بانویی از نسل دهه ۶۰ است که با دستان هنرمندش توانسته هنر را به زندگیاش گره بزند. از همان کودکی، علاقه به هنر در وجودش ریشه دوانده است؛ از وقتی همراه مادرش به کلاسهای هویهکاری میرفت، قدمهای ابتداییاش را در دنیای هنر برداشته است. حالا این عشق و مهارت در کارهایش تجلی پیدا کرده است.
جواهردوزی، سرمهدوزی، خیاطی، تزئین سفره عقد و جهیزیه عروس تنها گوشهای از هنرهایی است که در کارنامه او میدرخشد. اما آنچه توجه ما را به این بانوی پرتلاش جلب کرد، فعالیت او در تولید قند و نبات با طعمها، رنگها و شکلهای فانتزی و متفاوت است.
رزیتا پُراتعلی نهتنها این محصولات جذاب را تولید میکند، بلکه با برگزاری دورههای آموزشی، بانوان زیادی را نیز در این مسیر توانمند کرده است. او در مسجد امام حسن مجتبی (ع) نیز به بانوان علاقهمند آموزش میدهد.
این بانوی محله انقلاب، درزمینه طراحی و تولید عروسکهای دستساز پارچهای روسی (خنگول) هم مهارت دارد. بسیاری از بانوانی که در کلاسهای او شرکت کردهاند، اکنون برای خودشان کسبوکاری راه انداختهاند و این نشان از تأثیرگذاری و عشق بیپایان پراتعلی به آموزش و توانمندسازی دیگران دارد.
پراتعلی بعد ازدواج از تهران راهی مشهد شد. او از آن دست بانوان پرتلاشی است که زندگیاش سراسر یادگیری و آموزش به دیگران است. عشق و علاقه او به کارهای هنری از دوران کودکی سرچشمه میگیرد؛ علاقهای که روزبهروز در وجودش ریشه دوانده است.
این بانوی هنرمند که همواره به هنر علاقهمند بوده است، میگوید: بزرگتر که شدم در کلاسهای مختلف هنری شرکت کردم و مدرکش را گرفتم. از هر هنری که یادگرفتهام درجهت آموزش به دیگران و توانمندکردن بانوان استفاده کردهام.
او هر وقت هنر جدیدی میدید، کنجکاو یادگیریاش میشد. درست مانند آن روزی که برای اولینبار پشت ویترین مغازهای در تهران عروسک تازهای دید؛ «عروسک پارچهای مثل قبلیها نبود، از جنس خز و پولیش هم نبود. صورت گرد کرمرنگ با چشمهای گرد مشکی داشت. موی مصنوعی رنگی داشت و لباس دوختهشده تنش گلگلی بود.
از مغازهدار پرسوجو کردم و از او شماره تماس سازنده عروسکها را گرفتم. چندجلسهای پیش بانوی کرجی اصول اولیه ساخت عروسکهای پارچهای را یاد گرفتم. بعد از آمدن به مشهد، شروع به ساخت عروسک کردم. چون الگویی نداشتم با آزمونوخطاها توانستم عروسکهای زیادی بسازم که جزئیاتش را باتوجهبه هنرهایی که از گذشته داشتم، تکمیل کردم.»
صحبتمان که به عروسکهای روسی میرسد، کارتنی پر از این نوع عروسک را که درکنارش است، روی میز میگذارد. هر بینندهای را میتوانند ذوقزده کنند.
رزیتا حرفش را اینطور دنبال میکند:، چون بازار از این نوع عروسک اشباع شده، خیلی وقت است که در تعداد انبوه از آنها نمیسازم و فقط سفارش میگیرم.۱۰ سال قبل که شروع به تولید و آموزش این عروسکها کردم، کسی در مشهد هنوز عروسک روسی را نمیشناخت. حدود چهارسالی میشود که بازار این عروسکها اشباع شده است.
این بانوی هنرمند در هر مرحله از زندگی، هنر و علاقه را به شکلی پیدا کرده است، از ساخت عروسکهای پارچهای تا تولید قند و نباتهای فانتزی. اما این مسیر همیشه هموار نبوده است. بارها شکست خورده، اما همین شکستها قویترش کرده است.
