کشتی

آموزش به نوجوان‌ها، دلخوشی کشتی‌گیر محله طلاب
ابراهیم‌ محمدی نقاط ضعف و قوت محله‌ای را که در آن زندگی می‌کرد، می‌شناخت و به‌همین‌دلیل همیشه دوست داشت نوجوانان بااستعداد را به‌اصطلاح زیر بال و پر خود بگیرد و همه‌جوره از آن‌ها حمایت کند.
باخت در دنیای خواهران کشتی‌گیر غفوریان معنا ندارد
خواهران کشتی ‌گیر غفوریان می‌گویند: تفاوت کشتی با دیگر ورزش‌ها در این است که وقتی ببازی دستت پس زده نمی‌شود؛ بلکه دستت گرفته می‌شود تا بلند شوی و دوباره شروع کنی. کشتی دنیای دیگری دارد که باخت در آن معنا ندارد.
پهلوان تختی در صندوق خاطرات میزبانانش در روستای گوارشک
سال‌1342 در روستای پهلوان‌پرور گوارشک، خاطره‌ای رقم خورد که تا امروز زنده است و دهان‌به‌دهان بین مردم می‌چرخد. بازماندگانی که این روز را به خاطر دارند، هنوز با شور و اشتیاق خاصی از آن صحبت می‌کنند. در این سال، روستای گوارشک که در بیست‌و‌چهار‌کیلومتری مشهد قرار دارد، میزبان جهان‌پهلوان غلامرضا تختی بود. در این روز، حدود 2 تا 3هزار نفر به دیدار تختی آمدند و آن‌قدر گاو و گوسفند و شتر جلو پایش کشتند که خود پهلوان از مردم خواست دیگر برایش خون نکنند.
آخرین قفل‌ساز سنتی مشهد رفت
حاج‌رمضان حدادقرقی را با همین دو ویژگی، قفل‌ساز سنتی و پهلوان قدیم، سال1396 در یک مغازه قدیمی آهنگری درست در میانه‌های خیابان نوغان پیدا کردم. کسی‌ که آهنگری را از پدر به ارث برده‌ بود و افتخارش این بود که قفل‌های دست‌ساز او امروز در دکور خانه‌ها جا دارد.
نوجوان محله شهید قربانی هم رشته رزمی کار می‌کند هم کشتی فرنگی
سجاد قاسم پور که فعالیت در رشته رزمی پای او را به رشته های ورزشی دیگری مثل کشتی فرنگی باز کرده است، همه موفقیت هایش را مدیون حمایت ها و تلاش دایی اش می داند که شیهان است و کلی تجربه دارد. سجاد قاسم پور متولد سال 1383 است و ساکن محله شهید قربانی. او سال 1391 در مسابقات کشوری مقام سوم رشته کاتا را به دست آورده است. یک مقام دوم استانی هم در رشته کاتا در سال 98 دارد. دو مقام اول استانی در رشته کمیته و کاتای امسال هم محصول تلاش و پشتکار اوست.
به توان نوجوانان که آینده‌سازان فردا هستند
روایت های کوتاهی که در ادامه می خوانید، برش هایی کوچک از حس و حال خوب نوجوان هایی است که با کمک خانواده، راه خود را در زندگی پیدا کرده اند. سردرگم نیستند؛ چون فهمیده اند از زندگی چه می خواهند و باید به دنبال چه باشند. روز آن ها و همه کسانی که در حال سپری کردن این سال های سرنوشت ساز و اثرگذار هستند، مبارک!
یعقوبعلی شورورزی،پهلوان مهربان
سر آخر خانواده شورورزی‌ها از سه برادرش کوچک‌تر بود، اما قامتی تنومند داشت. یعقوبعلی در چهارمین روز از شهریور1302 دیده به جهان گشود و آفتاب زندگی‌اش در نحسی 13مهر1378 غروب کرد. مردی که نام پرآوازه او در کشتی و عرصه پهلوانی زبانزد است. ستاره‌ای که درباره‌اش می‌گویند در دوازده‌سالگی چوخه می‌گرفته و کسی در روستاهای اطراف نیشابور یارای مقابله با او را نداشته است