تختی در زیرگیری استاد بود، تا آمد زیر یکخم بگیرد، احمد کمرش را قاپید و رفت پشتش و سریع آقاتختی را روی پل برد و این در کشتی پهلوانی یعنی تمام، اما داور سوت نزد.
اسماعیل نجاتیان و علی ابراهیمی دوتن از کشتی گیران مشهدی هستند که در قالب تیم هیئت کشتی خراسان در لیگ برتر کشتی کشور حضور داشتند، اسماعیل نجاتیان سه سال پیاپی در وزن 81کیلوگرم مسابقات کشوری مقام قهرمانی را به دست آورده و در قالب تیم ارتش جمهوری اسلامی ایران در مسابقات ارتشهای جهان(سیزم) در کشور فنلاند، مدال طلا را برای کشورمان به ارمغان آورد. علی ابراهیمی هم از کشتی گیران بهنام مشهدی است و در مسابقات بینالمللی جام خلیجفارس با شکست «احمدف» قهرمان روسی المپیک مدال طلا را از آن خود کردهاست. این دو علاوه بر دوبنده کشتی ، لباس آتشنشان راهم برتن دارند و در ایستگاه شماره 17 مشهد(ایستگاه جاهدشهر) فعالیت میکنند.
حسن وزیرنژاد شصتوهفتساله که زمانی در فنون «سر زیر بغل» و «درختکَن» کشتی ، زبانزد علاقهمندان به کشتی در خراسان بوده، با وجود کارنامه پربار ورزشی همواره مورد بیمهری قرار گرفته است.
«احمد محمدنژاد جوان» کشتی گیر آزادکار و آیندهدار محله مقدم توانسته است بعد از 17سال برای خراسان رضوی مقامآوری کند و در رده نوجوانان مقام جهانی به دست بیاورد. او ورزش را از دهسالگی و به تشویق پدرش شروع کرده است. این دانشآموز کلاس دوازدهم با آنکه فقط چند سال است کشتی را شروع کرده است، اما به دلیل حمایتهای پدر و مربیهایش پلههای موفقیت را یکی از پس دیگری پشت سرگذاشته است.
وقتی فردین به پانزدهسالگی میرسد، مدیر و معلمش در مدرسه ناشنوایان سوم شعبان، به او میگویند بدنش برای ورزش کشتی مناسب است و بدین طریق او را ترغیب میکنند تا وارد این رشته شود. در مدت زمان کوتاهی زحمات آنها و تلاشهای فردین به ثمر مینشیند و علاوه بر کسب مقام در استان، او سال95 در مسابقات کشتی آزاد نوجوانان مقام اول کشور را کسب میکند.
محمدجواد یعقوبیان نوجوان هفدهساله هنرستان سیدجمالالدین اسدآبادی در محله مقدم است. او در رشته برق و صنعت این هنرستان تحصیل میکند. انتخاب اول او رشته مکانیک بود، اما به پیشنهاد خانواده تصمیم گرفت تا تحصیلاتش را در رشته برق ادامه دهد. بعد از مدتی به این رشته علاقهمند شد و چون درس و کار را 2موضوع جدای از هم نمیدید، در کنار تحصیل مشغول به کار شد.
حدود یکسال است که در کنار خواندن تئوری درسهای هنرستان و حضور در کارگاههای عملی، در برقکشی پروژههای ساختمانی نیز فعالیت میکند.
میگوید: «نگاه به گوش شکسته و گردن کلفت کشتی گیرها نکنید. کشتی گیرها قلبی لطیف و مهربان در سینه دارند.» با خود فکر میکنم که خودش صاحب یکی از مهربانترین قلبهاست اما دغدغهمندبودنش را بیشتر در پایان گفتوگو حس میکنم. وقتی که میخواهیم از او عکس بگیریم و او حاضر به عکسبرداری در سالن کشتی نمیشود تا مبادا تمرین بچهها مختل شود. «هاشم عفتپناه» به نوعی تاریخ شفاهی کشتی منطقه 6 محسوب میشود. اولین سالن کشتی این منطقه را او به همراه اهالی افتتاح کرده است. کشتارگاهی که تبدیل به یک سالن درب و داغان میشود تا بستری باشد برای محقق شدن آمال و آرزوی انبوه کشتی گیران جوان و پرانگیزه اینجا. سکویی برای پرتاب و رسیدن به عرصههای بزرگتر.