انقلاب

یخ مبارزه باید شکسته می شد
جواد چشمه نور، طلبه آن سال های حوزه های مشهد که در زندان با چپ ها سرشاخ می شود و همین موضوع هم ماجراهای زیادی برایش رقم می‌زند. همین مسئله هم جواد چشمه نور را که می توانست شاهد ساده حوادث آن روزها باشد، تا وسط دعوا جلو می برد؛ تا وسط درگیری‌ها، تکثیر اعلامیه‌ها، کتاب های ممنوعه و البته دعواهای سوری وسط خیابان ها. چشمه نور حالا خلاصه سرراست آن ماجراها را روی دایره می ریزد.
راهپیمایی زنان را در مشهد راه انداختیم
مگر می‌شود در میان خاطرات نصفه‌نیمه او گشت و به پرسشی نرسید که ذهن را درگیر نکند؟! قرارمان می‌شود مدرسه علمیه‌ای که پایگاه اولین زنان انقلاب ی مشهد است، مدرسه اسلام‌شناسی حضرت زهرا(س). بانومقدسی خوش‌قول‌تر از ماست. بیایی اینجا اول از همه جذب اتاق‌ها، درها و دیوارهایی می‌شوی که همه بوی قدمت دارند و چیزی جز آسانسور، نظم پنجاه‌وسه‌ساله را به هم نریخته است. بانو‌مقدسی فقط منتظر عکاس است، فقط زمانی برای عکاسی!
مجسمه‌های شاهنشاهی مشهد چطور به زیر آمد؟
سال ۱۳۵۷، تندیس‌های بسیاری از پهلوی اول و دوم در رویداد‌های انقلاب ی شکسته شده اند که مجسمه میدان شاه (شهدای فعلی)، مجسمه محوطه بیمارستان‌های شاهرضا (امام رضا (ع) فعلی) و بیمارستان شهناز (قائم (عج)) از آن جمله است.
روشنگری انقلابی‌ها در باغ‌های حسین‌آباد
بعضی محلات نقش پررنگ‌تری در انقلاب و این رویداد سرنوشت‌ساز تاریخی دارند. محله کوی سلمان و مسجد امام حسن مجتبی(ع) در منطقه5 یکی از آن پایگاه‌هایی بود که در بحبوحه انقلاب اسلامی، پایگاه جوانان و نوجوانان مبارز بود. تعدادی از آن جوانان را پس از 43سال دور هم جمع کردیم و خاطراتشان را ورق زدیم. خاطراتی پر از غرور و شادی و رشادت که با این مسجد و محله پیوند خورده است. خاطراتی درباره حمله به منزل پاسبانی شاه‌دوست، مستقرشدن در بیت آیت‌الله شیرازی یا نشستن روی لوله تانک در روز 10دی 1357.
4 مسجد تاریخ‌ساز مشهد در حماسه انقلاب اسلامی
هم‌زمان با آغاز نهضت امام‌خمینى(ره) در مشهد، موجى از شور انقلاب ى، فضاى این شهر مذهبى را فراگرفت. وجود بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب و در ادامه آیت‌الله شیرازی، میلانى، قمى، شهید‌هاشمی‌نژاد، مرحوم آیت‌الله طبسی و بسیاری دیگر، زمینه را براى ایجاد پایگاهى قدرتمند در مشهد مهیا کرده بود؛ آنچنان که سبب شد انقلاب در مشهد، به‌سرعت گسترش یابد و در‌نهایت نیز به پیروزی شکوهمندی دست یابد. در همه این فراز و فرودها و حوادث انقلاب ی شهر، کانون‌هایی مانند مساجد، پایگاه و خانه انقلاب اسلامی بودند که بررسی تاریخ آن‌ها، شاهد و روشنگر این مهم است.
سلمانی روحانیان انقلابی مشهد
منافقان برای اینکه مرا بترسانند، چندین‌بار تهدیدم کردند. مغازه آرایشگری‌ام را به آتش کشیدند و حتی یک‌بار با پیشنهادی از من خواستند که یک کیف‌ دستی حاوی نارنجک را در خانه آیت‌الله شیرازی بگذارم، اما پاسخ صریح منفی من به این پیشنهادهای شوم، آن‌ها را عصبانی کرد. دو موتورسوار قصد جانم را کردند که از آن مهلکه جان سالم به‌در بردم.این بخشی از صحبت‌های علی‌اصغر سرابی است که آرایشگر اختصاصی علمای مشهد پیش از انقلاب بوده است.
ناگفته‌های راهپیمایی 22 بهمن 1365 و حماسه عبای خونین عباس صمدی
حجت‌الاسلام عباس صمدی 18بهمن سخنرانی کوبنده‌ای علیه منافقین کرده بود. وقتی به خانه برگشت، نامه‌ای تهدیدآمیز در خانه افتاده بود. او شب بعد هم به منبر رفت و باز خطاب به منافقین سخنرانی کوبنده‌ای کرد. 22بهمن1365 عباس صمدی با همسرش همراه می‌شوند تا به راهپیمایی بروند. تا خیابان خسروی را با هم می‌روند و بعد چون مرد‌ها صف‌های جلوتر را تشکیل می‌دادند، از یکدیگر جدا شدند. او به اولین صف راهپیمایی پیوست. در این زمان بود که عباس صمدی خودش را فدای دیگران کرد و شهید شد.