مجتبی غلامزاده وارث خدمت شبانهروزی در مسجدالرضاست
در یک کلام، بزرگشده مسجد و هیئت جوانانش است و حالا سالهاست که مسجد دیگر خانه دومش نیست؛ از سال۹۴ که بازنشسته شد، بیشتر وقتش را در همین صحن و سرا سپری کرده است. یک عمر است مداحی هر مراسمی را برعهده دارد و با تمام وجودش، برای اهلبیت (ع) روضهخوانی کرده و ذکر مصیبت خوانده است.
الگوی تربیتی مجتبی غلامزاده از کودکی، مرحوم کاخکی، کلیددار و مسئول اجرایی مسجدالرضا(ع) در محله کارمنداناول بوده است که تا روز آخر عمرش از هیچ خدمتی برای مسجد و مسجدیها دریغ نکرد و مرام و منشش یک نسل را برای بعداز خودش تربیت کرد.
آقامجتبی میگوید: خدابیامرز آنقدر وقتش را به کارهای مسجد اختصاص داده بود که گاهی مسجدیها نگرانش میشدند و از او میخواستند کمی به خودش استراحت دهد، اما گوشش بدهکار این حرفها نبود و همیشه میگفت: آنقدر بخوابیم که حسابش از کف برود و غبطه این روزها را بخوریم!

خادم دلسوز
آقامجتبی پنجدهه پربرکت از زندگیاش را پشت سر گذاشته و از اینکه درمیان مسجدیهای کاربلد رشد کرده، خدا را شکر میکند. او سالهاست مداح افتخاری برنامههای مختلف در مسجدالرضا(ع) بوده؛ در لباس آشپز و کمکآشپز مراسم نیز ایفای نقش کرده، در ساختوسازهای جدید مسجد هر کاری از دستش برآمده دریغ نکرده و در یک کلام، خادم دلسوز مسجدالرضاست.
آقامجتبی غلامزاده برای به نتیجه رساندن موضوعات مسجد، آدم پیگیری بوده و بیمنت کار کرده است
تعریف میکند که از ششهفتسالگی در جلسات قرآن مسجد حضور داشته است؛ «ماه رمضان که میشد، از اینجا راهی مسجد جوادالائمه(ع) میشدیم و برنامه قرآنخوانی آنجا که تمام میشد، میرفتیم حرمامامرضا(ع) و تا وقت سحر آنجا مشغول تلاوت قرآن میشدیم. هرکس به یک سبک خاصی علاقهمند بود و همان را دنبال کرد، اما من، دلی میخواندم تا اینکه بعداز شهادت برادرم، عضو بسیج مسجد شدم. آنزمان حاجی کاخکی مسئول بسیج بود.»
حاجیکاخکی دیگر تکرار نشد!
هنوز حاجیکاخکی را خوب به یاد میآورد و برایش «خدا رحمتی» میفرستند. خوب در خاطرش است که حاجی چطور همه وقتش را در همین مسجدالرضا(ع) و برای امور مختلف مسجد صرف میکرد. یکیدو کوچه پایینتر از مسجد، مغازه خیاطی کتوشلواردوزی داشت. مغازهاش را که میبست، تنها در مسجد میشد پیدایش کنی!
آقامجتبی میگوید: با اینکه خانهشان سمت قلعه ساختمان بود و از نظر امنیتی، رفتوآمد در ساعات شب خطرناک بود، خدابیامرز دلنگران هیچچیز نبود. بسیج مسجد را مدیریت میکرد، ریش و قیچی برگزاری هر برنامهای در مسجد دستش بود، حتی پای کار روضههایی که در خانه حاجآقای سپهر برگزار میشد، هم بود. خیریهای را که در مسجد راه افتاده بود، اداره میکرد و در نذریها، آشپزی مراسم را انجام میداد.
معتقد است او و امثال او هر خدمتی برای مسجد کنند، به گرد پای حاجیکاخکی هم نمیرسد؛ «فعال و خودجوش بود و قدرت مدیریتش بهتماممعنا بیست بود.»

