مرحوم آشیخ مرتضی که به یاد پدر شهیدش راهش را ادامه داده است، به فرزندش حاج محمد واعظ شهیدی گفته است: دوست دارم این خانه به صورت حسینیه باشد و راه پدرم را ادامه بدهید. حاج محمد نیز به احترام حرف پدرش بعد از فوت ایشان؛ زمین را از وارثان میخرد و به عنوان حسینیه وقف میکند. در ابتدا خودش متولی بوده و پس از فوتش به فرزند پسرش میرسد و طبق وصیتنامهاش گرداننده حسینیه فرزندان پسر خانواده واعظ شهیدی هستند.
در تابستان های قدیم، وقتی حرم مطهر رضوی دارای فضای گسترده امروزی با تهویه هوا نبوده، بوی تن زائران سبب آزار می شده است؛ بنابراین خادمان و واقفان آستان مقدس رضوی به دنبال راهی برای خوشبو کردن فضای حرم برمی آیند.
حاجحسینآقایملک دو گلدان چینی گرانبهای ساخت کارخانة «سور» فرانسه، داشت که اینک آزینبخش موزه ملی ملک است. رضاشاه این دو گلدان را از ملک تقاضا کرده و فردی به نام «یاور خاقانی» را برای امانت گرفتن آنها نزد ملک فرستاده است. ملک هم با این توضیح و توجیه منطقی که «چون این اموال وقف آستان قدس رضوی شده، که تولیت آن با خود شاه است، و بنده امانتدار میباشم، بهتر است شاه رسید دریافت آن را مرقوم فرمایند»، از دربار رسید گرفته و پس از آن که رضاشاه کشور را ترک کرده، رسید را به دربار پسرش فرستاده و گلدانها را باز پس گرفته و به موزه سپرده است.
حاج حسین آقا ملک، با فضل و ادبی که اندوخت و نیز اهدا و وقف املاک و اشیاء نفیس به ویژه کتابخانهای پربار برای مردم ایران، نام خود را برای همیشه در تاریخ ایران و حتی جهان اسلام جاودانه کرد. شاید بتوان از حیث مالی واقفان دیگری همچون «رب الرشیدی» وزیر ایلخانی و نیز «ایرج افشار» را هم ردیف با حسینآقا ملک دانست اما هیچ یک از واقفان ایرانی نتوانستند از حیث فرهنگی وقف ی به ارزشمندی تنها «کتابخانه و موزه ملی ملک» به یادگار بگذارند. حسین آقا اصالتا تبریزی و زاده تهران است، با این حال به دلیل خدمات فراوان در عرصههای فرهنگی، بهداشتی، گردشگری، آموزشی، مذهبی و... در مُلک خراسان، بسیاری او را مشهدیالاصل میپندارند.
یاد خاندان نصیرزاده با وقف های ماندگارشان، در کوچه شهید محسن کاشانی22 جاری است. این خانواده متمول که از مهاجران بنام قفقازی بودند، در سالهای 1305-1308 ساختمان چهارطبقه را در خیابان ارگ، یکی از معابر پرتردد مشهد، بنا میکنند. خانواده نصیرزاده موقوفاتی در زمینه تعلیم و تربیت دارند که برخیهایش در این معبر قرار گرفته و آن را شلوغ و پرتردد کردهاند. تقریبا نیمی از این معبر را فضاهای آموزشی نصیرزاده در بر میگیرند و استقرار ناحیه مقاومت بسیج و سپاه مالک اشتر در انتهای معبر امنیت آن را کامل کرده است.
به بیریاترین میهمانی و سفرهای که میشود به نام اهلبیت(ع) پهن کرد، دعوت شدم. سفرهای که از 80 سال پیش حاج علیاکبر زابلیمقدم برای جمعی از مسافران و در راه ماندگان زیارت حضرت رضا(ع) در حسینیه زابلیها پهن کرد و تا امروز هم جمع نشده است. سفره دنبالهداری که شاید حتی او هم فکرش را نمیکرد این کارش تبدیل به یک سنت چندینساله حسینیهای شود که باعث و بانیاش بوده و خشت خشتش را با عشق به ائمه(ع) بالا برده است.
مساجد از دیرباز افزون بر اینکه جایگاه پرستش و نیایش بوده، محل برگزاری فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی نیز بوده است و مساجد توانستهاند با استفاده از ظرفیتهای خود به امور اجتماعی نیز توجه داشته و به پایگاههای محلی تبدیل شوند. یکی از این مساجد «مسجد الرضا» واقع در محله توس است که با کمکهای مردمی ساخته شده است و هنوز بعد از گذشت حدود 30سال یکی از پایگاههای اصلی محله محسوب میشود.