معلم - صفحه 34

کل حقوق حق‌التدریسم، کرایه رفت و آمد به تبادکان نمی‌شد!
نازلی خزاعی معلم دلسوز منطقه تبادکان می‌گوید: بیشتر حقوقی که به عنوان حق‌التدریس می‌گرفتم، صرف هزینه کرایه و مخارج رفت وآمد می‌شد. پدر و مادر و خانواده‌ام بارها از من خواسته بودند که معلم ی را کنار بگذارم و دنبال کار دیگری بروم، اما در تمام این سال‌ها تنها به عشق تعلیم و تعلم دانش‌آموزان مناطق محروم، سختی‌های مسیر و مشکلات فراوان را تحمل‌ کردم تا اینکه بعد از 12سال به عنوان نیروی رسمی آموزش و پرورش استخدام شدم.
لیلا ارمغان دو سال پیاپی مدیر نمونه کشوری در منطقه آموزشی تبادکان شد
لیلا ارمغان با 31 سال سابقه تدریس می‌گوید: از ابتدای خدمت، به مناطق دورافتاده و حاشیه شهر اعزام شدم که بعضا 60 تا 70کیلومتر از شهر فاصله داشت. رفت و آمد به این روستاها به‌ویژه در اوایل دهه70 بسیار سخت و طاقت‌فرسا بود و بیشتر درآمدی که از راه معلم ی کسب می‌کردیم، صرف هزینه رفت و آمد می‌شد، اما بازهم به عشق بچه‌های حاشیه شهر و دانش‌آموزان روستایی که برخی از آن‌ها سرشار از استعداد بودند، رنج سفرهای روزانه را به جان می‌خریدم و به حرفه خود عشق می‌ورزیدم.
درباره دبیر فیزیکی که برای بچه‌ها رویا می‌سازد
روزی صحبت یک روان‌شناس را شنیدم که گفت: تمام سرمایه بچه‌ها در رؤیاهایشان است و اگر بتوانیم رؤیای خوبی برای بچه‌ها بسازیم، به این معنی است که سرمایه عظیمی برایشان ایجاد کرده‌ایم. این جمله من را به فکر فرو برد و تصمیم گرفتم کاری انجام دهم. من به این نتیجه رسیده بودم که کودکان با تفکر در مباحث علمی می‌توانند آینده خوبی برای کشور بسازند؛ بنابراین سال ۸۶ مجموعه شش‌جلدی برای کودکان نوشتم و کودکان به‌واسطه آن با فضا، فضاپیما، فضانورد، ستاره، سیاره و ماه آشنا می‌شوند.
نوجوان ورزشکار محله اقبال روی سکوی نایب قهرمانی لیگ برتر والیبال نشسته، ایستاد
من هیچ وقت احساس نکردم که در فعالیت‌های روزانه از دیگر بچه‌ها عقب می‌مانم. هرچند بعضی وقت‌ها افرادی باعث ناراحتی‌ام می‌شدند اما ناامید نمی‌شدم. به یاد دارم برای ورود به دبستان با مشکلات بزرگی روبه رو بودم. مدیر مدرسه من را ثبت نام نمی‌کرد. این قضیه خیلی ناراحت کننده بود، اما هیچ وقت دلسرد نشدم.
معلم بازنشسته محله فلسطین دانش‌آموز را بهترین روانشناس می‌داند
علی پاکروان می‌گوید: به یاد دارم زمانی که وارد حرفه معلم ی شدم برای انتخاب محل فعالیت به قوچان رفتم. پشت سر مسئول آنجا که روستاها را مشخص می‌کرد یک نقشه قرار داشت. وقتی می‌خواست محل روستای خدمتم را نشانم دهد دستش را گذاشت روی نقشه و گفت ببین یک وجب است، از اینجا تا شیروان می‌روی که 40کیلومتر است و از آنجا هم تا روستا راهی نیست. وقتی که رفتیم از شیروان تا روستای اوغاز مسیر خاکی بود و تردد در آن کار آسانی نبود. سال اول برای ما بسیار سخت بود ولی سال دوم را با اشتیاق ادامه دادیم.
روحانی جوان برای ارتباط بیشتر با نوجوانان رزمی‌کار شد
همین که علیرضا یوسفی به سن نوجوانی رسید علاقه داشت وارد عرصه طلبگی شود، اما معلم ش از او می‌خواهد برای این تصمیم عجله نکند. او امروز این راهنمایی معلم ش را توصیه‌ای عاقلانه می‌داند چراکه می‌بیند کسانی که در سنین بالاتر وارد مدارس حوزه می‌شوند با انگیزه و اعتقادات محکم‌تری راهشان را ادامه می‌دهند. او به توصیه معلم ش تحصیلاتش را تا پایان پیش دانشگاهی ادامه می‌دهد حتی کنکور شرکت می‌کند و در دانشگاه فردوسی قبول می‌شود، اما تصمیمش را می‌گیرد و برای ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه می‌شود
عمو قلی گلشهری؛ روحانی طناز و ورزشکار
حجت‌الاسلام سید محمد تقی شریفی جوان است از نسل دهه شصتی‌های خستگی‌ناپذیر. او هم معلم است، هم ورزشکار و هم مجری برنامه‌های طنز و بازیگر. در همه این زمینه‌ها هم موفق بوده است. رمز موفقیت او را می‌توان در نوع نگاهش به معنای «خدمت» دانست. آقا سید محمد لباس روحانیتش را لباس خدمت می‌داند، نه فخر فروشی و دلش می‌خواهد تا جایی که می‌تواند نوجوان‌ها و جوان‌ها را از بزهکاری دور کند.