مشهد در سال۱۳۱۳ بیش از ۲۳ یخدان داشته است که همه بهمرور تخریب شده. در این میان در روستای چهاربرج یخدانی قاجاری وجود دارد که، چون در ملک شخصی قرار داشته و وقفعام بوده، تقریبا سالم باقی مانده است!
محسن ماهفر قدیمی محله کوی دکتری یا بهشت میگوید: پنجراه سناباد که میایستادی، میتوانستی گنبد و گلدسته حرم را ببینی. این قسمت حاشیه شهر محسوب میشد که جز دو روستای احمدآباد و الندشت، آبادانی دیگری در اطرافش پیدا نمیشد.
خانه اکبرزاده تنها یک باد و باران تا تخریب کامل فاصله دارد؛ خانهای قاجاری که نمای سردرش منحصربه فردترین نمونه معماری از سردرهای تاریخی در میان اندک خانههای قدیمی باقی مانده شهر است.
محلۀ «نیروی هوایی» ۴۵ سال پیش بههمت کارکنان «نیروی هوایی» ارتش جمهوری اسلامی ایران آباد شده است. مهدی آبسالان، اگرچه سنوسالی ندارد، اما میتوان نام او را در شمار اولین ساکنان این قسمت از شهر نوشت.
آناهیتا فانی خشتی همسر شهید شعبانعلی قدیری سیرزار است، یکی از صدها مرزبان شهید این آب و خاک است که در سال ۱۳۷۸ پس از درگیری با اشرار در دریاچه هامون به شهادت رسید.
مسجد زین العابدین(ع) درفلکه طبرسی، در واقع یک خانه دو طبقه وقفی بسیار قدیمی در کوچه محرابخان است که همسایه ها اگرچه سال ساخت یا وقفش را نمیدانند، اما همه به اسم مسجد میشناسندش.
احمدآقا زرغامنیا یکی از فرصتهای مغتنم کوچه کاشانی ۱۰ است میگوید: برای سماورسازی در شهر صرف نمیکرد که برای خرید وسایل یا تکههایی که لازم دارد، مدام از این سرِ شهر به آن سر شهر بروم.
سیدمحمد مشهدیحسینی از قدیمیهای تهپل محله میگوید: محله ما از شلوغترین محلههای شهر محسوب میشد. آنقدر که این شعر را سر زبان مردم انداخته بود که «شهر کجاست؟ ته خیابون، بالاخیابون، سراب و نوغون»
هادی کاظمنژاد جانبازشیمیایی ۷۰ درصد است که بیش از ۳۰ سال است نفس به نفس زندگیاش با داروها و قرصهای رنگارنگ، تاولها و زخمهای پوستی، خسخس سینه و سرفههای مکرری که عددش به صدها بار در روز میرسد، گره خورده است.
حدود ساعت ۲۱ هفتم تیر ماه سال ۱۳۶۰ و پس از انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ۷۳ تن شهید شدند که یکی از آنان حجتالاسلام دکتر قاسم صادقی، نماینده مردم مشهد و همسر «ربابه فتورهچیانی» بود.