با زیاد شدن واردات کفش چینی، رضا نادمی ورشکست میشود، اما او خانهاش را میفروشد تا چکهایش را پاس کند و اعتبارش در بازار خراب نشود.
فروغ فیاض میگوید: زمانی که مدرک پایۀ ششم را گرفته، پدرش به او و خواهرانش گفته که بروید هر هنری میخواهید یاد بگیرید. او هم خیاطی را انتخاب کرده. از ۱۴ سالگی دستش توی جیب خودش بوده است.
در کارگاههای آموزشی و اشتغال مؤسسه توانبخشی همدم ارتباط صمیمی مربیان و شاگردان، حرف اول را میزند.
حسن معروفینیا با صدفهای گوناگون و رنگارنگ دست سازههای زیبایی را میسازد و از این راه برای ۲۵ خانواده ایجاد اشتغال کرده است.
محمد حسین معتمدی سال ۸۰ روال زندگیاش با یک هدیه عوض میشود. درآن سال، برادرش یک گلدان کاکتوس به او هدیه میدهد. همین هدیه باعث میشود که معتمدی متوجه علاقه و احساس خوبش به گیاه کاکتوس شود و امروز ۷۰۰ گلدان در کنار خانه داشته باشد.
مهدی کشمیری، نوجوان سیزدهساله محله قرقی، مرغداری کوچکی را راه انداخته است و برای خودش درآمد دارد.
امیر احمدی میگوید: پستی و بلندیها را مانند پیچوخم گل و بوتههای روی قالی پشت سر گذاشتم. شب و روز برای هدفم جنگیدم.