خاندان دارالضیافهایها که نسلشان به امام جواد(ع) میرسد، از زمان ساخت دارالضیافه تا چند سال پیش در آن خدمت میکردهاند و رابطه عاطفی عمیقی با نام خانوادگیشان دارند. قصه این خانواده از شهادت جدشان در حمله ازبکها به حرم شروع میشود و با کشف رابطه این خانواده با رواق دارالضیافه ادامه مییابد.
کریم کوچهباغی، متولی مسجدالرضا(ع) درباره پیشینه مسجد میگوید: مسجد چندین بار بازسازی شده است. یکبار در سال 65 و همزمان با جنگ تحمیلی، برخی خانوادههای شهدا جمع شدند و با اهدای مبلغی مرمت مسجد را انجام دادند. یکبار دیگر هم در اوایل دهه 80 بود که مسجد به مرور زمان فرسوده شده بود و تصمیم به بازسازی آن گرفتیم. بازهم مردم آستین همت بالا زدند و برای مرمت مسجد با ما همراه شدند. اینطور کارها زمین نمیماند و خداراشکر به سرانجام رسید.
تاریخ شکلگیری مسجد و حسینیه معتمد معلوم نیست اما طبق اسناد خانوادگی و وقف نامههای خاندان« بامشکی» حداقل 170 سال قدمت دارد. مسجدی که اکنون نیز پذیرای نمازگزارانی است که مسیر عبورشان از عیدگاه میگذرد. دو تن از خانواده بامشکی در این گفتوگو همراه ما هستند تا صفحهای از تاریخ پنهان مشهد را به روی ما بگشایند و درباره وقف ی حرف بزنند که گرچه موقوفه هایش گم شده، هنوز خیر معنوی اش به بانیاش می رسد.
پایهگذار این خانه قرآنی، زوج مشهدی، زندهیادان «هادی تفقد محمدپور و معصومه حسن آبادی» هستند که بعد سالها زندگی مشترک، در زمان حیاتشان قدم در مسیر خیر گذاشتند.
آنها تصمیم گرفتند خانه دوطبقه ویلاییشان را با مساحت 300مترمربع وقف کار خیر کنند و در اختیار آموزش و پرورش ناحیه5 قراردهند.
مسعود بهروزیان حدود سال89 که نوجوانی هجدهساله و از اعضای فعال هیئت بود، با خانوادهای آشنا شد که اهل روضه و روضهخوانی بودند. از آنها خواست اجازه دهند مراسم هفتگیشان را در منزل این خانواده برگزار کنند. آنها هم موافقت کردند اما بهمرور آنقدر تعداد شرکتکنندگان جلسه زیاد شد که دیگر این خانه هم برایشان کوچک بود. چندی نگذشت که پدر خانم مالک خانه که زمینی هزار متری در حاشیه بولوار وکیلآباد داشت، 500متر از زمینش را وقف حسینیه کرد و در اختیار این هیئت قرار داد.
آن روزها جذام خوره زندگی خیلیها شد. افتاد به جانشان و همه آرزوهایشان را بلعید. اما جذام برای «مدینه نیستانی» و «عباسقلی انباز» و فرزندخواندهشان غلامحسن نیستانی یک عزم دوباره بود. همه اهالی محله طلاب دیده بودند عباسقلی را جذام زمینگیر نکرد.
عباسقلی با همسرش مدینه نیستانی، دختر زیباروی کدخدای روستای نیستانه بجنورد که جذام داشت خوشگلیهایش را میخورد، نیتشان یکی شد برای ساخت مسجد. سال 1347 آجربهآجر مسجد را در ورودی صحن حیاط خانهشان روی هم چیدند با این نیت که در آن به روی مردم باز باشد، برای نماز و عبادت و عزاداریهای مذهبی و درراهماندهها و خستگان راه. سالها در پس هم گذشتند تا آن مسجد سیمتری شد یک بنای هزارمتری با نام مسجد و حسینیه حضرت موسیبنجعفر(ع).
عباسقلی سال1375و مدینه بعد از او به سال 1392 با دنیا وداع کردند اما نامشان به عنوان واقف و بانی روی کاشی فیروزهای طاق بلند مسجد حک شده است و تا همیشه میماند.
حسینیه فاطمیه شیرازیها که در کوچه شهیدیگانه3 قرار دارد، یکی از این مکانهای اقامتی است که هیئت متوسلین به حضرت زهرا(س) شیراز آن را بنا کرده است. این حسینیه که بیشتر با نام فاطمیه شیرازیها شناخته میشود، در همه روزهای سال پذیرای زائران شیرازی در مشهد است.