خیابان صدف که اکنون از بولوار وکیلآباد تا آموزگار کشیده شده است، جزو قدیمیترین معابر و محلههای منطقه11 است و در ابتدای تشکیل، از وکیلآباد تا بولوار فرهنگ فعلی را شامل میشده است. هنوز هیچ سند مکتوبی درباره تاریخچه تشکیل محله صدف نوشته نشده و برای دستیابی به این منظور، چند روز متوالی راهی محله میشویم و مغازه به مغازه و خانهبهخانه پای صحبتهای اهالی مینشینیم و پرسانپرسان به حاج حسن مقدسی میرسیم که اولین فرد ساکن در این محله بوده است.
کوچه حسابی شمالی2در محله فرهنگیان تاریخ جذابی دارد.به گفته اهالی قدیمی کوچه که اوایل دهه60 در این معبر ساکن شدهاند این کوچه آن زمان به بوستان جنگلی و چشمه معروف بوده است. بوستانی که در محل فعلی دانشگاه غیرانتفاعی خیام قرار داشته و خیلیها تفریح بیرونشهر و سیزدهبهدرشان را آنجا میگذراندند. وسط بوستان هم سوپر مارکتی بوده که از حلب ساخته شده بوده و نامش را «سوپر حلبی» گذاشته بودند. به گفته اهالی قدیمی اولین ساکنان اینجا کارگران شرکت لوله پولیکا «وینیکا» بودند که از طرف شرکت منازلی به آنها داده شده است.
فرعی هفتم از خیابان شهید شیرنژاد به نام کوچه امامعلی(ع) شمالی شناخته میشود. اینجا تا چند سال قبل، پیش از آنکه محدوده شهری شود، روستای همتآباد بوده است، روستایی با چند ده خانوار که حالا سر و شکل شهری دارد. البته که هنوز چندان تعریفی نیست و از مشکلات حاشیهنشینی رنج میبرد، مشکلاتی مانند همسایگی با زمینهای بایر و کشاورزی یا جمع شدن آب فاضلاب در جوی کوچه و بهداشت نامناسب محیط. از اینها که بگذریم، مردم خونگرم و سختکوش آن نقطه قوت کوچه است.
طبقاتشان پر شده است از پلاستیکجات، پتو، حوله، ظرف و ظروف، دکوریجات و لوازم جورواجور. اینگونه بودنشان گواهی تاریخ و پیشینهای است که وجود داشته است. این بناهای فرتوت و پوسیده، روزی روزگاری کاروانسراهای قدیمی معروف زمان خود بودند اما حالا از نفس افتادهاند. بیشترشان آنطور که باید و شاید بازسازی و مرمت نشدهاند و هر لحظه خطر فروریختن آنها هست. آتشسوزی پلاسکو، فروریختن متروپل و... اتفاقهای ناگواری بودند که مجابمان میکنند پیش از وقوع حادثه باید چارهای اندیشید و ما را به سمت تهیه این گزارش سوق میدهند.
کوچه دانشجوی20 یکی از معابر فرعی محله دانشجوست که بولوار دانشجو را به خیابان قائممقام فراهانی متصل میکند. شکلگیری این معبر از اوایل دهه70 و با ساختوسازهای پراکنده آغاز شد. از همان ابتدا با ایجاد چند فضای ورزشی در دانشجوی20 ورزشکاران زیادی در این مسیر تردد میکردند و اکنون هم با توسعه فضاهای ورزشی این روند ادامه دارد. علاوهبر مکانهای ورزشی، وجود مدارس دولتی و غیردولتی در این کوچه و معابر اطراف آن پای دانشآموزان زیادی را در طول سال به این کوچه باز میکند.
کوچه بنبست اقبال لاهوری22 در انتهای بولوار اقبال لاهوری بخشی از زمینهای مرحوم اعتمادرضایی در محله لادن است که اوایل دهه70 قطعهبندی و بهطور قولنامهای فروخته شد. نداشتن سند باعث شده بیشتر خانههای این محدوده ناایمن و بدون استحکام و استانداردهای لازم شهرسازی باشند. از خانههای پنجاهمتری به بالا را میتوان در این کوچه و کوچههای اطرف مشاهده کرد.
اگر یک روز برحسب اتفاق گذرتان به خیابان مصلی در محله چهنو افتاد، همین نشانی ساده «کوچه صابونپزها» شما را به معبری میرساند که صدسالگیاش را پشت سر گذاشته است و روزی روزگاری راسته حجرههای صابونپزی بوده است.
صابونپزهای سنتی این کوچه صابونهای خود را با مواد طبیعی درست میکردند و قالب میزدند و روی پشت بام ردیف به ردیف میچیدند تا خشک شود. حالا همین صابونهای سنتی جایی در بیرون شهر پخته و خشک میشوند و قفسههای تک و توک مغازه به جای مانده صابونپزی را پر از صابون میکنند.