ریحانه سادات اردلان، چهارمین دختر استاد اردلان درباره زندگی شخصی پدرش میگوید: از خصایص مشخص پدرم، چهره گشاده و تواضع بیش از حدش بود، نظم و پاکیزگی فراوان، آراستگی ظاهری و باطنی او، سبب میشد تا همه اطرافیان نگاه ویژهای به او داشته باشند. به گفته دانشجویان پدر، کلاسهای درسیاش به نوعی کلاس زندگی محسوب میشد و در کنار آموزش مباحث مرتبط با درس، به فراگیری مسائل دینی و تربیتی هم تأکید داشت.
زهره صحافمقدم ۲۹ سال است که در جایگاه معلم پایه ابتدایی در آموزش و پرورش خدمت میکند و سالهاست که با عنوان معلم نمونه، نماینده دیگر معلم ان است. میگوید: معلم نمونه باید چند خصلت داشته باشد، داشتن تعهد و وجدان کاری، مجهز به علم روز بودن و آگاهی نسبت به سیاستهای کلان و کلی کشور در بحث آموزش و پرورش و حرکت در راستای تحقق اهداف از ویژگیهای بارز معلم موفق است. این درست است که همه میگویند معلم ی یعنی عشق و فداکاری، اما به طور قطع در کنار این ویژگیهای بارز، معلم باید خود را ملزم کند که با تحقیق و مطالعه بسیار، علم خود را به روز کند و به جبران کم و کاستیهای خود بپردازد.
زهره قاسمیان میگوید: اگر کودکان و نوجوانان خود را باور نداشته باشند و در اجتماع نیز تحقیر شوند مخرب خواهند شد. در واقع تحقیر بچهها جامعه را تهدید میکند. ما با ویروس کرونا فهمیدیم که حتی غذا خوردن دیگران به ما ربط دارد بنابراین رفتارهای ما نسبتبه یکدیگر اهمیت دارد و در نتیجه ما موظف هستیم که در زندگی مثبت عمل کنیم، زیرا همه ما به هم ربط داریم. همیشه به دانشآموزانم گفتهام که کنکور یکی از امتحانهای زندگی آنهاست و آخری نیست.
خودش را مصداق عبارت لقمان را گفتند ادب از که آموختی، گفت از بیادبان میداند و میگوید: وقتی با همکارانم صحبت میکنم میبینم که بیشتر آنها خاطراتی از معلم انشان دارند که باعث پیشرفت یا افول زندگیشان شده است. بنابراین همیشه به خودم تلنگر میزنم که حتی اگر روزی بیحوصله باشم، یک حرف یا رفتار اشتباه من میتواند تأثیری ماندگار و جبران نشدنی روی دانشآموز داشته باشد بنابراین همیشه مراقب رفتارم هستم.
زهرا اشرف معلم پرورشی تبادکان میگوید: بیشتر خانوادههای مناطق حاشیهای و روستایی با مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعددی روبهرو هستند. برخی خانوادهها بهدلیل فوت و اعتیاد یکی از والدین، بیکاری و فقر اقتصادی از لحاظ ساختار خانوادگی دچار مشکلات زیادی بودند. اگر کاری برای این خانوادهها انجام نمیشد، کانون این خانواده دچار از هم پاشیدگی شده و سرنوشت نامعلومی در انتظار دانشآموز بود، به همین دلیل از طریق ارتباطی که با چند نفر از خیران داشتم، توانستیم برای تعدادی از پدران بیکار دانشآموزان اشتغالآفرینی کنیم.
با آنکه سالها از درسدادنش در روستای محروم سرخس میگذرد، اما بهترین سالهای تدریس و کارش را همان سالها میداند و از آن روزها با یک دنیا حسرت یاد میکند: شاید بهنظر خیلی از افراد زندگی در روستا سخت است، اما تجربهام میگوید که زندگی روستایی لذتبخش است. در روستا امکانات گرمایشی و سرمایشی نبود، سرویس رفت و برگشت درست و حسابی نداشتیم، کمترین امکانات اولیه زندگی و بهداشتی دردسترس بود، اما آنچه تمام این نداشتهها را کمرنگ میکرد لطف خوش و محبت و احترامی بود که آنها به معلم و آموزش داشتند.
برای کسی که لذت خادمی امام رضا (ع) را تجربه کرده، از دست دادن این نعمت دشوار است. این را اکرم شهیدی، فرهنگی بازنشسته که تا سال گذشته در حرم به عنوان خادم مشغول خدمت بود، میگوید و ادامه میدهد: «متأسفانه به علت مشکلات خانوادگی و بیماری خودم و فرزندم از سال گذشته دیگر نتوانستم خدمت به زائران را ادامه دهم. از روزی که به حرم نرفتم دلتنگ شدم. هر باری که این طوری میشوم لباس خادمیام را میپوشم. لباسی که برایم خوش یمن بود و همیشه گره از مشکلاتم گشوده است.»






