روضه خانگی بیبیعصمت لطف خود را دارد
خادمی| کاملا اتفاقی بود؛ طبق سنت هرساله در اواخر ماه صفر بهخصوص روزهای منتهی به اربعین حسینی، مجلس روضه خانگی زنانه در محله بهارستان یکی از خیابانهای پیروزی برگزار میشود. این سعادت بزرگی بود که نصیب من شد زیرا بهطور اتفاقی برای تهیه گزارش به آنجا دعوت شده بودم. وارد خانه بزرگ و قدیمی بیبیعصمت شدم، درحالیکه سوز سرمای زمستانی، تنم را به لرزه انداخته بود. درختان کاج این خانه همچنان سبز و قامت برافراشته بودند و گویی زمستان به این خانه نیامده بود.
همینطور که به اطراف نگاه میکردم، شنیدن صدای صلوات از درون خانه مرا به خود آورد. از پلهها که بالا رفتم، بیبیعصمت مثل سالهای گذشته درحالیکه فقط کمی پیرتر به نظر میرسید، نزدیک در ورودی خانه اش در محله رضاشهر مشهد نشسته بود و به همه مهمانها خوشامد میگفت. باخودم میگفتم گاهی روضههای کوچک محلی باصفاتر و باشکوهتر از روضهها و مجالس بزرگ است، نباید این جلسات را از دست داد، روضه خانگی لطف خود را دارد.
سفره شامل نان، پنیر، سبزی و عدسپلو است
خانم معلمی به اين مجلس دعوت شده است كه هم قرآن و دعا ميخواند و هم احكام دين را تفسير ميكند. بانوان بسیاری را میبینم که دورتادور سفره این مجلس که به نام حضرت ابوالفضل(ع) پهن شده است، نشستهاند؛ سفرهای شامل نان، پنیر، سبزی و عدسپلو. در این مجلس علاوه بر قرائت سورههایی از قرآن، گریزی به دعاهایی از مفاتيحالجنان میزنند، برای برآورده شدن حاجات خود و صاحبخانه دعا میکنند و سفرههای مذهبی زیادی را با نام ائمه(ع) نذر میکنند.
روضه که تمام میشود، هر زني نيز به نيت تبرك، نان و پنيري از اين سفره براي خانوادهاش ميبرد... بعد از اینکه مهمانها یکی یکی و با دستانی پر از معنویت از بیبیعصمت خداحافظی میکنند، فرصت را مناسب میبینم و سراغش میروم تا از نزدیک بیشتر با او آشنا شوم. او معتقد است اینجا محلهای است که بیشترین روضههای خانگی در آن برپا میشود.
مادربزرگم پنجشنبههای اول ماه روضهخوانی داشت
زمانی که از او درباره نیتش و چه شد که تصمیم به برپایی مجالس روضه در خانهاش گرفت، میپرسم بیبیعصمت درحالیکه اشک چشمش را با گوشه چادر پاک میکند، میگوید: یادش بهخیر! در قدیم همه فامیل مجلس روضهخوانی داشتیم بهطوریکه از روز اول تا آخر ماه، هر روز مجلس روضه را یک خانواده برگزار میکرد. مادربزرگم پنجشنبههای اول ماه روضهخوانی داشت و مادرم پنجشنبه دوم ماه. بقیه ایام هفته را هم خالهها، عمهها و بقیه فامیل روضه میگرفتند.
به این ترتیب ما بچهها هر روز همراه مادرمان در مجلس روضهخوانی فامیل شرکت میکردیم؛ مادر به شرطی اجازه میداد با بچههای فامیل بازی کنیم که هنگام روضهخوانی پای منبر بنشینیم و با دقت به سخنان سخنران گوش بسپاریم. بعدها وقتی بزرگتر شدیم، بیشتر مسائل مذهبی و قرائت نمازمان را از روحانی مجالس فراگرفتیم.
زمانی که تشکیل خانواده دادم، یعنی تقریبا از اوایل سال۱۳۲۵ تصمیم گرفتم راه و نیت مادرم را با برگزاری این جلسات ادامه دهم؛ امیدوارم بتوانم راه و رسم درستی از زندگی را با برپایی این جلسات برای خانمها ترسیم کنم.
از اوایل سال۱۳۲۵ تصمیم گرفتم راه و نیت مادرم را با برگزاری این جلسات ادامه دهم
مبل و اثاث جایی برای روضه نگذاشته
او ادامه میدهد: امروز خانوادهها بهخصوص خانمها خیلی خودشان را درگیر کار کردهاند و کمتر میتوانند در این مجالس حضور داشته باشند؛ بیشتر شرکتکنندگان در این مجالس، خانمهای مسن هستند؛ هر چند که هنوز هم هستند خانمهای جوانی که با کودکان درآغوشگرفته پا در این مجالس میگذارند.
وقتی از او در مورد برگزاری مجالس روضهخوانی خانگی و اثرات آن برروی خانمهای محله میپرسم، میگوید: به نظرم مهمترین آن سرمشقگیری و الگوسازی زنان از زندگی ائمه اطهار(ع) و بزرگان دین بهویژه خانمها حضرت فاطمه(س) و حضرت زینب(س) است؛ علاوهبر این، زنان با شرکت در این جلسات میتوانند با راهنمایی و مشاوره گرفتن از سخنران و گرداننده مجلس در زمینه سؤالات دینی و... به پرسشهای فرزندانشان نیز در این رابطه پاسخ بدهند.
امروزه دیگر زندگی آپارتماننشینی بهرهمندی از این مراسم را از خانوادهها گرفته است؛ بیشتر خانوادهها در آپارتمانهایی زندگی میکنند که پر از مبل و اثاثیه و میز ناهارخوری و این قبیل وسایل است بنابراین دیگر جایی برای برگزاری مجالس روضهخوانی نیست و بچهها از نظر این ارتباطات و اجتماعیشدن از طریق آن محرومند.
* این گزارش چهارشنبه، ۱۳ دی ۹۱ در شماره ۳۷ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است.
