سجادحسنزاده استاد مکانیک میگوید: از هفت شاگرد چهار نفرشان فقط در تعطیلات تابستان به تعمیرگاه میآیند. یکی از شاگردان هم از چند روز قبل کارش را شروع کرده است. شاگردی هم دارم که امسال سومین تابستان است که اینجا مشغول به کار است. او در کارش پیشرفت خوبی داشته است و تعمیر و باز و بسته کردن موتور خودرو را انجام میدهد و به یک استاد نیمهماهر تبدیل شده است.در گذشته شغل مکانیکی به دلیل سروکارداشتن دائمی با روغن و بوی بنزین چندان مورد استقبال دانشآموزان نبوده است. اما چندسالی است که این دیدگاه تغییر کرده است.
داوود خسروجردی میگوید: آنهایی که میمانند آینده خوبی دارند. الان خودرو زیاد است و تعمیرکار خوب، مشتری خودش را دارد. به نظرم مکانیکهای الان به خاطر اجارهها و هزینههای زیاد نمیتوانند چندان حقوقی به شاگردان دهند اما اگر کارآموزی باشد که از ابتدا دنبال پول نباشد و سختیهای اولیه را تحمل کند، بعد خودش میتواند مغازه دایر کند و درآمد خوبی داشته باشد.
بوستان مروارید یکی از بوستانهای خطی نسبتا بزرگی است که از خیابان شاهد15 شروع میشود و تا خیابان مروارید و خیابان شهرآرا ادامه دارد. اکنون که در فصل تابستان، گرمای ظهر به مردم امان نمیدهد، عدهای از اهالی محله شاهد شبها از ساعت7 به بعد قصد میکنند برای بازی و تفریح به بوستان مروارید بروند اما از آنجا که این فضای تفریحی، نور و روشنایی کافی ندارد مجبورند راه خود را دورتر کنند و بوستان شاهد در میدان مادر را انتخاب کنند.
کوچه شهید بابانظر ۵۰/۱ از فرعیهای شناخته شده محله شهید آوینی در منطقه ۵ است؛ میانبری که بازار بزرگ و مجلل ملل در ابتدای آن قرار دارد و باعث شده نام این معبر به کوچه ملل معروف شود.
به گفته کاسبان این بازار ، بیش از بیستسال پیش گوشتفروشیهای قدیمی گلشهر کار و کاسبی خودشان را در این محدوده داشتند. سالها پیش شهرداری منطقه بازار میوه را در آن راه انداخت که مورد استقبال مردم و کاسبان قرار نگرفت و از همان سال بازار میوه جای خود را به بازار گوشت داد که حالا برای خودش صاحب اسم و رسم است. هم مشتری محلی دارد و هم از دیگر نقاط شهر برای خرید گوشت و متعلقاتش به اینجا میآیند. یکی گوشت خوب و مرغوب راسته میخواهد و دیگری به دنبال گوشت صورت گاو یا جگر سفید است تا ارزانتر تمام شود. اینجا برای هر سلیقهای و هر بنیه اقتصادی چیزی برای فروش دارد.
کتابفروشی فلسطین که حوالی نیمقرن قبل در چهارراه دکترا پا گرفته، جایی است که خیلی از دانشجویان و درسخوانهای دیروز و حتی امروز از آنجا خاطرهها دارند. یکی از اولین کتابفروشیهایی که امانتدادن کتاب را در مغازهاش باب کرد. گواه این ادعا پردهنوشتهای است که سالها سر در کتابفروشیاش مردم را به کتاب و کتابخوانی دعوت میکرد: آهای مردم نازنین، کتاب کرایه میدهیم. روالی که با گذشت سالها هنوز ادامه دارد. از محمد اقبال میگوییم.
محسن حاجیحسنیکارگر قبل از آنکه در فاجعه منا به شهادت برسد، برای ما مشهدیها و البته زائران هر چهارشنبه صبح بهصورت زنده در حرم امامرضا(ع) اذان میگفت یا با آن صوت دلنشین قرآن قرائت میکرد. او که در خانهای در همسایگی حرممطهر بزرگ شده بود، از سهسالگی قرآن میخواند و نفر اول مسابقات جهانی تلاوت قرآن بود.
جوانی عشق قرآن که بعد از آخرین تلاوتش، در حج سال1394 نزدیک کعبه به شهادت رسید. در پاسداشت یاد او، شهریور1396 بخشی از بولوار شارستان رضوی در خیابان شهید نوابصفوی9 به نام او شد.