حجتالاسلاموالمسلمین سیدحسن سپهر؛ امامجماعت قدیمی مسجدالرضا(ع)
حاجآقا سپهر، گوش شنوای مسجدالرضا(ع)
آقامجتبی از حجتالاسلاموالمسلمین سیدحسن سپهر نیز بهعنوان یکی از آدمهای اثرگذار محله و مسجدالرضا(ع) یاد میکند که با روحیه خاصی که داشت، نسل جوان را به مسجد علاقهمند کرد؛ «از سال۵۵ و ۵۶ حاجآقا بهعنوان امامجماعت مسجد ساکن محله کارمندان اول شد و با ایدههای همدلانه، مسجدالرضا(ع) را به یکی از مراکز گرهگشایی و صلح و سازش تبدیل کرد. ایشان گوش شنوای نهتنها اهل محل بودند، بلکه از اینطرفوآنطرف هم برای بیان اختلافاتشان به مسجدالرضا(ع) میآمدند. قدرت جذبکنندگیشان موجب شد که پای همه نسلها به مسجد باز شود و این بروبیاها ادامهدار باشد.»
به بچهها بها میدادند
مجتبی غلامزاده، یادگیری اصول مداحی را از اوایل دهه۷۰ در جلسات انصارالزهرا(س) حوالی بازاررضا(ع) شروع کرده است. این دورهمیها زیرنظر حاجعلی ملائکه و حاججعفر آقاسیزاده برگزار میشد.
مرحوم کاخکی همیشه میگفت: آنقدر بخوابیم که حسابش از کف برود و غبطه این روزها را بخوریم!
میگوید: همزمان آقای سپهر و کاخکی هم جلسات مداحی را در مسجدالرضا(ع) راه انداختند. بهدلیل علاقهای که داشتم، در هر دو محفل شرکت و از همان زمان در زیارت عاشورا یا روضههای مسجد مداحی میکردم.
دوباره یاد مرام حاجیکاخکی میافتد و میگوید: تا دلتان بخواهد آن خدابیامرز به بچهها بها میداد و به بهانه مکبری یا خواندن زیارت عاشورا و دعای توسل، تریبون را به کمسنوسالترها میداد و به فکر تربیت خادمان بعدی مسجد بود.
قدیمترها که مردم اعتقادات پررنگتری داشتند و وضعیت اقتصادی هم این اندازه سخت نبود. در این مسجد، جشن و مراسم عزاداری برگزار میشد. ویژهترین جشن، نیمهشعبان و ولادت امامزمان(عج) بود. در شهادت امامرضا(ع) هم بعداز عزاداری روز آخر ماهصفر، بیشاز ۱۵۰۰ پرس غذا بین حاضران توزیع میشد. بانی آن از قدیمیهای محله بودو مرحوم کاخکی برنامهریزی و اجرای آن را انجام میداد.

بهمیدانآوردن نسل Z
حالا چندسالی است که آقامجتبی مسئول اجرایی و عضو هیئتامنای مسجدالرضا(ع) است و تلاش کرده همان الگویی را که از کودکی و خاطرات خوب مرحوم کاخکی در ذهنش مانده است، در میان نسلZ اجرایی کند.
قدرت جذبکنندگی حاجآقاسپهر موجب شد که پای همه نسلها به مسجدالرضا(ع) باز شود
او بههمراه قدیمیترهای مسجد، از هر فرصتی برای جذب و ترغیب کودکان و نوجوانان استفاده میکنند تا شور و اشتیاق را برای بهمیدانآمدن در بچهها زنده کنند.
میگوید: در دوره زمانه فعلی، انجام کار فرهنگی بهمراتب سختتر است. هیچچیز مانند گذشته نیست و دیگر به راحتی نمیتوان نسل جدید را با همان آموزههای قبلی جذب کرد. من و همنسلانم زمانیکه پای دیگهای نذری کنار دست حاجحسین زابلینژاد میایستادیم، آشپزی یاد گرفتیم. هیچوقت ذوقمان را کور نکرد و از پوست کندن پیاز و سیبزمینی تا اضافهکردن ادویه غذا، به ما نقش میداد. حالا هر بار مشغول پختوپز میشویم، برایش آرزوی سلامتی و طول عمر میکنیم.»

عباسآقا جاویدی از قدیمیهای مسجدالرضا(ع)
آقامجتبی، دلسوز پروپاقرص مسجد است
عباس جاویدی از قدیمیهای محله و یکی از پیشکسوتهای مسجدالرضاست. او از سال۱۳۷۰، مسئول هیئت جوانان مسجدالرضا(ع) بوده و سالهاست آشپزی برنامههای مناسبتی مسجد را با کمک آقامجتبی و یکی از پسرانش برعهده دارد.
اگر تلاش و همت او نبود، اسکان زائران در این مسجد در روزهای پایانی ماه صفر، ممکن نبود
عباسآقا میگوید: یکی از افراد دلسوز مسجد بیتردید آقامجتبی غلامزاده است. کاری نیست که بخواهیم برای توسعه و برنامههای فرهنگی مسجد انجام دهیم و آقامجتبی پیشقدم و همراه پروپاقرص نباشد. دهه پایانی ماه صفر امسال درد شدید دیسک گردن آنقدر به دست و گردن آقامجتبی فشار آورد که چندبار کارش به اورژانس کشیده شد و دکترها تأکید کرده بودند که باید فقط استراحتمطلق داشته باشد تا آن شدت درد کمی رهایش کند، اما قلبش راضی نمیشد پای دیگ غذای عزاداران نباشد و تا لحظه آخر پای کار بود.
از عباسآقا میپرسم: چه حسی موجب شده است آقامجتبی با وجود این عارضه و تحمل درد، همچنان خادم مسجد و مسجدیها باشد و از هیچ خدمتی دریغ نکند؟؛ میگوید: در یک کلام، عشق به اهلبیت(ع) و امامحسین(ع).
عباسآقا میگوید: او برای به نتیجه رساندن موضوعات مسجد، آدم پیگیری بوده و بیمنت کار کرده است. در بنّایی اخیری که در صحن مسجد صورت گرفت، دستکم یکسال پایکار بود و نقش مهمی در جمعوجور کردن این پروژه داشت، طوری که اگر تلاش و همت او نبود، اسکان زائران در این مسجد در روزهای پایانی ماه صفر، ممکن نبود.
* این گزارش دوشنبه ۱۹ آبانماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۴۷ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.
