
درست زمانی متولد شد که همه افکار صفر و صدی شده بود و کمتر پیش میآمد کسی راه میانه را پیش بگیرد و خاکستری فکر کند. در آن روزگار جرثقیل به جان خیابانهای شهر افتاده بود و تنها راه نوسازی از دل تخریب میگذشت. خانههای تاریخی یکی پس از دیگری جای خود را به برجهای بلند و بالا میداد. مدیران تب مدرنیته گرفته بودند و به راحتی با چند خط روی کاغذ، تاریخ و هویتمان را خط خطی میکردند.
در همین اوضاع و احوال بود که «خانه تاریخی امیری»، با طرح مسالمت آمیزش، نشان داد راه سومی هم میتواند وجود داشته باشد. راهی که هم داشتههای تاریخی را حفظ کند و هم سازههای مدرن را روی هم سوار. قریب به ۶ سال از آغاز طرح خانه امیری میگذرد، در این مدت این خانه تاریخی فراز و نشیبهای متعددی را پشت سر گذاشته است.
با هدایت گواهی، یکی از خالقان طرح خانه تاریخی امیری در محله پایینخیابان همراه میشویم تا بیشتر از نمونهای بشنویم که میتواند برای اندک خانههای تاریخی باقی مانده شهر الگو شود.
وارد نواب صفوی ۹ که بشوید، خانهای تاریخی را خواهید دید که با یک برج، اتوبان و پیاده رو همزیستی مسالمت آمیزی دارد. این خانه با تمام پیشینه بالا و بلندش، متانت به خرج داده و در آغوش برج خوش قد و بالای امروزی جا گرفته است.
با مهربانی تمام سردرش را عقب کشیده و خود را جمع کرده تا راه را برای تردد خودروها در شارستان پر رفت و آمد باز کند. از دل هشتی هایش هم راهی برای عبور عابران پیاده باز گذاشته است تا به رسم برو بیای خانههای قدیمی پشت پا نزده باشد.
حالا عابران هنگام عبور از پیاده رو، خواه نا خواه باید از دل این خانه تاریخی بگذرند. اینها همه راهکارهایی بوده برای حفظ این خانه تاریخی تا مبادا آنچه بر سر دیگر خانههای تاریخی و زیبای شهر آمد، اینجا هم تکرار شود.
در حالی که آخرین ریزه کاریهای خانه تاریخی امیری، پیش از افتتاح رسمی در حال انجام است، از سردر خانه که تا میانه پیاده رو پیش آمده میگذریم، هنوز دو طرف دیوارهای خانه با دیوارهای کاذب پوشانده شده است و عابران باید برای عبور به اندک پیاده روی باقی مانده قناعت کنند. اما پانزدهم مهر با افتتاح این بنا، که یکی از اولین ترکیبهای سازههای مدرن و تاریخی در مشهد است، عابران میتوانند از میان دیوارهای خانه بگذرند و نگاهی به آن بیندازند.
از پلهها پایین میرویم، یکی از کارگران روی تخته نشسته و با «شاقول» در حال تراز کردن کتیبهای است که بالای راه پله نصب شده. اولین باری است که چنین طرحی را میبینیم، اتاقهای طبقه اول پیاده روست، از پلهها که پایین بیایید حیاطی بزرگ قرار دارد که انتهای آن به بنای اصلی میرسد.
از کنار درخت توت بزرگی که با سایه اش هوای حیاط را خنک کرده میگذریم و در طبقه همکف خانه اصلی «هدایت گواهی» را میبینیم. بلافاصله بعد از خوش و بش از او درباره چگونگی خلق این طرح میپرسیم. میگوید: «داستانش مفصل است، خلاصه بگویم یا از اولش شرح دهم.» کم و بیش در جریان خانه تاریخی امیری هستیم، اما میخواهیم از زبان او کل ماجرا را بشنویم.
ماجرا را به زمان کار در خانه داروغه برمی گرداند و میگوید: «زمانی که من با همکارم، هومن مرصعی، در عمارت داروغه کار میکردیم. از گوشه و کنار درباره اختلافات شهرداری، میراث فرهنگی، مالک قدیمی و مدیر پروژه ضامن میشنیدیم، تقریبا همه با هم اختلاف نظر داشتند و این اختلاف داشت به تخریب خانه تاریخی امیری منجر میشد. شاید هشت سالی میشد که وضعیت در همین حالت ثابت شده بود نه پیشرفتی حاصل میشد و نه پس رفتی.»
