محله پایین خیابان

محله
منطقه ثامن

پایین خیابان

محله پایین خیابان

محله پایین‌ خیابان به‌ دستور شاه‌عباس اول صفوی به‌طول یک کیلومتر از حرم مطهر تا دروازه پایین‌خیابان ایجاد شد. از آن‌جا که بخش انتهایی خیابان اصلی شهر در این محله قرار داشت، مردم مشهد به این محله «ته خیابون» می‌گفتند. اکنون بسیاری از هتل‌های معروف مشهد در پایین خیابان قرار دارد.

محله پایین خیابان
داستان عسکریه؛ دومین مدرسه باقی مانده از مرحوم عابدزاده
عسکریه مانند دیگر بنا‌ها و مدارس مرحوم عابدزاده است که در شکل‌گیری عقاید سیاسی و مذهبی و هویت‌بخشی به بافت تاریخی که در آن واقع شده نقش مهمی داشته و دارد. همین امر هم مسئولان میراث فرهنگی استان را مجاب به ثبت آن در فهرست میراث ملی کرد.
کوچه‌ای ۲۰۰ ساله به یاد "حاج‌ابرام"
در محله پایین‌خیابان و در خیابان شوشتری8 کوچه‌ای وجود دارد که زمانی محل برووبیای محله بود. شاید امروز از هویت قدیم آن چیزی باقی نمانده باشد، اما هنوز هم در میان مردم به نام بزرگ و خیر محله آن زمان، حاج‌ابرام (ابراهیم) شناخته می‌شود. طبق گفته بزرگ‌تر‌ها و قدیمی‌ها، این کوچه قدمت دویست‌ساله دارد و ابتدای کوچه هم حمام معروف حاج‌ابرام قرار داشته که خودش این حمام را ساخته و وقف کرده بود.
محمود رشتی‌باف؛ عباس جبهه‌ها بود
سال‌های 1363 و 1364 هر چهاربرادر هم‌زمان در جبهه بودیم. من و محمود عضو واحد اطلاعات عملیات بودیم. البته من به‌دلیل علاقه زیاد، از همان سال1362 که به جبهه رفتم، آموزش غواصی دیدم و در لشکر5 نصر به‌عنوان غواص برای شناسایی می‌رفتم. 2برادر دیگرم نیز عضو واحد تخریب بودند، اما هیچ‌وقت هیچ‌کداممان در یک منطقه و کنار هم نبودیم. به همین دلیل تلفنی و برخی وقت‌ها هم در مرخصی‌های چندروزه یا از رزمنده‌های دیگر احوال هم را جویا می‌شدیم.
پرچم‌های مذهبی، رهاورد سفر
مرد با ته‌لهجه عربی صاحب‌مغازه را دوباره و این‌بار با لفظ «حاجی» صدا می‌زند. حاجی حواسش جمع می‌شود و دوختن بیرق سرخ‌رنگ را رها می‌کند تا پاسخگوی مشتری باشد. محمدعلی بهرامی هفتادساله بیشتر عمرش را در این شغل گذرانده است. زمانی که کودکی ده‌ساله بود، کارش را با شاگردی شروع کرد، اما اکنون بیش از 35سال است که در راسته بازار محله نوغان تولیدی خودش را دارد.
کوچه «هشت‌متری»
زمانی که خبری از خودرو نبود و رفت‌وآمد مردم با پای پیاده و دوچرخه انجام می‌شد، بیشتر کوچه‌های شهر باریک و تودرتو ساخته می‌شد. در این میان یکی از کوچه‌ها عرضی بسیار بیشتر و حدود 8متر داشت و بین اهالی به همین نام معروف شده بود.
یادگار شمشیرسازهای «عیدگاه»
اصل شکل‌گیری حسینیه به سال1285 برمی‌گردد؛ زمانی که شمشیرسازهای محله عیدگاه تصمیم گرفتند برای دهه اول محرم مراسم عزاداری برپا کنند. چند نفر از آن‌ها دور هم جمع شدند و در زمینی وقفی که اسمی از واقف آن ثبت نشده است مراسم سال اول را با شبیه‌خوانی شروع کردند. جمعیتی که برای دیدن نقش عمه سادات، شمر ملعون، علمدار کربلا و... سرازیر می‌شد، باعث شد تا این رویه در سال‌های بعد هم ادامه پیدا کند.
پایان آخرین چهارپایه‌خوان
اصغر صابری کرده 50سال در هیئت‌های مختلف محله دم گرفت. او نماد زنده مداحی سنتی و چهارپایه‌خوانی در بازار بود. جدای از اسم و رسمش، آنچه او را خاص می‌کرد، بی‌سوادی‌اش بود که به‌رغم آن، اشعار زیادی را حفظ بود و بدون حتی جدا انداختن یک واو با صدای رسا می‌خواند. در آبی‌رنگ انتهای کوچه بلوچی‌ها خانه آبا و اجدادی‌اش بود که با وجود اینکه نیمه‌مخروبه بود، به هیچ‌وجه قصد فروش یا واگذاری به غیر را نداشت. می‌گفت «این خانه ارث پدرم است، نمی‌توانم از آن دل بکنم.»