زهرا سلیمی دستتنها و بدون هیچ حمایتی توانسته به عنوان سرپرست خانوار روی پای خودش بایستد. علاوهبراین، سه شاگرد دارد که در همین محله بهواسطه او به درآمد رسیدهاند. همه اینها انگیزهای شده است تا زهرا کم نیاورد و این مسیر را ادامه بدهد.
هانیه جهانی میگوید: همیشه عاشق نقاشی بودهام و از زمانی که میخواستم کنکورم را در رشته تجربی بدهم به دنبال رشته هنر هم رفتم و این علاقه را به صورت جدی دنبال کردم تا اینکه بحث آموزش نقاشی برایم پررنگ شد و اکنون مدرس نقاشیام.
شاید بتوان برای نقشهای دیگر و سایر بازیگران جایگزین پیدا کرد، اما معمولا نقشهایی که برای حسین مشمولمقدم ساخته و پرداخته میشد، نقشهایی بود که فقط خود او از پس آنها برمیآمد و تئاتر برایش خلاصه زندگی بود.
کفشچیانمقدم سالها میان تدریس و ساماندهی و داوری در رفتوآمد بود. از دبیری نمایشگاههای مهم نقاشی گرفته تا داوری جشنوارههای ملی، به تربیت نسلی پرداخت که امروز خودشان، مربی هنرجویان تازهاند.
مرتضی طاهری (مشهدی) در دهه 50 و60، تنها آرتیست موتورسوار پارک ملت بود؛ کسی که مشهدیها برای تماشای موتورسواریاش روی دیوار «استوانه مرگ» ساعتها صف میکشیدند. او حالا از دنیای موتور و موتورسواری فاصله گرفته ولی هنوز عاشق موتور است و با ذوق از آن روزها یاد میکند.
رد پای حبیبالله بنای رضوی هنوز هم در گوشهوکنار حرمرضوی دیده میشود. پروژه گسترش اطراف ضریح بدون تخریب گنبد، بهواسطه وزن بالای گنبد و سستی دیوارهها، هنوز هم از شگفتانگیزترین رویدادها در صحن و سرای حرم است.
محمد الهیان بهترین سالهای عمرش را در جبهه بوده و حالا با دستانی که روزی با اسلحه سروکار داشت، به چوب جان میبخشد؛ صندوقچه و سینی چوبی با نقوشی زیبا میسازد و به گوشهگوشه ایران میفرستد.