کد خبر: ۱۳۱۶۱
۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۶
مدیرمشهدی نخستین باشگاه کارآفرینان نوجوانان را ابداع کرد

مدیرمشهدی نخستین باشگاه کارآفرینان نوجوانان را ابداع کرد

ویدا اورلی، مدیری است که نخستین باشگاه کارآفرینان نوجوان را در سطح هنرستان در کشور ابداع کرده است. او بیشتر از اینکه به عنوان یک معلم شناخته شده باشد، در مقام یک مدیر کاربلد و کارآفرین می‌شناسند.

بیشتر از اینکه به عنوان یک معلم شناخته شده باشد، او را در مقام یک مدیر کاربلد و کارآفرین می‌شناسند. مدیری که در طول دو دهه خدمت در آموزش و پرورش، در اندیشه راهی برای ورود دانش آموزانش به بازار کسب وکار و کارآفرینی بوده است.

ویدا اورلی، با مدرک کارشناسی مهندسی کامپیوتر از سال ۱۳۸۱ وارد آموزش و پرورش شد، اما از آنجا که همه هم وغم و دغدغه اش آینده دخترانی است که در هنرستانش تحصیل می‌کنند، برای رسیدن به اهدافی که در سر داشت، ضمن خدمت، تحصیلات عالیه را تا اخذ مدرک دکترای مدیریت کسب وکار ادامه داد.

راه اندازی نخستین باشگاه کارآفرینان نوجوان در هنرستان‌های کشور، راه اندازی کارگاه‌های زودبازده مشاغل خانگی، انتخاب از طرف وزارت آموزش و پرورش به عنوان مدیر برتر در بحث مدیریت کارآفرینانه، تلاش برای گنجاندن رشته گردشگری در مناطق حاشیه شهر برای نخستین بار، تألیف دو کتاب در مباحث کارآفرینی و استارت آپ‌های جهانی و نگارش مقالات متعدد از افتخارات این مدیر کارآفرین است.

 

در آرزوی معلمی

دیوار‌های آجریِ پر نقش ونگارِ سمت چپ کوچه خبر از رسیدنمان به هنرستان دخترانه‌ای می‌دهد که صدای هیاهوی دختران از پشت دیوار‌های نه چندان بلند آن شنیده می‌شود. یکی از دختر‌ها که مشغول بازی والیبال است، به سرعت خود را به دفتر خانم مدیر می‌رساند تا آمدنمان را خبر دهد. دفتر خانم مدیر، همچون بسیاری از دفاتر مدارس، شلوغ و پررفت وآمد است. دقایقی منتظر می‌مانم تا فضا برای گفت‌و‌گو آماده شود.

گفت وگوی ما با ویدا اورلی، درباره چگونگی ورودش به آموزش و پرورش و انتخاب هنرستان برای خدمت در این سازمان آغاز‌ می‌شود. او که از دوران نوجوانی علاقه‌مند به کار‌های فنی بوده، در سال ۷۱ رشته مهندسی کامپیوتر را برای ادامه تحصیل انتخاب می‌کند. پس از گذراندن دوره کارشناسی، معدل بالا و تخصص و تبحرش در کامپیوتر و زبان انگلیسی سبب انتخاب او به عنوان مدیر کنترل کیفیت در کارخانه ایران خودرو می‌شود.

اما چون آرزویش معلمی بود، با فراهم شدن امکان ورود به آموزش و پرورش و قبولی در آزمون استخدامی این سازمان، تصمیم می‌گیرد پس از هفت سال خدمت، سمت مدیریت و حقوق بالای کارخانه را رها کند تا شروع به عنوان حق التدریس در یکی از هنرستان‌های دخترانه طرقبه، آغازی باشد برای حرفه مقدس معلمی برای او.

 

آغاز «گردشگری» در حاشیه شهر

در جنگ جهانی دوم، اجداد اورلی از فرانسه به آذربایجان و سپس به ایران کوچ کردند. نام خانوادگی «اورلی» یادگار اجداد پدری اوست. تسلط بر زبان‌های ترکی، هندی و انگلیسی در کنار تخصص و مهارتش در رشته کامپیوتر، باعث شده بود در زمان کار در کارخانه ایران خودرو برای مأموریت به کشور‌های مختلف سفر کند.

