هیچچیز هم نداشته باشیم، ژن سرخوشی داریم! سعی میکنیم کیفمان همیشه کوک باشد و بخندیم. از همان بچگی خودمان به خودمان امید میدادیم. بچهها بد نگاهمان میکردند، دستمان میانداختند و متلک میگفتند، اما ماندن در خانه راضیمان نمیکرد. باید مثل دیگر بچهها پیشرفت میکردیم. من و رضا این قول را خیلی پیشترها به هم دادهایم و هنوز هم پای آن ماندهایم.
هماخانم تعریف میکند: سهساله بود که متوجه مشکل بلع او شدم؛ حتی نوشیدن آب برایش سخت بود. آزمایشهای پزشکی نشان میداد دریچه مری او مشکل جدی پیدا کرده است و باید درمان هرچه سریعتر آغاز شود. ماساژهای مختلف دهان، زبان و حلق انجام شد. خدا برای هیچ بندهاش نیاورد، چه برسد برای یک مادر...
نشانههای بیماری در بدن سرباز لشکر77 ثامنالائمه ظاهر شد. او باز هم سکوت کرد. میکوشید این نشانهها را از همه پنهان کند. محمدرضا خاکساری هفتم اسفند سال 83 سربازی را به پایان رساند به این امید که نوروز 84 را در کنار خانواده سپری کند و لحظات خوبی برای همه آنها باشد، غافل از اینکه یک تومور در سرش چندان رشد کرده بود که هر لحظه میتوانست جانش را به خطر بیندازد.
حادثه نهتنها پایانی برای زندگی روزمره علیرضا نشد، بلکه از او مردی ساخت که خیلی زود توانست روی پای خودش بایستد و نوجوانی و جوانیاش را از آسیب انزوا و خانهنشینی دور کند!
علیرضا همتآبادی متولد۱۳۵۴ حالا پدر سه فرزند است که عنوان «تنها داور معلول والیبال کشور» را دارد.
کوچه رحمانیه17 از معابر فرعی محله رحمانیه است که چند مدرسه و فضای آموزشی را در خود جای داده و احداث این بناهای آموزشی موجب شده است فضایی برای ساخت مجتمعهای مسکونی باقی نماند. احداث چند بنای ویژه کودکان و دانشآموزان معلول پای این قشر از جامعه را به این معبر باز کرده است. نکته جالب درباره کوچه رحمانیه17این است که فقط اراضی یک ضلع آن ساخته شده است و ضلع غربی خالی از هرگونه بنایی است.
روایت های کوتاهی که در ادامه می خوانید، برش هایی کوچک از حس و حال خوب نوجوان هایی است که با کمک خانواده، راه خود را در زندگی پیدا کرده اند. سردرگم نیستند؛ چون فهمیده اند از زندگی چه می خواهند و باید به دنبال چه باشند. روز آن ها و همه کسانی که در حال سپری کردن این سال های سرنوشت ساز و اثرگذار هستند، مبارک!
دختر نوجوان خوشانرژی روایت ما، همان سالها با محسن میرجلالی، بچه مو بلند و درسخوان آسایشگاه فیاضبخش که مادرش همه دنیایش را برای پیشرفتش میدهد، وصلت میکند. سال ها بعد از ازدواج، امیرعلی پسر ارشدشان عضو تیم ملی میشود و مقام قهرمان قهرمانان آسیا را در رشته بسکتبال بهدست میآورد. امیررضا پسر دومشان هم که در جناح حمله بسکتبال خیلی استعداد دارد، قهرمانی لیگ جوانان خراسان را از آن خود میکند و تازگیها به اردوی تیم ملی هم دعوت شده است.