علی رجبی روحانی مشهدی، ۲۰سال پیش، کارش را با قصهگویی برای کودکان شروع کرد و تا کنون بیش از ۶۰هزار محصول فرهنگی برای بچهها تولید کرده است.
محله سجادیه بخشی از روستای ۷۰ هکتاری است که روزگاری بوژمهن و یا نوچمن نامیده میشد. برخی اهالی هنوز این محدوده را «بژمه» میخوانند. در روستای بوژمهن تا سال ۸۰ کشاورزی میشده ولی بعد از آن بدلیل قرارگرفتن در محدوده شهری از زیر کشت خارج شده است. بولوار چمن شاید یادگاری از نام مزرعه «نوچمن» در این محله باشد. وجه تسمیه سجادیه قرارداشتن حسینیه قدیمی امام سجاد (ع) در قلب محله است.

درمیان کوچههای محله سجادیه «دنبال ترکمنها میگردم.» اهالی آنها را به «محله پشتیبافها» میشناسند.ترکمن بودنشان را از آمدوشد کوتاه زنها در کوچهها میشود فهمید؛ با همان پوشش خاص و تماشایی.
چاووشخوانها در گذشته، وقت رفتن و بازگشت، همراه حاجیها و کربلاییها بودند. هنوز هم کموبیش این رسم وجود دارد، هر چند مداحهای جوان جای چاووشخوانها را گرفتهاند. آن قدیمها چاووشخوانی یک رسم بود.
میرزای وسط میدان میرزاکوچک خان، مرد جنگل که ابهتش آدم را ناخودآگاه از ماشین بیرون میکشد تا تمام قد روبهرویش بایستی و بگویی سلام سردار! آدمهای این حوالی صبحشان را با همین سلام کوتاه شروع میکنند.
همسایههای کوچه شهیدباغبان۶ همراه و همدل در برنامههای خیریه مانند جمعوجور کردن جهیزیه و برگزاری مراسم عروسی برای زوجهای کمبضاعت، کنار هم هستند و بهخاطر همین ویژگی است که پایبند اینجا شدهاند.
میدان میرزاکوچکخان را که پشت سر بگذاری، پارک رستگار مقدم پیش رویت است. ابتدا فکر میکنی نام پارک را از نام شهید انتخاب کردهاند، اما بعد متوجه میشوی «رستگارمقدم» نام واقف پارک است.
هادی بتوانیار، یکی از قاریان محله سجادیه است که مقامهای بسیاری را در بخش قرائت قرآن در کارنامه خود دارد. او میگوید: الفبای قرائت را خودم آموختهام؛ آن هم با روشهای مختلفی مثل خریدن نوار کاست.