اورلی پس از رسمی شدن و حضور در هنرستان محمودزاده اسکویی واقع در محدوده شهرک شهید رجایی، مصمم شد رشته نوپای گردشگری را برای نخستین بار به مدارس حاشیه شهر ببرد. او از باوری در آن زمان یاد می‌کند که بر اساس آن، هنرستان‌ها باید دانش آموزان را چنان پرورش دهند که پس از دانش آموختگی، به عنوان نیروی نیمه ماهر وارد بازار کار شوند.

مدیر جوان تصمیم گرفت با عمل به این باور، دانش آموزانش را به سمت آموزش هدفمند برای ورود به بازار کار هدایت کند: «رشته گردشگری آن زمان رشته نوپایی بود و جذب دانش آموز برای رشته گردشگری، کار چندان آسانی نبود. ما برای مجاب کردن پدر و مادر دانش آموزان علاقه‌مند به این رشته ساعت‌ها با آن‌ها جلسه می‌گذاشتیم تا موافقت کنند دخترشان در رشته گردشگری ادامه تحصیل دهد.

خاطرم هست یکی از دانش آموزان که آن زمان خانواده اش به شدت مخالف ادامه تحصیل فرزندانشان در این رشته بود و تعصب زیادی به کار کردن دختر بیرون خانه داشت با صحبت‌های من سرانجام راضی به ادامه تحصیل او در رشته گردشگری شد، البته مشروط به اینکه وارد بازار کار نشود. جالب اینکه آن دانش آموز امروز یکی از موفق‌ترین دانش آموزانم در حوزه گردشگری است.

این دانش آموز که بعد سال‌ها دانش آموختگی هنوز با او در ارتباط هستم آژانس گردشگری دارد و به عنوان یکی از لیدرتور‌های موفق هر چند وقت در یکی از کشورهاست و ده‌ها نفر در شرکتش کار می‌کنند. «جالب اینکه همان دانش آموز امروز یکی از موفق‌ترین دانش آموختگان او در حوزه گردشگری است؛ فردی که هم اکنون آژانس گردشگری خود را دارد، به عنوان یکی از لیدر‌های موفق هر چند وقت در یکی از کشور‌ها حضور دارد و ده‌ها نفر در شرکتش مشغول کار هستند.

 

هم مدیر، هم کارآفرین

او به دنبال راهی بود تا دانش آموزانش به درجه‌ای از مهارت و تخصص برسند که بعد از پایان تحصیل دیگر دغدغه شغل و کسب درآمد نداشته باشند: «در هنرستان کار و دانش محمودزاده اسکویی دانش آموزی داشتم در رشته خیاطی.

برای مجاب کردن پدر و مادر دانش آموزان علاقه‌مند به رشته گردشگری ساعت‌ها جلسه می‌گذاشتیم تا موافقت کنند

او طرحی ارائه داد که بسیار کاربردی بود. طراحی دستگاه برش مقنعه که با حمایت مدرسه مراحل اجرایی طرح و ساخت دستگاه با همکاری یکی از مهندسینی که از طرف ما معرفی شده بود، انجام و دستگاه آماده بهره برداری شد. آن دانش آموز بعد رفتن به شهرستان محل زندگی اش، کارگاه برش و دوخت مقنعه را راه اندازی کرد. تا جایی که آن زمان خبر داشتم کارش حسابی گرفته بود و همان اول کاری حدود دوازده نفر برایش کار می‌کردند.»

موفقیت آن دانش آموز جرقه‌ای می‌شود در ذهن مدیر جوان برای راه اندازی کارگاه‌های زود بازده و نخستین قدم برای راه اندازی باشگاه کارگاه کارآفرینی نوجوانان برای نخستین بار در کشور.

