فاطمه سلطانفریمانیسپهر میگوید: قدیم رسم بود دخترها وقتی که مدرک کلاس ششم خود را میگرفتند، دو سال دوره فراگیری خیاطی میگذراندند و بعد هم ازدواج میکردند، اما من خلاف این قانون عمل کردم.
محله سجادیه بخشی از روستای ۷۰ هکتاری که روزگاری بوژمهن و یا نوچمن بوده، است. برخی اهالی هنوز این محدوده را «بژمه» میخوانند. در روستای بوژمهن تا سال ۸۰ کشاورزی میشده ولی بعد از آن بدلیل قرارگرفتن در محدوده شهری از زیر کشت خارج شده است. بولوار چمن شاید یادگاری از نام مزرعه «نوچمن» در این محله باشد. وجه تسمیه سجادیه قرارداشتن حسینیه قدیمی امام سجاد (ع) در قلب محله است.

دلم میخواهد هر جایی از دستم برمیآید، گرهای را باز کنم. گاهی حتی از خدا میخواهم که آرامش قلبی به من بدهد. بگوید «تو را آفریدهام و میتوانی یک کتاب بخوانی.»
محله سجادیه که روزگاری بهخاطر کارگاههای خیاطی و گلدوزیاش معروف بود حالا با رکود این حرفهها روبهروست.
در کوچه شهیداعتمادی۴ خبری از همهمه و شلوغی نیست. از مهمترین ویژگیهای این کوچه، نشانههایی است که از گذشته تا امروز باقی ماندهاند؛ مسجدی با عمر حدود نیمقرن و کوچهپسکوچههای شیبدار.
هیئتامنا و مسئول کانون فرهنگی مسجد محله سجادیه چراغ این مکان معنوی را روشن نگه داشتهاند.
نظم ارتش دوستداشتنی است و حقیقت این است که خیلی از جوانها تا به سربازی و خدمت در نظام نروند، قدر زندگیشان را نمیدانند.
گرچه سن زیادی ندارد، اما مربی باسابقه ورزشهای رزمی به حساب میآید. کسی که در کودکی فریفته هنرهای رزمی میشود و عمرش را پای آن میگذارد. از هفتسالگی زندگی با ورزش رزمی را شروع کرده است. ثمره کار محمد غلامینژاد، تعلیم بیش از هزار هنرآموز است.