تجربه موفق تأسیس بیمارستان آمریکایی در ارومیه، میسیون مسیحی را وا میدارد که احداث بیمارستان آمریکایی در رشت، تبریز، همدان، تهران (چهار بیمارستان سیار) و مشهد را نیز به همراه داشت.
قدمت خیابان ثامنالائمه۱۸ به بیشاز صدسال پیش برمیگردد. کارکنان ارتش اولین ساکنان این محله قدیمی هستند. پیشاز انقلاب اسلامی، این معبر به «شاپورکهنه» شهرت داشت.
سیدمرتضی اخلاقی میگوید: اینجا خانوادههایی هستند که بهخاطر بیماری فرزندشان نمیتوانند به هیئت بروند. این خیمه برایشان مثل یک حسینیه کوچک است؛ جایی که اشک میریزند، دلشان را سبک میکنند.
گلهای مغازه محمدرضاثابتبیرجندی که در جوار بیمارستان امالبنین است، مصنوعیاند. او میگوید: گلهای طبیعی برای برخی بیماران حساسیت ایجاد میکند و مشکلزاست؛ بنابراین گل مصنوعی را برای هدیه به بیماران مناسبتر دیدم.
در چهارراه آسایشگاه خیابان المهدی یک ردیف دیوار سیمانی تا وسط کوچه کشیده شده و سه درِ فلزی بزرگ از میانش باز شده که راه ورود به خانههای جذامیان است. آدمهایی که جذام، دست و پاهایشان را خورده است.
دو اتفاق که از سر گذراند، مسیر جدیدی پیشروی زندگیاش باز کرد؛ یکی برای پسر دومش که ناگهان فلج میشود و دیگری وقتی دخترش را باردار بود، دکترا بدلیل نداشتن ضربان قلب جنین دستور سقط میدهند!
فائزه تپهجیکی میگوید: بهترین خاطره من، احیای بیماری بود که بیستدقیقه علائم حیاتی نداشت. آن شب با همکاری پزشک و بقیه همکاران توانستیم بیمار را احیا کنیم. وقتی قلبش تپید، انگار دنیا را به ما دادند.