روزی که بهدلیل بازنشستگی خانهنشین شد، دید فرزندانش یکییکی به مدرسه و دانشگاهشان رفتند، آنقدر دلش گرفت که شروع به گریستن کرد. اما در پس این اندوه میدانست باید قویتر از آن باشد که زندگی را به بازنشستگی ببازد و این برایش شروع تولدی دیگر بود
روایت علی رجبپور مداح جوان محله لادن از چگونگی برگزاری مراسم مذهبی در دوران کرونا
قصه از یک روز معمولی در یک کلاس درس شروع میشود؛ وقتی یکی از دانشآموزان کلاس راجع به خودکشی میپرسد. معلم از پرسش دانشآموز غافلگیر میشود و سعی میکند علت را بفهمد.
پدر و مادرها در آن دوران میگفتند «گوشت و پوستش مال شما و استخوانش مال ما» و بدین طریق خانوادهها به طور کامل فرزند خود را به معلم ان میسپردند. درست است که این مجوز تامالاختیار در گاهی موارد برای گوشت و پوست گران تمام میشد، ولی نشان دهنده اعتماد به معلم ها بود.
خانواده محمودیان 3نسل سابقه معلم ی دارند و همواره بهدنبال تدریس در مناطق دورافتاده بودهاند. این خانواده نهتنها معلم علم و دانش که معلم اخلاق و رفتار نیک برای دانشآموزان خود بوده و هستند