خیریه

سمیرا اسعدی چراغ خیریه مادرش را روشن نگه داشته است
ماجرا از اینجا شروع می‌شود. حاجیه‌خانم بیابانی از سال 60 ساکن محله امام خمینی بوده است. او از همان سال، با کمک بانوان محله، کارش را شروع می‌کند. بدون هیچ نام و نشانی، برای نوعروسان جهیزیه جمع می‌کند، نان به سفره نیازمندان می‌رساند و لباس گرم تن بچه‌های یتیم می‌کند. 10 سالی در همان منطقه پانزده‌خرداد فعالیت می‌کند تا اینکه حدود سال 70 خانه و زندگی‌اش را به بولوار وکیل‌آباد می‌برد. با جابه‌جایی خانه، به فکر خرید زمینی برای تأسیس خیریه می‌افتد. سال 70 خیریه ‌ای به نام سجادیه توس راه می‌اندازد، خیریه ‌ای که این روزها سکان آن را به دست دخترش سمیرا اسعدی سپرده است.
وداع باشکوه اهالی "بهارستان" با شهید حجت‌الاسلام محمد اصلانی
دو برادر او شهیدان بسیجی «ابراهیم اصلانی» و «حسین اصلانی» نیز جانشان را تقدیم این آب و خاک کرده‌اند. تنها برادرش هم جانباز اعصاب و روان است که شهید از او در منزلش پرستاری می‌کرد. ناگفته نماند که مزد خودش هم در راه دفاع جانبازی بوده است. بعد از جنگ هم که سلاحش را به زمین گذاشت، رخت خدمت به تن کرد و در جبهه خدمت برای مردم حاشیه شهر فعالیت جهادی انجام داد. این طلبه جهادگر تا آخرین لحظه‌ای که با زبان روزه در حرم مطهر رضوی به فیض شهادت رسید برای خدمت به مردم حاشیه شهر تلاش کرد.
خانواده واقعی در یک «شبه خانواده»
حجت‌الاسلام مرتضی هوشیار، مدیر موسسه نغمه شکوفایی معتقد است: نگهداری از این کودکان یک وظیفه اجتماعی است و همه افراد جامعه دربرابر آن‌ها مسئول هستند. این مرکز مردمی است و مدیریت آن هم باید مردمی باشد. این‌کار یک مسئولیت اجتماعی، جهادی و دلی است. تک تک افراد جامعه دربرابر این کودکان مسئول هستند و باید به این شبه‌خانواده کمک کنند. باید سعی کرد در این مراکز علاوه‌بر رشد جسمی به مهارت‌آموزی این کودکان در حوزه اجتماعی، حقوق شهروندی و زندگی کمک کرد.
تعالی فرهنگ آدم‌ها را از حاشیه به متن می‌آورد
سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی است و نگاه فرهنگی دارد، اینکه چرا و چطور وارد حوزه نظامی‌گری شده است، ماجرایی طولانی است. کمک در حوزه فرهنگ حاشیه‌نشینان که از یک اتفاق نشأت می‌گیرد، سرگرمی روز‌های گذشته او بوده و حالا به یک دغدغه جدی در زندگی‌اش تبدیل شده است. حاج‌آقا افتخاری حالا ۱۰ مجموعه بزرگ به‌نام «بیت‌المهدی (عج)» را با کمک ۶۰ مربی و خادمان افتخاری مدیریت می‌کند. فعالیت‌های این مجموعه گسترده و خارج از شمارش و بحث است، از برنامه‌های قرآنی و فعالیت‌های فرهنگی گرفته تا حوزه ورزش و هنر و...
#من_کمک_می‌کنم
29نیاز برآورده شده، ٤٥نیاز در انتظار، 166نیکوکار عزیز و... . نگاهی گذرا که به سایت می‌اندازم با کلی عدد و رقم روبه‌رو می‌شوم. معلوم است می‌خواهند همه چیز روشن و شفاف باشد تا کوچک‌ترین شبهه‌ای در ذهنت ننشیند. سایت را که بالا و پایین می‌کنم می‌فهمم آدم‌ها و زندگی‌ها برایشان شبیه این اعداد و ارقام نیستند. پشت هر یک از این عددها داستانی وجود دارد. داستانی که می‌توانی در سایت بخوانی. پشت این سایت عام‌المنفعه و خیررسان که متعلق به جوانان محله است، یک گروه حرفه‌ای در حال فعالیت هستند. گروهی که جنس کارشان متفاوت است و به گفته خودشان در کشور نمونه ندارد.
حالا وقت کار نیست
بیشتر این کودکان تجربه شادی ندارند. برای برگزاری کاروان شادی سالن‌های فرهنگ‌سراها یا مجموعه‌های ورزشی را اجاره می‌کنیم. در این جشن‌ها آرزوی بچه‌ها را می‌پرسیم تا در برنامه بعدی آرزوی تعدادی از آن‌ها را برآورده کنیم. وقتی می‌بینند آرزویشان برآورده شده اشک شوق می‌ریزند و از خوشحالی فریاد می‌زنند. بیشتر بچه‌ها آرزوی دوچرخه یا رفتن به مدرسه را دارند؛ آرزوهایی ساده و کوچک که می‌شود برآورده کرد. تعدادی از بچه‌ها درخواست سرپناه و خانه دارند که برای برآورده‌کردن آن‌ها از خیران و خیریه ‌های بزرگ‌تر کمک می‌گیریم.
پرستاران، بیمارستان خیریه امام سجاد(ع) را زنده نگاه داشته‌اند
تمام تلاش کادر بیمارستان امام سجاد(ع) این است تا بیماری به دلیل شرایط مالی نامناسب آنجا را ترک نکند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا جایی که قانون اجازه می‌دهد هزینه‌های مالی را کسر کنند. بارها پیش آمده اتباع به بیمارستان مراجعه کردند و تنها با ارائه یک برگ عقدنامه درخواست زایمان داشتند. می‌توانند آن‌ها را پذیرش نکنند ولی وقتی می‌بینند از کشور دیگری هستند و مشکلات حاد و خاص خود را دارند، آن‌ها را بستری می‌کنند و ثبت احوال هم در این‌باره همکاری دارد و برای آن‌ها کارت‌ها یا مدارک موردنیاز را تهیه می‌کند. از لحاظ مالی نیز بارها پیش آمده است که پرستاران با پزشکان صحبت کردند تا هزینه جراحی یا عمل را کم کنند.