اوضاع صنایع دستی مشهد هم متأثر از وضعیت کشور است، آنطور که به نظر میرسد چندان وضعیت جالبی ندارد و کارگاههای زیادی روز به روز در حال تعطیلشدن هستند.
انگشترسازها بهترین راویان سنگها و انگشترها هستند؛ اینکه هر سنگی از کجا آمده است و چه خواصی دارد. در این میان عقیق زرد یمانی شاید پررمزورازترین سنگ دنیای انگشترسازی این خطه باشد.
نقوش فرتبافی انعکاسی از زندگی بیپیرایه است که با الهامگرفتن از طبیعت و فضای پیرامون آن، بسیار ساده و بهدور از پیچیدگی روی پارچه نقش میبندد و گل و گیاه و پرنده در آن بسیار به چشم میخورد.
از کودکی قالی میبافتم و بهخوبی این هنر را بلدم. امروز در آموزشهای اولیه پارچهبافی فهمیدم که این هنر شباهت زیادی به قالیبافی دارد و خیلی زود میتوانم آن را یاد بگیرم.
در محلات مختلف منطقه۶ ، زندگی هر آدم، زنجیری است که به زنجیر دیگر قلاب شده است. آدمها دلگرم به بودن یکدیگرند و زندگی را هر چند سخت، در کنار هم پیش میبرند. این بار به سراغ این زنجیرها رفتیم. کارآفرینانی که باعث مهارتافزایی و اشتغالزایی دیگران شدهاند.
محمد حداد، زابلی است، اما به قول خودش از وقتی چشم باز کرده، در مشهد بوده است، در محله قلعهساختمان. کارگاه دوتارسازی او همیشه خدا، زیر تلی از تراشههای چوب گم است؛ زیرانبوهی از کاسههای دوتار. یک دوتار کندهکاری نگینشده هم به دیوار آویزان است که نشانه هنرنمایی اوست.
استاد حداد، سرشناسترین دوتارساز مشهدی است. بسیاری از دوتارسازهای دیگر افتخار میکنند که شاگرد او بودهاند. او دوتارسازی را از یک هنردستی به یک صنعت نزدیک کرده است.
محمدرضا شجاعی، سهراب و غلامرضا داوری به گفته خودشان، تنها ملاقهسازان دستی بزرگ این مرز و بوم هستند. میگویند کارشان در سطح ایران لنگه ندارد و فقط و فقط از قوم و قبیله خودشان به آنها به ارث رسیده است. حالا چندین سال است که در این گوشه شهر، جایی در انتهای شهرک شهید باهنر، قبل از پل و در زمینهای ناهموار خاکی و کنار گاراژها در هوای گرم تابستان آتشی اختیار کرده و مشغول به کار در این حرفه کمتر شناخته شده هستند.