کوچه شهید شفیعی49 از محورهای قدیمی محله امیرالمؤمنین(ع) است که در انتهای خیابان طویل سخاوت قرار دارد. در ابتدای این کوچه اهالی قدیمی سکونت دارند و قبل از اینکه جزو محدوده شهری شود، به نام روستای روحآباد شناخته میشده است. اینجا در بین ساکنان به کوچه «حسن بُزی» معروف است. او مالک قدیمی باغ انتهای کوچه بوده که حالا بوستان شده است.
شبها اینجا کاوشهای غیرمجاز میکنند که سکوت تاریخی تپه را در هم میشکنند. تپهای که به قدمت تاریخ مشهد سکوت کرده است با صدای نابخردانه کلنگ و تیشه غیرمجاز جستوجوگران گنجهای اساطیری زخم میخورد و فریاد نابودی سر میدهد. به ازای هر تیزی که در جانش فرو میرود زخمی عمیق بر میدارد تا از اصل خود فاصله بگیرد و حفرههای وجودش هر روز دردناکتر و عمیقتر شود. اینجا تپه نادری است.
جایی که خوش خیالان تاریخ در آن به دنبال گنج نادرند. درحالیکه این نام پر ابهت قدمتش کمتر از 60 سال است. تپهای در همین نزدیکی شهر مشهد که عیارش به تاریخ بلندبالای پشت سرش بالا رفته است ولی سودجویان آن را مفرغی میدانند که باید از دلش طلا بیرون بکشند و اینگونه آن را زخم میزنند و میرنجانند!
خیابان مسلم شمالی 10 به نام شهید مهدی خوشیدطوسی تابلو خورده است. این معبر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آسفالت شد اما مانند خیلی از محلههای دیگرتا یک دهه بعد، اطراف آن پر از باغ تره، مزارع گندم و چاه آب بود. صمیمیت بین ساکنان در زمانهای سختی مثل جنگ، افتخار ساکنان این محدوده است. آنها هنوز هم از رقیهخانم، مادر شهید برات رستگار مقدم گوهری، یادشان نرفته است که با مشارکت ساکنان کوچه، آذوقه و لباس به رزمندهها میرساند یا مرحوم میرزا حسین غلامیپور و محمدتقی ترکمنچه که سحرهای ماه مبارک رمضان در خانهها را میزدند تا کسی خواب نماند.
اشرف کیخا 36ساله، کارشناسارشد روانشناسی که بیش از 15سال ساکن اقبال بوده است در تحقیقات محلی به جمعآوری مستندات شفاهی از دل خاطرات قدیمیهای محله اقبال پرداخته است. بخش زیادی از مجموعه تألیفشده او بهدلیل علاقه به خانوادههای شهدا به زندگی آنها در این محله اختصاص دارد.
کوچه دانشگاه۱۱ در محله صاحب الزمان(عج) از گذشته تاکنون به نام های «میرزای ناظر» و «باغ سنگی» معروف بوده است. وجه تسمیه آن، ملک چندهزارمتری حاج عبدالله رضوی ناظر در این کوچه است. او ناظر آستان قدس رضوی بود. این ملک آن قدر بزرگ است که سمت چپ کوچه از ورودی دانشگاه تا انتهای این کوچه را دربرگرفته است. ابتدای کوچه، درست روبه روی یکی از چند درب ورودی ملک میرزای ناظر، مسجدی بنا شده که آن هم ازجمله موقوفات این واقف و خیر به نام است. آب روان در جوی های تمام سنگی که به خانه میرزای ناظر وارد می شده، وجه تسمیه باغ سنگی است.
کوچه «حجتی »یا کوچه «درمانگاه» در محله سمزقند را خیلی از قدیمیها میشناسند. کوچهای با قدمتی حدود هفتادسال که بهواسطه وجود مسجد و درمانگاه حجتی زودتر از دیگر خیابانهای مشهد رنگ آبادی به خود میگیرد. پاگرفتن کارخانه «صابونسازی اقبال» در چند متری مسجد و کارخانه «آجرسازی حسینباشی» در همان حوالی باعث آمدوشد کارگرها در آن کوچه شده بود. بهصفشدن درشکههای تکاسبه در حاشیه دیوار کاهگلی باغ حاج عبدالله برای جابهجایی کارگرها، بود که بعد ها همین رفت و آمد کارگرها و مردم زمینه ورود نخستین تاکسی به این کوچه را فراهم کرد.
قبل از اینکه معابر جلالآلاحمد60 به بعد ساخته شود، خیابان جلالآلاحمد72 شکل گرفت و از آنجا که هنوز کوچه و خیابانهای قبل آن شکل نگرفته بود، معروف شد به «کوچه آخر جلال» البته برخی اهالی میگویند، به «کوچه آخر ایرج» هم شناخته میشده است. این معبر اکنون هم آخرین خیابان بولوار جلالآلاحمد در ضلع غربی است که معبری عریض و محبوب سازندگان ساختمان است.