 

اول شدن دختران اورلی

زنگ تفریح که به صدا در‌ می‌آید صدا و همهمه دختران جوان فضای سالن و حیاط مدرسه را پر می‌کند. به دنبال چند تقه به در چند دختر جوان با گونه‌ای به گل نشسته و لب‌های خندان وارد شده و خبر اولی گروه آوا‌ها و نوا‌های موسیقی سنتی در مرحله استانی را به خانم مدیر می‌دهند. ارتباط صمیمانه اورلی و دانش آموزانش درخورتحسین است.

اورلی بعد از تبریک و بوسیدن دختران رو به من می‌گوید: «نوجوان، ذهن خلاقی دارد و سرشار از انرژی است. اگر در مسیر خودش هدایت شود، بی تردید موفقیت و آینده از آن اوست. سال گذشته در هفت رشته دختران من مقام کشوری کسب کردند.»

اورلی در پایان گفت‌و‌گو تأکید می‌کند: «نوجوان اگر از همان ابتدای انتخاب رشته در مسیر درست و مورد علاقه اش قرار بگیرد نه تنها خسته نمی‌شود که درس و تحصیل برایش لذت بخش و نوعی تفریح است. آینده کار‌ی اش اگر هم به دانشگاه راه پیدا نکند، تضمین شده است، چون هنر و حرفه‌ای را در دوره تحصیل در کنار درس و مشق مدرسه، آموخته است.»

 

ویدا اورلی هم مدیر است، هم کارآفرین

 

کارگاه‌هایی درکنار «مرکاپ»

تابلوی نقاشی از شهید ابراهیم هادی روی دیوار اتاق خانم مدیر جا خوش کرده است. کنار تابلوی نقاشی آیینه چوبی کنده کاری شده زیبایی دیده می‌شود و روی میز چند ظرف چوبی منبت کاری شده. اورلی با اشاره به آن‌ها می‌گوید: «این همه هنر و ذوق و استعداد حیف بود پشت در‌های هنرستان جا می‌ماند و در گذر زمان به فراموشی سپرده می‌شد. برای همین تصمیم گرفتم برای پرورش آن استعداد‌ها کاری بکنم.»

یکی از اقدامات مهم اورلی، راه اندازی باشگاه کارآفرینان نوجوان هنرستانی در سطح هنرستان در کشور بود. او تعریف می‌کند: «بعد از موفقیت دخترانم در برپایی کارگاه تولیدی،  به دنبال راهی بودم که دانش آموزان بیشتری از فضا‌های استعدادیابی و آموزش‌های فنی و حرفه‌ای استفاده کنند.»

او در بررسی هایش به مرکز «مرکاپ» یا همان مرکز رشد و کارآفرینی استان که زیر نظر اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی فعالیت دارد، در محله عصمتیه می‌رسد. اما شهرک شهید رجایی کجا و محله عصمتیه کجا؟!

اورلی، آستین همت را بالا زده و بعد از گرفتن تأییدیه از رئیس آموزش و پرورش ناحیه ۵، آن قدر به اداره کار می‌رود و‌ می‌آید تا بالاخره سماجت هایش جواب داده و مهندس بابایی مدیرکل وقت اداره کار استان با راه اندازی باشگاه کارآفرینان جوان در هنرستان عترت موافقت می‌کند. 

او تعریف می‌کند: «۱۶ بهمن ۱۳۹۸ افتتاحیه باشگاه کارآفرینان ما برگزار شد و از هجدهم رسما کار خودمان را شروع کردیم. این باشگاه تا سوم اسفند به صورت برپایی کمپی در خوابگاه دخترانه رستگارمقدم فعال بود. اما متأسفانه با شیوع بیماری کرونا، ابتلای تعدادی از بچه‌ها و مربی‌ها به ویروس کرونا و محدودیت‌ها برای رعایت فاصله اجتماعی حضور در کارگاه ها، مختل و ادامه کار عملا تعطیل شد. اما با همه این دردسر‌ها استارت باشگاه‌های کارآفرینی زده می‌شود.»

