زهره موسوی با دیدن کارهای ونگوگ دلباخته نقاشی شد، با دوستداشتن زمین و خاک انگشتانش را لابهلای گِلها بازی داد و از دنیای نقاشی و سفال به خلق آرتموزائیک رویآورد. این میان کمی هم مجسمهسازی کرد.
خانم حیاتی با اعتقاد به تفکرِ «رهبر باش، نه دنبالهرو» نخستین پروژه هنری خود را با استفاده از مواد زائد کارخانه رنگسازی آغاز کرد. او با تأسیس شرکت تعاونی « هنرمند ان کارآفرین گلبهار» بدنبال ایجاد زمینه مناسب برای فعالیت اقتصادی بانوان بود.
محدثه نادی؛ زنی است که کارآفرینی را با خلاقیت پیوند زده تا بتواند همیشه حرفی برای گفتن داشته باشد. او از همان روز اول دو هدف را برای خودش ثبت کرد؛ کارآفرین باشد و چرم را به دست همه برساند.
استاد انوشیروان فروغی میگوید: حداقل ۲۰ سال شیمی کاربردی کار کردهام و خیلی از کارهای نقاشیخط من با استفاده از مواد شیمیایی است که به استخدام هنر درآوردهام.
عفت داوودی بهواسطه هنر خیاطی، کارگاه دوخت شال و روسری راهاندازی کرده و چندسالی است حال و هوای تعداد زیادی از زنان محله را رنگ بهتری بخشیده و نزدیک به پنجاهنفر برایش کار و از کنار این شغل، کسب درآمد میکنند.
مرضیه قدیمی میگوید: در خانه سالمندان به صورت افتخاری کارهایی مانند کوتاه و رنگ کردن موهایشان و بیرون بردن آنها برای تغییر روحیه را انجام میدهم. گاهی هم غذاهای دلخواهشان را در منزل درست میکنم.
مریم حسین پور با اینکه میتوانست در رفاه و آسایش دختران نازپرورده بماند، اما ترجیح داد مسیری را انتخاب کند که با تلاش و عشق به هنر گره خورده است. او با فعالیتهای فرهنگی و آموزش رایگان دهها زن پناهگاهی برای بانوان محله شده است.






