آنطور که ذوالفقار ذوالفقاری نقل میکند در مسابقهای یکی از مربیها همدورهای تختی بود و او را بهخوبی میشناخت. او تعریف میکرد در محلهای که این پهلوان زندگی میکرد پسری دانشگاه قبول شده بود و توان پرداخت شهریهاش را نداشت. دکهدار روزنامهفروشی سرکوچه متوجه ماجرا شده بود و به این جوان پیشنهاد داد که شهریهاش را به عنوان قرض به عهده بگیرد تا هر وقت او به جایی رسید بدهیاش را پس بدهد. همینطور هم شد. آن جوان پزشک شد و بعد از تمامشدن درسش بهسراغ دکهدار رفت. به او گفت دستش به دهنش میرسد و میخواهد بدهیاش را پرداخت کند. این ماجرا زمانی اتفاق افتاد که جهان پهلوان تختی از دنیا رفته بود.
ورزش باستانی به بازوی درشت و سینه ستبر نیست. پیشکسوتان به ما میآموختند وقتی بیرون هستید طوری سر به زیر راه بروید که دیگران فکر کنند با یک دست شما را میاندازند، یعنی ادعایی نداشته باشید. ولی وقتی داخل سالن هستید با توجه به سن و سال و مدت زمانی که ورزش میکنید از کسوت خودتان دفاع کنید همانطور که مرشد از شما داخل گود دفاع میکند.
توکلی که به دلیل زندگی در روستا تا نوزدهسالگی گود زورخانه نرفته بود، به پیشنهاد چند نفر از اهالی روستای خود چند سالی است که گودی را در روستا درست کرده تا بچهها از سن کم بتوانند باستانیکار شوند. او میگوید: «روستای فرزق 800خانوار جمعیت دارد و روستای کوچکی نیست.
بنا به علاقهای که در بچههای روستا با دیدن من به وجود آمده بود سال86 حمام عمومی قدیمی روستا را که سالها خاک میخورد و کاربردی نداشت تبدیل به گود زورخانه کردیم. با همراهی اهالی توانستیم در مدت کمی بنایی و شکل حمام را به زورخانه تغییر بدهیم از همان موقع تعداد افراد علاقهمند به این ورزش در روستا زیاد شده است و جوانان باستانیکار خوبی را تربیت کردهایم.»
در مناسبت های مذهبی، حال و هوای زورخانه شهید احمدی و پهلوانان آن که سال ها به عشق مولای متقیان زندگی و ورزش کرده اند با روزهای دیگر سال متفاوت است. حالا فکر کنید مناسبت بزرگی چون عید غدیر هم در پیش باشد که منتسب به حضرت علی(ع) است.
اگرچه در سال های اخیر شیوع ویروس کرونا تا اندازه ای برنامه های پهلوانان زورخانه را برای این روزهای بزرگ بر هم زده، نتوانسته است ذره ای از اشتیاق آن ها برای برگزاری رسمی دیرینه در روز امامت و ولایت بکاهد. از نخستین بار که آن ها در تکاپوی برگزاری جشن عید غدیر در زورخانه سابق محله خیرآباد بودند 38 سال می گذرد. زورخانه آن زمان در سالنی ورزشی قرار داشت که پهلوانان محدوده بولوار طبرسی با همت خود بنیانش گذاشته بودند.
به نظر من کشتی بیشتر از اینکه بخواهد ورزش باشد، راه و رسم زندگی است، فردی که در پستی و بلندی کشتی قرار میگیرد، چه قهرمان المپیک باشد و چه کسی که فقط به خاطر علاقهای که دارد در این حوزه تمرین میکند، شیوه زندگی را تمرین میکند. اعتقاد دارم کشتی و نوع تمرینات آن باعث میشود تا فرد طعم سختیها را بچشد و درسهایی بگیرد که در زندگی بسیار به درد میخورد، اینکه برخی افراد کشتی را فقط به چشم یک ورزش نگاه میکنند قبول ندارم چون کشتی در تاریخ ما، آیین پهلوانی و جوانمردی ما ریشه دارد.
خیابان شاهنامه68 از معابر محله چهاربرج و جزو هستههای جمعیتی بولوار شاهنامه است. قبل از اینکه ناحیه منفصل توس به فضای شهری الحاق شود، به این محدوده روستای «سید علی» گفته میشد. روستایی که 60سال سابقه سکونت دارد و در ابتدا با حضور 10خانوار شکل گرفت. امروز این خیابان 120خانوار جمعیت دارد. این معبر از ابتدا تا انتها آسفالت است و در سالهای اخیر مورد توجه سازندگان باغ و ویلا قرار گرفته است.
اردیبهشت امسال مقام سوم کشوری را در مسابقات کُشتی آزاد و در رده سنی نونهالان کسب کرده و به تیم ملی این رده سنی نیز دعوت شده است. امیررضا علیپور، دانشآموز سال نهم، ساکن محله شاهد است. خودش میگوید از وقتی این مقام را کسب کرده است، دوستانش در مدرسه نیز به رشته کشتی علاقهمند شدهاند و او در حد توان آنها را راهنمایی میکند. امیررضا از دوستان همسن و سالش میخواهد ورزش را جدی بگیرند و باعث افتخارآفرینی برای خانواده، هممیهنان و کشورشان شوند.