زندگی در هفده‌شهریور به روایت غلامحسین سنگتراش

سال ۱۳۸۱ خانه‌اش را در جاده قدیم قوچان فروخت و به محله هفده‌شهریور نقل مکان کرد. طولانی‌بودن مسیر رسیدن به محل کار، باعث شد غلامحسین سنگتراش برای زندگی این محله را انتخاب کند. مدتی بعد به این نتیجه رسید که به محله خوبی کوچ کرده است. از نظر او هفده‌شهریور محدوده‌ای قدیمی و آرام است که همسایه‌ها در آن، ارتباطی گرم و صمیمی با یکدیگر دارند و در مسائل اجتماعی و فرهنگی پای کارند.

با غلامحسین سنگتراش در محله دوست‌داشتنی‌اش قدم زدیم تا از زاویه دید او به محدوده هفده‌شهریور نگاه کنیم.

مطلب مرتبط جریان زندگی در نسترن‌۱۵ تنها با سه پلاک مسکونی

ایستگاه اول

ابتدا در یاران ۲۳ سه سال مستأجر بودم تا توانستم این خانه را از مادر شهیدیاوری‌زاده در یاران ۲۲ بخرم. الحق‌والانصاف که خانه خوش‌یمنی است. طی این سال‌ها که در آن ساکن هستم، چند بار به‌اتفاق خانواده به کربلا مشرف شدیم و یک بار خانوادگی به مکه رفتیم.

ایستگاه دوم

حدود پانزده‌سال است که در مسجد عباس‌بن‌علی (ع)، کار فرهنگی انجام می‌دهم. این مسجد، پایگاه روستاییان «معدن علیا»‌ی شهرستان فیروزه نیشابور است که مقیم مشهد هستند.

ایستگاه سوم

هنگامی‌که در این محله به‌دنبال خرید و رهن منزل بودم، سیدمحمد رضوانی که در کار خرید و فروش خانه است، کمک زیادی به من کرد. او به‌خوبی راهنمایی‌ام کرد که با همان مقدار پولی که دارم، کدام قسمت محله به‌دنبال خانه باشم. بعد‌ها فهمیدم او از کاسب‌های خوش‌نام این محله است.

ایستگاه چهارم

علی‌اصغر کتابداری سی‌سال است نبش یاران ۱۲ سوپرمارکت دارد. از زمانی‌که به این محله آمده‌ام، خرید‌های منزل را از او انجام می‌دهم. کتابداری باانصاف و مشتری‌مدار است؛ به همین‌دلیل از همان سال‌ها مشتری‌اش هستم. گاهی آن‌قدر مغازه‌اش شلوغ می‌شود که برای خرید باید منتظر بمانیم.

ایستگاه پنجم

خانم هاشمی و همسرش که جانباز جنگ است، از همسایه‌های خوبمان در کوچه یاران ۲۲ هستند. خانم هاشمی هرروز درکنار دیوار پارکینگ منزلش برای پرنده‌ها گندم می‌ریزد. گاهی در روز‌های زمستانی، ما هم مقابل خانه‌هایمان گندم می‌ریزیم.

ایستگاه ششم

هنگامی‌که به این محله آمدیم، دو تا از فرزندانم به مدرسه شهید فغفورمغربی در هفده‌شهریور۴/ ۲ می‌رفتند. با آنکه تازه به این محله آمده بودم، ارتباط خوبی با اولیای مدرسه و والدین برقرار کردم و توانستم عضو انجمن اولیا و مربیان شوم. در زمستان‌ها وقتی برف و باران زیاد بود، بچه‌های خودم و همسایه‌مان را با ماشین تا مدرسه می‌رساندم.

* این گزارش سه شنبه ۲۳ بهمن‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۶۰۰ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.