در آن روزگار هرازگاهی خبرهایی در رسانهها مبنی بر احتمال تخریب این بنا کار میشد. روزنامه نگاران هشدار میدادند که مبادا امیری هم به سرنوشت صدها خانه تاریخی دیگر در مشهد مبتلا شود. مطالعه این دست گزارش ها، گواهی و همکارش را وامی دارد، بعد از اتمام کار مرمت خانه تاریخی داروغه، خود را وارد یک چالش بزرگ کنند.
گواهی ادامه میدهد: «آن زمان این آگاهی وجود نداشت که میشود هم برج ساخت و هم بنای تاریخی را نگاه داشت. بر اساس طرح شهرداری باید تا جای درخت توت، به دلیل قرار گرفتن در عرصه اتوبان و ایجاد پیاده رو، بنا تخریب میشد. از آن طرف میراث فرهنگی میگفت اگر این قدر از ساختمان خراب شود، عملا عرصه بنا از بین میرود.»
در این زمان گواهی و مرصعی با پیشنهاد طرحی جدید، راه سومی پیش روی مسئولان گذاشتند. اما این طرح در ابتدا واکنشی جز خنده نداشت.
طراح خانه تاریخی امیری میگوید: «ما ۳ ماه کار کردیم تا به این طرح رسیدیم، اما وقتی در جلسه اول آن را ارائه کردیم، تقریبا همه حضار خندیدند. حال آنکه این طرحی من درآوردی نیست، که بر اساس یک مکتب جهانی است که سازمان یونسکو آن را تأیید کرده و نمونههای فراوانی هم در دنیا دارد.»
تعداد شهرهایی که در آن بنایی بر اساس مکتب بناهای میان افزا ساخته شده تقریبا کم است، زیرا فقط شهرهایی از این الگو پیروی میکنند که بر اثر جنگ یا زلزله آسیب دیده باشند، این را گواهی میگوید و ادامه میدهد: «این مکتب در واقع بعد از جنگ جهانی دوم در برلین شروع شد، بعد از آن با تأیید یونسکو چند شهر دیگر هم، چون مکزیکو سیتی و... که بر اثر زلزله یا جنگ تقریبا بافت تاریخی شهرشان از دست داده بودند، برای حفظ اندک بناهای باقی مانده شهر از این شیوه بهره بردند؛ بنابراین گرچه تعداد نمونههای این شیوه در جهان کم است، چون شهری به دست خود بافت تاریخی اش را از بین نمیبرد، در برلین فراوان اجرا شده است.»
بر اساس توضیحات گواهی حدود صد سالی میشود که این شیوه در گوشه و کنار دنیا اجرا میشود و ناآگاهی مسئولان، به ویژه مدیران میراث فرهنگی نسبت به آن عجیب مینموده است.
او ادامه میدهد: «من هرگز این روش را در اصفهان توصیه نمیکنم، چون اصفهان بافت تاریخی یک پارچه دارد و وجود چنین برجی در آن بافت اصلا صحیح نیست. اما در مشهد متأسفانه باید قبول کنیم بافت تاریخی را از دست دادهایم، برای حفظ بناهای باقی مانده هم تنها دو روش داریم، یکی واچینی و دوباره چینی بناهاست و یکی هم مکتب بناهای میان افزا که در واقع همنشینی کالبدی یک بنای دیروز با بنای امروز است.»
گواهی داستان تأیید طرح را بعد از خنده حضار، چنین ادامه میدهد: «انگار مسئولان چیزی راجع به مکتب بناهای میان افزا نشنیده بودند به همین دلیل وقتی پیشنهاد را مطرح کردیم همه خندیدند، اما وقتی راجع به پیشینه تاریخی این طرح گفتیم و نمونههای خارجی را نشان دادیم، یکی از حاضران جلسه یک جمله گفت که اندکی بار مثبت داشت، بعد از آن فردی یک جمله دیگر گفت و حمایت کرد. کم کم ورق برگشت.»
بعد از تصویب طرح، توافقی دسته جمعی صورت گرفت و هر کدام از طرفهای درگیر، حاضر شدند برای حفظ بنای تاریخی امیری اندکی از خواستههای خود کوتاه بیایند. شهرداری که پیش از این رأی به عقب نشینی ۱۶ متری بنای امیری داده بود، حاضر شد ۷ متر از رأی خود عقب نشینی کند.
به گفته یکی از مدیران وقت شهرداری، با این تغییر نقشه، شهرداری حدود ۷ میلیارد تومان ضرر کرد. میراث هم با تخریب دو دیوار قائم قرار گرفته در پیاده رو برای عبور عابران و واچینی و دوباره چینی سردر بعد از اندکی جابه جایی موافقت کرد. سرمایه گذار پروژه ضامن نیز هزینه مرمت خانه تاریخی امیری را تقبل کرد.
