با رسیدن محرم، باشگاه ورزش ی وحدت سیاهپوش میشود و شکل حسینیه به خود میگیرد. ایستگاه صلواتی مقابل باشگاه هم به روی رهگذران باز میشود و با نذری چای و شربت و شلهزرد و... پذیرای همشهریان میشوند.
سحر مومنی برای رسیدن به مقامهای کشوری یا برون مرزی تلاش زیادی کرده است. خودش میگوید: از مهمانی، تفریح و استراحتم زدم تا بتوانم روی این سکوها بایستم.
بهنیا از دوران مهدکودک، در رشته ژیمناسیک کار میکند و بعد از اینکه سال ۱۴۰۰ مقام سوم استانی را به دست آورد، راهی مسابقات کشوری شد که در آن مقام دوم انفرادی و مقام سوم پنجنفره را کسب کرد.
وحید نصرتی میگوید: من در فوتبال ناملایمات بسیاری دیدم. آنچه برای برخی از مدیران فوتبالی مهم نیست، عزتنفس بچههاست. برای همین خودم حواسم به بچههای ضعیفتر است و همه بچهها را به یک چشم میبینم.
علی پوررجب میگوید: اگر من مسئولیتی داشتم، به رشتههای مختلف ورزش ی به یک اندازه اهمیت میدادم. در هر محله معمولا زمین روباز برای فوتبال، والیبال یا بسکتبال هست.
محمد طاها اسدی، نوجوان پرتلاش میگوید: قهرمانی در این ورزش شیرین است، اما دلم میخواهد در سطح بالای این رشته مربیگری کنم و باشگاه داشته باشم؛ گاهی هم داوری مسابقات را انجام بدهم. میدانم برای رسیدن به این آرزو اول باید یک ورزش کار خوب شوم تا بعد بتوانم مربی خوبی باشم.
چهارسال است که بیبیفاطمه سیدی مربی دختران نوجوان خیابان اروند است؛ دخترانی که در سرما و گرما خود را از راههای دور و نزدیک به سالن تمرین میرسانند و تلاش میکنند با مدالهای رنگارنگی که به دست میآورند، زحمات مربی خود را جبران کنند.