مادر صالح، هنوز باور ندارد پسرش را از دست داده است اما همین مادر، در دلش آرامش دارد و میداند بخشی از وجود صالح هنوز زنده است. هر بار که یاد قلب او میافتد که در سینه دیگری میتپد، یا پوستش که مرهمی برای درد سوختگان شده، کمی تسلی پیدا میکند.
سازماندهنده اولین کمیتههای انقلاب، سازماندهنده اولین پایگاههای بسیج، جنگجوی چریک جبهه های کردستان، بسیجی فعال پشت جبهه و امدادگر خطوط مقدم تنها بخشی از فعالیت های سیدحسن مهدیزاده در زمان جنگ بوده است.
تجربه موفق تأسیس بیمارستان آمریکایی در ارومیه، میسیون مسیحی را وا میدارد که احداث بیمارستان آمریکایی در رشت، تبریز، همدان، تهران (چهار بیمارستان سیار) و مشهد را نیز به همراه داشت.
قدمت خیابان ثامنالائمه۱۸ به بیشاز صدسال پیش برمیگردد. کارکنان ارتش اولین ساکنان این محله قدیمی هستند. پیشاز انقلاب اسلامی، این معبر به «شاپورکهنه» شهرت داشت.
سیدمرتضی اخلاقی میگوید: اینجا خانوادههایی هستند که بهخاطر بیماری فرزندشان نمیتوانند به هیئت بروند. این خیمه برایشان مثل یک حسینیه کوچک است؛ جایی که اشک میریزند، دلشان را سبک میکنند.
گلهای مغازه محمدرضاثابتبیرجندی که در جوار بیمارستان امالبنین است، مصنوعیاند. او میگوید: گلهای طبیعی برای برخی بیماران حساسیت ایجاد میکند و مشکلزاست؛ بنابراین گل مصنوعی را برای هدیه به بیماران مناسبتر دیدم.
در چهارراه آسایشگاه خیابان المهدی یک ردیف دیوار سیمانی تا وسط کوچه کشیده شده و سه درِ فلزی بزرگ از میانش باز شده که راه ورود به خانههای جذامیان است. آدمهایی که جذام، دست و پاهایشان را خورده است.