بنای تاریخی امیری همچون بیماری بستری و در حال عمل جراحی بود که به ناگهان با تغییر مدیر کل میراث فرهنگی، پروژه پلمب و کار مرمت متوقف شد. گواهی میگوید: «کار میراث فرهنگی دقیقا مصداق قطع یک عمل وسط جراحی و پاره گذاشتن شکم بیمار بود، که به مراتب خطرناکتر از وضعیت بیمار قبل از شروع عمل جراحی است.»
خانه تاریخی امیری دو سال در همین وضعیت نامطمئن به سر برد تا اینکه سرانجام با رأی دادگاه و همراهی مدیروقت میراث فرهنگی مجدد، از اردیبهشت ۹۷ کار آغاز شد و حال در روزهای پایانی اش به سر میبرد و قرار است ۱۵ مهر با کاربری رستوران افتتاح شود.
«دلم میخواست خانه امیری زودتر به سرانجام برسد تا سایر سرمایه گذاران هم ببینند و بدانند که برای ساخت یک بنا حتما لازم نیست بنای قبلی ویران شود.» این را گواهی میگوید و از نابودی خانههایی همچون نیلی در مدت مرمت خانه امیری ابراز تأسف میکند.
میپرسیم امروز کدام یک از خانههای مشهد را میتوان با این شیوه حفظ کرد که پاسخ میدهد: «تقریبا همه؛ زیرا پشت هر کدام از خانههای تاریخی مشهد یک پروژه بزرگ قرار دارد. طرح مرمت خانه امیری در واقع یک راهکار است برای برون رفت از چالش بزرگی که سازمان میراث فرهنگی نزدیک به ۲۰ سال است گرفتارش شده و حاضر نیست واقعیتهای موجود در بافت تاریخی را بپذیرد.
امروز ما چارهای نداریم جز اینکه نگاه بسیار قدیمی و سنتی و کلاسیکمان را نسبت به بناهای تاریخی تغییر دهیم و بپذیریم که میشود برای یک بنای تاریخی، توجیه اقتصادی داشته باشیم، میشود به بخش خصوصی اعتماد کرد و وارد تعامل شد تا بنای تاریخی را حفاظت کند و در عوض ما هم بپذیریم که این بنا به جای اینکه تخریب شود، میتواند در دل یک پروژه مدرن قرار گیرد. بسیاری از بناهایی که در سالهای گذشته در مشهد تخریب شدند، میتوانستند به این روش حفظ شوند.»
سرمایه گذاری که در ابتدای امر تمایل چندانی به حفظ خانه تاریخی امیری نداشت و در خوشبینانهترین حالت حفظ سردرخانه تاریخی امیری را در طرح گنجانده بود، حالا به شدت به این خانه علاقهمند شده و برای حفظ و مرمت آن از هیچ کمکی دریغ ندارد. زیرا میداند امروز این خانه وجه تمایزی نسبت به سایر مجتمعهای تجاری شهر دارد.
گواهی میگوید: «تقریبا هرچه از سرمایه گذار خواستیم انجام داد، نمای پشت خانه تاریخی را پلکانی کردیم که با این کار چندین متر مربع از متراژ بنا کم شد، بخش دیگری را تملک و به بنای برج اضافه کردیم تا تقارن دو طرف خانه تاریخی حفظ شود و...»
میپرسیم اگر از ابتدا میخواستید بنا را طراحی کنید، چه تغییراتی میدادید که گواهی پاسخ میدهد: «زمانی که ما کارمان را شروع کردیم تقریبا نیمی از برج ساخته شده بود و نمیتوانستیم در نما تغییری ایجاد کنیم، اما ناراضی نیستم. با کمک سرمایه گذار بیشتر تغییراتی را که خواستیم در نمای بالای خانه تاریخی اجرا کردیم. البته که خب اگر هم زمان طراحی میشد دستمان بیشتر باز بود.»
به تمایز بسیار زیاد دو بنا با هم اشاره میکنیم و میپرسیم طبق قوانین بین المللی بهتر است که این تمایز زیاد باشد یا اینکه دو بنا باید ترکیب شوند؟ میگوید: «درست این است که تمایز باشد، ولی تمایز نباید خیلی اذیت کننده باشد. ما نمیتوانستیم نمای برج را آجر کار کنیم، اتفاقا باید طوری طراحی شود که بنای تاریخی بیشتر جلب توجه کند و بنای جدید بی ادعا و کمرنگ باشد که نمای سنگ سفید تقریبا این خواسته را برآورده میکند.».
* این گزارش دوشنبه ۴ شهریورماه ۱۳۹۸ در شماره ۲۹۰۷ روزنامه شهرآرا صفحه گردشگری چاپ شده است.