سیدجلال شمسینژاد شاگردی را از رواق دارالسیاده آغاز کرد اما بعد از دو هفته، آنقدر خوب پیش رفت که استاد حبیبالله خوش دست دربارهاش گفت: «انگار خدا تو را برای این کار آفریده است!»
احمد فخرصباحی، قاتل مرموز، باهوش و خطرناک سریال مزد ترس بود که تماشاگران سریال را بیپلک زدن، به دیدن باقی ماجرا ترغیب میکرد.
از روزی که حسن لاهوتی دست به نوشتن و ترجمه برد، تا آن اسفندماهی که سرانجام بر اثر بیماری سرطان ریه چشم از جهان فروبست، شمار مقالاتش از پنجاه فقره گذشت و دستنوشتهای ارزشمند او در مجلات جاودانه شد.
آخوندپور فیلمهای بسیاری را ساخته و کارگردانی کرده است که همهی آنها در شبکههای سراسری پخش شدهاند. میگوید: بهدنبال این هستم که کاری در ارتباط با مشهد و فضای معنویاش یا یکی از قصههای شاهنامه کار کنم.
محمد رسولی پور میگوید وقتی از دل ایران مهاجرت میکند به قلب آمریکا، «ایرانی بودن» بیشتر خود را به رخش میکشد و همین باعث میشود تا بیش از پیش تلاش کند ایران و تاریخ و فرهنگش را بشناسد و بشناساند، و رجوع میکند به هنر خودش.
سیدسبحان نعمتی میگوید: ششساله بودم که مقام اول روخوانی را در مسابقات روخوانی قرآن بهدست آوردم. این مسابقات بین مهدهای قرآنی مشهد برگزار شده بود.
در آموزشگاه فرزانه نخعی، هنر تنها یک شغل نیست؛ بلکه یک سفر بهسوی کشف و بیان خویشتن است؛ سفری که در هر بوم و در هر درس، به هنرجویان منتقل میشود و آنها نیز با اشتیاق و انگیزه، راه مربیشان را دنبال میکنند.