به نظر رزیتا شاید اولین عروسکهایش زیبا نبودند، اما هرکدام درسی برایش داشتند؛ «هربار که کارم نتیجه نمیداد، نمیگذاشتم ناامیدی راهی به قلبم باز کند. میگفتم بار بعد بهتر میشود. همین پشتکار باعث شد الگوی خوبی برای ساخت عروسکهایم پیدا کنم.»
عروسکها کمکم راه خود را به بازار پیدا کردند. اما چیزی که بیشتر از فروش برایش لذتبخش بود، آموزش به بانوانی بود که حالا خودشان تولیدکنندهاند. آنهایی که دیروز شاگردش بودند، امروز دستسازههایشان روانه بازار میشود و استادکار شدهاند. بااینحال پراتعلی آنها را رقیب نمیداند؛ بلکه آنها را بخشی از روند کاریاش میداند که به پیشرفت و خلاقیتش کمک میکنند.
هنگامیکه دید بازار عروسکها اشباع شده است، به یاد قندهای فانتزی افتاد که مادرش سالها پیش برای جهیزیهاش خریده بود. این ایده سالها در ذهنش بود تا اینکه ازطریق یکی از دوستانش متوجه دورههای درحال برگزاری قند و نبات شد.
همانطورکه مشغول آموزش به شاگردانش است و رنگ طبیعی را به پودر قند اضافه میکند، تفاوت کارش را برایمان اینگونه توضیح میدهد: به ذهنم رسید که میتوانم به قند و نبات طعم و مزههای جدید و ارگانیک اضافه کنم. شاید برخی این محصول را با شکرپنیر یکی بدانند. اما تفاوت اصلی کارم در ارگانیکبودن رنگها و طعمدهندههاست؛ حتی اشکال فانتزی تولیدی ما منحصربهفرد است.
در حال حاضر بستههای مختلفی از قند و نبات مانند بسته آرامش با طعم گلاب، بهارنارنج، زعفران یا بسته ترش مانند چای ترش، لیمو را روانه بازار کرده است. این قندها حتی برای مناسبتهایی مانند سفره عقد، جشنها و حتی هدیههای خاص میتوانند استفاده شوند.
پراتعلی بهدنبال گسترش کارش است. او دراینباره میگوید: هرروز بیش از پنجساعت را به کارهای هنری اختصاص میدهم. این ساعات نهتنها برای من، بلکه برای خانوادهام نیز لذتبخش است. هنگامی که اطرافیان تولیداتم را میبینند و از آنها لذت میبرند، حس میکنم همه خستگیهایم از بین رفته است.
بانوانی که آموزش دادهام، امروز همکارانم هستند و با هم برای گسترش کارمان تلاش میکنیم. قصد دارم با ثبت برند و ایجاد یک تیم حرفهای، کسبوکارم را توسعه بدهم. درکنار این کار، به یادگیری پخت کیک و شیرینی هم روی آوردهام. این تنوع در هنر، شور و نشاط خاصی به زندگیام میدهد.
راضیه عفتی، یکی از هنرجویان خانم پراتعلی در مسجد امام حسن مجتبی (ع) است. او از پنجماه پیش به دوره قند و نبات فانتزی آمده و حالا یکی از اعضای تیم او برای گسترش کارشان است. او درباره تجربه کار هنری میگوید: این کار برایم شاد و مفرح است. علاوهبر اینکه درآمدزاست، احساس میکنم هنر خاص و جذابی را یاد گرفتهام.
عفتی میگوید: در خانه برای خانوادهام از همین قند و نباتها درست میکنم. هم تمرین میکنم و هم خوشحالم که اطرافیان از محصولی با هنر من استفاده میکنند. از اینکه میخواهیم گروه تشکیل دهیم و کارمان را به بازار ارائه کنیم، هیجانزدهام و لحظهشماری میکنم تا این اتفاق بیفتد.
فرشته نظامدوست، هنرجوی دیگری است که با اشتیاق کلاسها را دنبال میکند.
او درباره این کلاسها میگوید: خانم پراتعلی تمام مراحل را با صبر و حوصله توضیح میدهد و همیشه برای رفع اشکال دردسترس است. حتی اگر در منزل و حین انجام کار باشد، اگر برایمان سؤالی پیش بیاید یا مرحلهای را اشتباه کنیم، راهنماییمان میکند. کمتر دیدهام استادی اینقدر با جان و دل برای هنرجوهایش وقت بگذارد و رمز و راز کارش را به آنها آموزش دهد.
* این گزارش سهشنبه ۲۰ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۹۳ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.