حسن دلیرباغستانی میگوید: پیرمرد را بهخاطر سنوسالش، از حضور در عملیات منع کردم، اما خیلی اصرار کرد و سرانجام اجازه دادم. رفت و با دست پر هم برگشت. او تلویزیون رنگی جاسم، خویشاوند صدام را با خودش آورد.
در سال ۱۳۶۸ به جای تشویق و ترغیب، من را اخراج کردند و در حکمم نوشتند که از کار رضایت ندارند و وظایفش را به درستی انجام نمیدهد.
سرهنگ قاسم کریمی در عملیات آزادسازی خرمشهر حضور داشته است و دو بار نیز در جنگ مجروح شده است. او مولف هفت کتاب در حوزه دفاع مقدس است.
احمد، مصطفی و محمود خسروی سه برادر بودند که با هم در جنگ حضور داشتند، قسمت دوبرادر شهادت بود و یکی هم جانباز ی.
بیبی فاطمه رضایی، ۲۵ سال از همسر جانباز ش پرستاری کرد. علی اکبر جرات همسر فاطمه خانم دوماه پس از ازدواجشان در شلمچه شیمیایی شد.
ربابه تقیپور بانوی ناشنوایی است که ۳۰ سال از همسر جانباز ش پرستاری کرد، همسری که سال ۹۳ بابت ترکشهای دوران جانباز ی ربابه را برای همیشه در سکوتش تنها گذاشت.
محمد مهرابی که جانباز ی را با دست و پا و چشمان خود لمس کرده در سالهایی که سعی دارد به عنوان یک رزمنده در میدان باشد، از هنر و عشق و علاقهاش به هنر خوشنویسی هم نمیگذرد.






