میهمان سیدمحمود ضیایی هستیم در خانهای که از یک سو منزل نوه «ضیاءالاسلام» است و از سوی دیگر فرزند «نوابصفوی»، اما سادگی چشمگیرش با نسب و موقعیت ساکنانش هیچ سنخیتی ندارد.
این گزارش روایتی درباره مشهد و شعار معروف مشهدیها در ۲۶ دی ۱۳۵۷ است که تقویمها آن را با نام روز «فرار شاه از ایران» ثبت کردهاند.
به سراغ محلات عسگریه، ابوذر، ایمان، سیدی و طرق رفتیم تا بزرگترها که هم قبل را دیدهاند و هم بعد را، برایمان از محلهشان بگویند.
خاطرات روزهای پرشور انقلاب همچنان در ذهنشان نقش و نگار روزهای اول را دارد. کافی است از امام و انقلاب بپرسی تا سیلِ خاطراتشان را به سمتت گسیل کنند.
آیتالله حاج سید علینقی طبسی حائری از فقها، مجتهدان و از علمای بنام مشهد بود که حسینیه و مسجدی را در خیابان امام رضا ۲۰ وقف کرد.
قاسم صفریان در خاطراتش مینویسد: «به باغ ملی که رسیدیم، صدای گلولهها نزدیک بود و صدای مسلسل قطع نمیشد. همه را به گلوله میبستند. یک کشتار وحشیانه، مقابل نانوایی چهارراه لشکر شد».
«خدا لعنتشان کند؛ امروز در چهارراه شهدا چقدر خانمها را زیر تانک له کردهاند؛ دلم میسوزد.» آنطورکه صدیقهخانم به یاد میآورد این آخرین جمله شهید اصغر یعفور بود که ظهر روز یکشنبه، دهم دی ۵۷ به او گفت.