پهلوانبرات محمدی و همسرش طاهره فرزانه از قدیمیهای مردارکشان هستند. آنها برایمان از زمستانهایی میگویند که تنها سرگرمی اهالی شاهنامه خوانی و خواندن قصه حسن کرد شبستری بود.
خانه کودک و شاهنامه در اتاقی در انتهای باغ آرامگاه قرار گرفته است. خیلی سخت هفتدیوار و زاویه برایش تعریف کردهاند تا یکی هفتخوان رستم را روی آن نقش بزند.
دکتر ابوالقاسم بختیاری اولین ایرانی است که در آمریکا درس پزشکی خواند. او در بروجن به دنیا آمد، در اصفهان، تهران، خوزستان و آمریکا زندگی کرد، اما سرانجام به خاطر عشق به فردوسی پیکرش را به توس آوردند.
خانهای در کنار خانه ابدی فردوسی، به افتخار کودکان و برای پیوندشان با پشتوانه غنی ادبی ایران، «کودکو شاهنامه » نام گرفته است. کودکان محله فردوسی به این خانه پناه میآورند و با داستانهای شاهنامه آشنا میشوند.
رضا برادرانفر مداح قدیمی محله نوده میگوید: در خانه ما یک صندوق بزرگ وجود داشت که پر از کتابهای مذهبی و ادبی بود. بزرگترین کتاب این صندوق، شاهنامه ای بود که با خط نستعلیق و جوهر سیاه نوشته شده بود.
یک افسانه قدیمی هست که میگوید: سلطان دختری داشت سپیدتن با زلفی سیاه و صدایی خوش، به نام «سوران». سوران در روستای «عاشقان»، عاشق مردی گاوچران (دراصطلاح محلی گورهچرون) میشود.
حدیث ارژنگی دختری آرام و منظم است که قبل از هفتسالگی شیفته شطرنج شده و این ورزش را بیشتر از هرچیز دیگری دوست دارد. او اهل مطالعه است و شاهنامه میخواند.