10سالی است که خیابان آزادی مشهد که راه اتصالی چهارراهشهدا و ایستگاه راهآهن به یکدیگر است، با نام آیتالله بهجت شناخته میشود. نخستین نام این خیابان شاهرضا نو بود که در فروردین سال1358 تابلوهایش به نام آزادی تغییرکرد. گویا با آزادسازی دفتر نیروی پایداری مستقر در آن بهدست نیروهای انقلاباسلامی در زمستان سال1357، بزرگترین مرکز وابسته به رژیم پهلوی در هسته اصلی شهر سقوط کرد و درعمل شهر مشهد آزاد شد.
خیلی از اهالی محله اقبال لاهوری، بارها ابتدا تا انتهای کوچه بلند و طولانی اقبال لاهوری1 را طی کردهاند. وجود سه مرکز خدماتی دولتی در این کوچه، قرارداشتن قدیمیترین مسجد محله درست در میانه آن و مرکز نیکوکاری امام حسن مجتبی(ع) و کانون فرهنگی مسجد در ادامهاش و همچنین یک خانه سالمندان، آن را کوچه ای پررفت و آمد کرده است. در این کوچه باریک و طولانی، هنوز میتوان دیوارهای کاهگل بلند و خانههای یکطبقه بزرگ و ویلایی بهجا مانده از دهه60 با آجرهای زرد رنگورورفتهای را دید که در مقابل هجوم آپارتمانهای بلند مقاومت کردهاند و سر پا ماندهاند.
کوچه حمام ارگ یا همان کوچه سمسارها یکی از قدیمیترین کوچههای شهرمان است که بر تابلو آن امام خمینی(ره)30 حک شده است. حمام ارگ تا دهه70 در ابتدای این کوچه قرار داشته و بعد از تخریب، ساختمانی مرمر به جای آن بنا شده است. آنطور که کسبه میگویند در گذشته انواع مشاغل شامل نجاری، خیاطی، بنگاههای شادی، سماورسازی، کارگاه موزاییکسازی و... در این کوچه رونق داشته است و چند آنتیکفروشی هم در کنار این مشاغل فعالیت داشتند. اما در دهه70 سمسارها و عتیقهفروشیها در این کوچه گرد هم جمع میشوند.
این خیابان بعد از سال 1313 که بیمارستان امام رضا(ع) افتتاح شد پاگرفته و عدهای (بهویژه پزشکان شهر) آن را برای سکونت برگزیدند. اما امروز از آن بافت مسکونی کمتر اثری باقی است و بیشتر بافتی تجاری به خود گرفته و به بورس لوازم پزشکی تبدیل شده و ترافیک امان همه را بریده است. هنگامی که با کسبه قدیمی خیابان همکلام میشویم آنهایی که مویی سپید کردهاند به یاد دارند که در روزگار گذشته مردم شهر هنگامی که میخواستند اوقات فراغتشان را بگذرانند به قهوهخانه دور میدان بیمارستان امام رضا(ع) میآمدند. حالا جای آن خانهها و مغازههای قدیمی و زیبا را داروخانهها و مطب پزشکان گرفته است.
روزگاری در کوچه چمن59 خبری از آسفالت، جوی و جدول نبود و اینجا سراسر باغهای بزرگ انگور، توت، سیب و... بود که کوچکترینش ششهکتاری بود و میوه بسیاری از میوهفروشیهای شهر از همین باغها تأمین میشد. بعدها در انتهای این کوچه کارگاههای کوچک و بزرگ زهتابی، حلاجی، پنبهزنی و دباغی راه افتاد که اکنون اثری از آنها نیست.باغهای میوه و کارگاههای بزرگ صنعتی و سنتی آن دوران در این گذرگاه حالا جایشان را به خانههای مسکونی، خراطی، 15مغازه مختلف تعمیرات لوازم خانگی، دوچرخه، کفش و... داده و راسته مشاغل خدماتی را سر و شکل داده است.
خیابان شهید بابانظر11 بین ساکنان به خیابان میثم تمار شهره است و پیش از احداث بزرگراه، به رده (میثم شمالی) راه داشته است. برخی از قدیمیهای ساکن در محله فجر میگویند ابتدای این خیابان قبرستانی بوده است که ساکنان این محدوده و روستاییهای رده اموات خود را آنجا دفن میکردهاند و قبرستان تا نزدیکیهای روستای رده هم ادامه داشتهاست. آنها ادعا دارند:ساخت و سازها از اوایل دهه 60 بر روی قبرستان شروع شد. اوایل خدمات کپسول گاز (پیک نیکی) انجام میشده است.
کوچه مطهری جنوبی14 به نام شهید ابراهیم مرتضوی پسند مزین است. این کوچه از یکسو به خیابان مطهری جنوبی و از طرف دیگر به کوچه باباطاهر ختم میشود. به گفته قدیمیهای این محله، بیش از 50سال پیش بیشتر املاک این کوچه متعلق به فردی به نام عصاران بوده است که از ملاک و کورهداران مشهدی به حساب میآمده است. نام مطهری شمالی و جنوبی پیش از انقلاب، شاهرخ شمالی و جنوبی بود.