین ارتباطاتی هست، اما از وقتی آپارتمان‌سازی و تعداد غیر‌دانشگاهی‌ها زیاد شد، این ارتباطات کم‌رنگ‌تر شده است.

او به بازار محلی خیابان باهنر‌۴ اشاره می‌کند و می‌گوید: جدیدی‌ها را که نمی‌شناسیم، اما ما قدیمی‌ها هنگام خرید در بازار محله یکدیگر را می‌بینیم و سلام‌وعلیکی داریم. بازار کاملی است و نیاز‌های روزانه اهالی را تأمین می‌کند. گاهی هم در پارک «پرنیان» یکدیگر را می‌بینیم؛ بوستان محلی بزرگی است که از بولوار باهنر تا بولوار کوثر امتداد دارد و امکاناتی مانند زمین بازی کودکان، روشنایی و نشیمن مناسب، نگهبانی و مسیر‌های پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری را در آن تعبیه کرده‌اند. به‌ویژه روز‌هایی که هوا خوب است، خیلی از قدیمی‌ها برای پیاده‌روی به این بوستان محلی می‌آیند. یکدیگر را که می‌بینیم، چند‌دقیقه‌ای روی نیمکت‌ها می‌نشینیم و گفت‌و‌گو می‌کنیم.

 

باهنر؛ دانشگاهی‌ترین محله مشهد

 

پاتوق‌بودن کتابفروشی و کتابخانه

مریم زوار از ساکنان باهنر۸ است. او از سال‌۷۵ در این محل سکونت دارد. مریم‌خانم استاد نیست، اما خانوادگی اهل کتاب و ادب‌دوست هستند. زوار از سال‌۸۲ یک کتابفروشی در باهنر۴ دایر کرده است و می‌گوید: تا قبل از کرونا مغازه من و مغازه کتاب‌فروشی آقای گنجه‌ای، محل رفت‌و‌آمد افراد مختلف محل ازجمله استادان بود و نشست‌های کتاب‌خوانی برگزار می‌کردیم. بعد‌از شیوع کرونا آن جلسات از رونق افتاد.

او به کتابخانه ثار‌الله (ع) در باهنر ۴ اشاره می‌کند و می‌گوید: تا حدود یکی‌دو سال پیش که کتابخانه سالن مطالعه داشت، افراد محله‌های مختلف به اینجا رفت‌وآمد می‌کردند، اما از وقتی سالن مطالعه را سالن ورزش کرده‌اند، اکثر رهگذران، دانشجویان دانشگاه یا ساکنان محلی هستند.

مریم‌خانم نیز به آپارتمان‌نشینی اشاره می‌کند و معتقد است همان‌طور‌که در همه‌جا، آپارتمان‌نشینی موجب کاهش شناخت‌ها و رفت‌و‌آمد‌ها شده در این خیابان هم تأثیر خودش را گذاشته است؛ تعداد زیادی از افراد غیردانشگاهی را ساکن این محل کرده که ارتباط چشمگیری با یکدیگر و محله ندارند. البته به نظر او و بسیاری از دیگر ساکنان بولوار باهنر، هنوز هم این محله، آرامش، سکوت و امنیتی بیشتر از سایر محله‌ها دارد که نتیجه سکونت استادان دانشگاه در آن است.

 

* این گزارش چهارشنبه ۲۴ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۷ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44