انقلاب

آقاجان از مشهد آمده‌ام، دندان‌های شما را درست کنم
محمد حشمتیان، دندان‌پزشک تجربی مشهدی، در روز ورود امام خمینی (ره) به ایران، پای تلویزیون، چیزی را می‌بیند که شاید فقط توجه یک دندان‌پزشک به آن جلب شود.
پیراهن خونی من را ۲۵ تومان می‌خریدند!
حجت‌الاسلام محمد پورمحمدی که در جریان حمله به مدرسه فیضیه مجروح می‌شود تعریف می‌کند: در بیمارستان یکی از من خواست که پیراهن خونی‌ام را به قیمت ۲۵‌تومان به او بدهم تا برای یادگاری نگهدارد.
پدر و مادر شهید بیابانی فقط یک روز از هم دور ماندند
درست پس از روز خاک‌سپاری همسر، بی‌بی‌مریم نیز در حالی که با کمک برادرانش، توانست اشهدش را بگوید، با جاری شدن «الله اکبر» بر لبانش، نزد همسر و فرزند شهیدش شتافت.
محکوم به اعدام بودم، انقلاب جانم را نجات داد
سبحان ایراندوست، ارتشی محکوم به اعدامی است که در چندقدمی مرگ، خبر یک آزادی بزرگ، او را از اسارت چندساله ساواک نجات داد تا او ۲۱ بهمن ۵۷، را هیچ‌وقت فراموش نکند.
طبع شعر پدربزرگ محله فلسطین وامدار انقلاب است
نبض شاعری محمدعلی روحانی‌نژاد در ۸۲ سالگی هم می‌زند. او اشعاری در قالب مناجات، هشدار، موعظه و مدح و ثنای رسول اکرم و ائمه اطهار سروده است و سال ۱۳۸۵ آنها را در قالب کتابی به چاپ رسانده است.
جانباز همیشه در  میدان
روایتی از زندگی جانباز غلامحسین صفایی، شهید زنده و صاحب نشان مشهد الرضا (ع) که بعد از پایان جنگ همچنان در مسیر انقلاب است.
ثبت وقایع انقلاب بر فراز دکه‌ها
حسین ارشادی عکاس و گرد آورنده عکس‌های این آلبوم است که شاید لحظه‌های کمتر‌دیده‌شده یا اصلا دیده‌نشده از دلیری‌های انقلاب ی‌ها باشد.