سرهنگ سیدهاشم موسوی میگوید: همیشه دنبال این هستیم که شعار بدهیم. هیچوقت ابعاد زندگی شهدا را دنبال نمیکنیم و فقط مینویسیم او خوب بود. از ما میخواهید برایتان از خاطرههایمان بگویم و این خاطره حتما باید جذاب و قشنگ باشد.
محمد نقیب مشهدی ثانی کفاش قدیمی محله سرشور است او میگوید: کفشها همه دستدوز بود. چرم و شبرو را از بازارهای اطراف حرم میخریدیم و پوست گاو را از روستاییهای پایین خیابان.
مرا به بیمارستان فیاضبخش برای تست استعدادیابی بردند آنجا بعد از انجام چند ورزش دیدم تنیس را از همه بیشتر دوست دارم و از همان روز این ورزش را زیرنظر خزایی که عضو تیم ملی است ادامه میدهم.
هنوز هم اسم محلهشان در قبضهای آب و برق با این نام درج میشود؛ «محله صابونپزها»، جایی در خیابان مصلای امروز و چهنوی سابق که یک مشهد آن را با عطر چهلگیاه میشناسند.
عباس بهرامی ۱۸ سال است رسم ارادتش به امام حسین(ع)را با وقف خانهاش به هیئتهای عزاداری ادا میکند او میگوید: بااین وقف حالا از مردم از شهرهای مختلف مهمان خانه ما میشوند.
نزدیکشدن به هزارمین سال ولادت فردوسی و دعوت از ادیبان ایرانی و بزرگان ممالک فرنگ، ساخت بنایی درخور شأن را از اهمیت بسزایی برخوردار کرده بود تا ساخت آن در دستورکار قرار بگیرد، اتفاقی که بهدلایل مختلف حدود هفت سال بهدرازا میانجامد.
«مکّیه غلومی» یکی از هزاران مادرِ جوانازدستداده خرمشهری است که بهانه شهادت پسرش، او را شاعر ۱۱ جلد کتاب میکند؛ ۱۱ جلد کتابی که با نام «مرثیههای اولیا» نوشته «امسید نورالموسوی» به چاپ رسید.
مشهد در سال۱۳۱۳ بیش از ۲۳ یخدان داشته است که همه بهمرور تخریب شده. در این میان در روستای چهاربرج یخدانی قاجاری وجود دارد که، چون در ملک شخصی قرار داشته و وقفعام بوده، تقریبا سالم باقی مانده است!
محسن ماهفر قدیمی محله کوی دکتری یا بهشت میگوید: پنجراه سناباد که میایستادی، میتوانستی گنبد و گلدسته حرم را ببینی. این قسمت حاشیه شهر محسوب میشد که جز دو روستای احمدآباد و الندشت، آبادانی دیگری در اطرافش پیدا نمیشد.
خانه اکبرزاده تنها یک باد و باران تا تخریب کامل فاصله دارد؛ خانهای قاجاری که نمای سردرش منحصربه فردترین نمونه معماری از سردرهای تاریخی در میان اندک خانههای قدیمی باقی مانده شهر است.