خیریه - صفحه 41

بابا قربان در 91سالگی نان بازویش را می‌خورد
قربان محمد رحیمی نوخندان یکی از اهالی محله امیریه است که با گذشت 9دهه از زندگی، هر روز در حاشیه بولوار میثاق، امیریه و الهیه می‌دود و به عابران و سواره‌ها نان می‌فروشد و هزینه زندگی خود را درمی‌آورد. او دوست ندارد دستش را جلو بچه‌ها، فامیل، دوست و غریبه دراز کند. صبح‌ها در خانه و با تنور قدیمی‌اش نان می‌پزد، ظهرها نا‌ن‌ها را به خیابان برده و می‌فروشد تا شب‌ها سر راحت بر بالین بگذارد و خود را مدیون کسی جز خدا نمی‌داند. خدایی که به او در این سن و سال سلامتی داده تا کار کرده و روزگار خویش را سپری کند.
علامه حافظیان؛ بانی چهارمین ضریح حرم مطهر امام هشتم بود
ضریح مطهری که تا آغاز دهه هشتاد، دست‌به‌سینه مقابلش خم می‌شدیم تا از سر ارادت سلامی به سلطان خراسان بدهیم، هنر اندیشه مردی بود که ارادتش به اهل‌بیت(ع) مثال‌زدنی بود؛ بزرگ‌مردی که از سر همین ارادت طرح نخستین ضریح طلایی امام‌رضا(ع) را در سال‌های ابتدایی دهه1330 داد تا جای ضریح فولادی را بگیرد؛ عارفی به نام علامه سید ابوالحسن حافظیان که اقدامات افتخاری‌اش برای جدش حضرت‌رضا(ع) بود.
قدم‌های خیر زهراخانم و گروهش
زهرا سمنانی متولد۱۳۴۱ و بزرگ‌شده محله پایین‌خیابان است. زهراخانم دختر مادری است که دست‌به‌خیربودنش زبانزد همه قدیمی‌های محله پایین‌خیابان است و کمک‌های زیادی برای تهیه جهیزیه، سیسمونی و درمان بیماران نیازمند کرده است. حتی پیش آمده است که طلاهایش را فروخته و خرج مستمندان کرده است.
رهایی زندانیان به یاد درگذشتگان
جواد غفاریان طوسی می‌گوید: سال گذشته با کمک نیکوکاران، 21 میلیارد تومان جمع‌آوری شده است و به این وسیله 550 زندانی آزاد شده‌اند. او شاکیان را بزرگ‌ترین نیکوکاران می‌داند و توضیح می‌دهد: کنار 21 میلیاردی که از سوی خیران جمع‌آوری شد، شاکیان هم از 43 میلیارد تومان حق خود گذشت کردند. به همین دلیل، می‌توان آن‌ها را بزرگ‌ترین خیران دانست.بیشتر زندانیان جرائم غیرعمد به دلیل مشکلات مالی، چک برگشتی، ضمانت و ... به زندان افتاده‌اند و بیشتر آن‌ها پدران سرپرست خانواده هستند. مدیر نمایندگی ستاد دیه خراسان رضوی ادامه می‌دهد: با مساعدت نیکوکاران، در نیمه شعبان امسال، بیش از 60 زندانی آزاد شدند.
خانه «درودی‌»ها کانون فرهنگی محله پروین اعتصامی است
همه اهالی، کوچه احزاب در محله پروین را با نام «بی‌بی‌جان» می‌شناسند. قرارمان با بی‌بی جان بعد از نماز ظهر است. حالا پشت در خانه‌اش ایستاده‌ایم، البته کمی زودتر از موعد قرارمان رسیده‌ایم. در حیاط نیمه‌باز است و در همین فاصله کوتاه چند پسربچه در حالی که توپ به دست دارند از داخل منزل بیرون می‌آیند. وارد منزلش می‌شویم. جانمازش پهن است و مقنعه سفید و چادرنمازش را به سر دارد. با لبخندی مادرانه به استقبالمان می‌آید و دعوت‌ به نشستن‌ می‌کند.
سمیرا اسعدی چراغ خیریه مادرش را روشن نگه داشته است
ماجرا از اینجا شروع می‌شود. حاجیه‌خانم بیابانی از سال 60 ساکن محله امام خمینی بوده است. او از همان سال، با کمک بانوان محله، کارش را شروع می‌کند. بدون هیچ نام و نشانی، برای نوعروسان جهیزیه جمع می‌کند، نان به سفره نیازمندان می‌رساند و لباس گرم تن بچه‌های یتیم می‌کند. 10 سالی در همان منطقه پانزده‌خرداد فعالیت می‌کند تا اینکه حدود سال 70 خانه و زندگی‌اش را به بولوار وکیل‌آباد می‌برد. با جابه‌جایی خانه، به فکر خرید زمینی برای تأسیس خیریه می‌افتد. سال 70 خیریه ‌ای به نام سجادیه توس راه می‌اندازد، خیریه ‌ای که این روزها سکان آن را به دست دخترش سمیرا اسعدی سپرده است.
وداع باشکوه اهالی "بهارستان" با شهید حجت‌الاسلام محمد اصلانی
دو برادر او شهیدان بسیجی «ابراهیم اصلانی» و «حسین اصلانی» نیز جانشان را تقدیم این آب و خاک کرده‌اند. تنها برادرش هم جانباز اعصاب و روان است که شهید از او در منزلش پرستاری می‌کرد. ناگفته نماند که مزد خودش هم در راه دفاع جانبازی بوده است. بعد از جنگ هم که سلاحش را به زمین گذاشت، رخت خدمت به تن کرد و در جبهه خدمت برای مردم حاشیه شهر فعالیت جهادی انجام داد. این طلبه جهادگر تا آخرین لحظه‌ای که با زبان روزه در حرم مطهر رضوی به فیض شهادت رسید برای خدمت به مردم حاشیه شهر تلاش کرد.