از اعضای نهنفره هیئتمدیره مؤسسه و همه اهالی پای کار محله گرفته تا آن مرد زاهدانی که یک بار چای موکب را خورد و حالا سالهاست برای خدمت میآید، همگی نمکگیر نام شهدای بولوار شاهنامه هستند.
بر اساس اسناد، مشهد از ابتدای ایجادش اقلیمی خشک داشته و امرا و حاکمان و تاجداران بسیاری در طول تاریخ تلاش کردهاند آب را به این سرزمین برسانند. نخستین این افراد، امیرعلیشیرنوایی بود که آب چشمهگیلاس را به مشهد کشاند.
در طرح «یک تابستان با شاهنامه » کودکان و نوجوانان در آرامگاه فردوسی هر روز هفته از طریق یک هنر با شاهنامه آشنا میشوند. نقالی، مجسمهسازی، تئاتر و کاردستی از جمله این هنرهاست.
انتشار دومین مجموعه اشعار سپید متین راد با نام «جلز با کل سطح ممکن پوست» گواهی است بر اینکه شاعر بر این ویژگی زبانی تأکید دارد، چندان که آن را غنیتر و قویتر به نمایش گذاشته است.
زخم اژدرکوه دیگر تنها به معادن ختم نمیشود؛ بر روی این کوه افسانهای جادهای احداث شده که تا نوک قله، چون ماری پیچ خورده و بالا رفته، روی قله نیز مسطح و بتنریزی شده است.
سیدقاسم سیدیمقدم، نقالی را با نمایش سربداران در اوایل انقلاب، زمانیکه مفاهیم انقلابی و حماسی رونق خاصی داشت، شروع میکند و سالهای سال به قول خودش سایر اجراهای هنری را در رشتههای متفاوت هنری تجربه میکند.
برادران شاهحسینی میگویند: ذوق و علاقه ما را هل میدهد و دودوتاچهارتا نمیکنیم و در مسائل اقتصادی ریز نمیشویم. همه علاقه ما در کار برای فردوسی و شاهنامه خلاصه شده است و لذت میبریم.






