سید علی عنبری از اهالی محله الهیه که اکنون نزدیک به 9دهه از زندگی خود را پشت سر گذاشته است، 9سال پیش قطعه زمینی به وسعت 600مترمربع را برای ساخت مسجد وقف کرد. زمینی که اگر کاربری مسکونی داشت این روزها برای سوداگران ملک و آپارتمان در الهیه حکم طلا را داشت و بیش از 10میلیارد تومان ارزشگذاری میشد.حاج علی همان 9سال پیش، به غیر از وقف زمین، برای ساخت مسجد رقمی حدود 2میلیارد تومان هم برای ساخت آن هزینه کرد.
ساعت 2:26 بعدازظهر روز دوشنبه 30 خرداد 1373 یک کیفدستی حاوی 5کیلوگرم تیانتی درست در بالای سر حضرت و کنار یکی از ستونهای اصلی زیر گنبد منفجر شد. حساب و کتابهای متخصصان نشان میداد که این مقدار ماده منفجره آن هم در نزدیکی ستونی که بار گنبد را به دوش میکشد، باید آن را کاملا متلاشی کند که به قول همان متخصصها و خادمان حرم، معجزه رخ داده بود و منافقین به هدفشان که تخریب گنبد طلایی و حرم بود، نرسیدند.
کوچه شریعتی6 را میتوان مرکز محله رازی محسوب کرد. این کوچه پایگاه اصلی اعضای شورای اجتماعی محله است و از قدیمیترین کوچههایی است که در محله توسعه پیدا کرد. مهمترین ویژگی این کوچه وجود مسجد و حسینیه سیدالشهدا(ع) در آن است که با داشتن خیریه و کانون فرهنگی، محل اتفاقات خیر زیادی در محله است.
«مسجدالاقصی» را همه قدیمیهای محله اقبال میشناسند. از زمانی که اینجا خیابانی خاکی بود و هنوز خانهها کوچههای این محل را احاطه نکرده بودند این مسجد به همت یک بانی شخصی ساخته شد تا تبدیل به پایگاه فرهنگیمذهبی اهالی محل شود.
خیابان یاران یکی از معابر قدیمی در محله 17شهریور است که قدمت سکونت اولین خانوادهها در آن به بیش از 60سال بازمیگردد. این معبر از خیابان عنصری شرقی آغاز و در تقاطع شهید سالم خاتمه پیدا میکند.
کوچه حر٢/٢ یکی از معابر فرعی محله پورسینا و از منحصربهفردترین کوچههای منطقه6 است. اگر گذرتان به اینجا بیفتد قدم به قدم فضاها و مکانهای متفاوت و متنوعی پیشرویتان سبز میشود. از بوستان نصرت بگیرید تا فرهنگسرای بزرگ آن. ماجرا برمیگردد به سالها پیش، زمانی که این محدوده یک زمین خاکی خشک و خالی بیشتر نبوده. زمینی متعلق به خاندان برزگرها که تصمیم میگیرند آن را برای استفاده عمومی وقف کنند.
حاجحیدر نیکواقبال از آن کاسبان قدیمی است که بیش از 50سال در کوی آتشنشانی خرازی دارد. بیشتر مردم محله و محلات اطراف او را به نام «باباعلی» میشناسند؛ پیرمرد 84ساله و کاسب کهنهکار شهر که تاریخچه محله را خوب از بر است. ویترین مغازه خرازیاش پر است از خنزر پنزرهایی که تو را میبرد به دهههای 60 و 70؛ از ادکلنهای قدیمی گرفته تا انواع قرقره و نخ و سوزن، دمپایی پلاستیکی و حتی جغجغه بچه. به قول خودش از شیر مرغ تا جان آدمیزاد در خرازیهای قدیم پیدا میشد.