آورده آن اقدام برای این مدیر کارآفرین، گرفتن مجوز راه اندازی باشگاه‌های کارآفرینانه در سطح هنرستان‌های کشور برای نخستین بار، انتخاب و آموزش ۶۰ دانش آموز مستعد به صورت پایلوت این طرح، آموزش تعدادی از مربیان برای گرداندن باشگاه و آموزش به دختران جوان به جای مربی‌های مردی که از تهران اعزام می‌شد و در ادامه این مسیر، گرفتن غرفه‌ای در طبقه دوم برج آسمان در «گذر فرهنگ و هنر» بود. غرفه‌ای که دستاورد‌های هنری دختران منتخب باشگاه و هنرستان عترت در کنار آثار بزرگان هنر خراسان به نمایش درآمده بود.

وقتی به هنرستان خانم اورلی رفتم و از شرایط جسمانی و آرزوی دخترم برای ادامه تحصیل گفتم، او بی چون و چرا ثبت‌نامش کرد

اورلی تعریف می‌کند: «برنامه‌ها را طوری چیدم که افتتاحیه غرفه هنرستان ما با افتتاحیه گذر فرهنگ و هنر هم زمان باشد. به این ترتیب بود که دستاورد‌های دختران من در روز افتتاحیه طبقه فرهنگ و هنر برج شماره ۲ آسمان از سوی شهردار، وزیر فرهنگ و ارشاد و ... افتتاح و تقدیر و تشویق شد. رسانه‌ای شدن خبر وجود غرفه دختران نوجوان در گذر فرهنگ و هنر برج آسمان و در میان بزرگان هنر خراسان، دلگرمی مضاعف شد برای ادامه کار و ورودشان به دنیای کسب و کار.»

 

مامان اورلی

از خصلت‌های خوب خانم مدیر، مهربانی و دلسوزی نسبت به دانش آموزانش است؛ طوری که همه دانش آموزانش را با واژه مهربانانه «مامان» و «مامان جان» خطاب قرار می‌دهد. طبق گفته‌ها و شنیده‌ها او برای موفقیت دخترانش هر کاری از دستش برآید از انجامش دریغ ندارد.

مادر مرحومه بیتا قرچه، یکی از دانش آموزان سابق خانم مدیر، از مهربانی‌های مادرانه اورلی چنین روایت می‌کند: «دخترم مشکل جسمی-حرکتی داشت و نفسش هم به دستگاهی بند بود. او دختر هنرمندی بود که عشق نقاشی داشت، اما به خاطر مشکلات جسمی-حرکتی هیچ هنرستانی او را ثبت نام نمی‌کرد.» 

مادر مرحومه بیتا تعریف می‌کند: «وقتی به هنرستان خانم اورلی رفتم و از شرایط جسمانی و آرزوی دخترم برای ادامه تحصیل گفتم، او بی چون و چرا او را ثبت نام کرد و با مهری مادرانه خواست دخترم را به او بسپارم. بعد‌ها فهمیدم او کل کلاس گرافیک را که در طبقه دوم بودند به خاطر دختر من به طبقه همکف منتقل کرده است. در تمام دوره تحصیل هم هوای دخترم را داشت و برای ادامه راه تشویقش می‌کرد. پیشرفت دخترم تا جایی بود که نقاشی هایش در سطح کشوری مقام آورد و این امید به زندگی را در او بیشتر و بیشتر می‌کرد.»

بیتا قرچه با حمایت‌های خانم اورلی و تیم مدرسه موفق به قبولی در دانشگاه هنر می‌شود. در دوره تحصیل بار‌ها آثار هنری او در نمایشگاه دستاورد‌های دانش آموزان هنرستان عترت به نمایش در‌ می‌آید. به گفته مادرش حتی برای بعضی آثارش با حمایت‌های خانم مدیر مشتری هم پیدا می‌شود.  

مادر بیتا که دخترش را در اوج روز‌های کرونایی از دست داده است از اورلی به عنوان مدیری دلسوز نام می‌برد که با حمایت‌های دلسوزانه و مادرانه دخترش را به آرزویش رساند و نگذاشت آرزویی در دلش بماند.

 

تعداد بازدید : 0

 

* این گزارش پنج‌شنبه ۱۷ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۱۶۳ شهربانو روزنامه شهرآرا چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44