
میدان میرزاکوچکخان را که پشت سر بگذاری، پارک رستگار مقدم پیش رویت است. ابتدا فکر میکنی نام پارک را از نام شهید انتخاب کردهاند، اما بعد متوجه میشوی «رستگارمقدم» نام واقف پارک است نه نام شهید. قدیمیهای محله حاجتقی رستگارمقدم و کارهای نیکی را که او برای محله انجام داده است، به یاد دارند، اما کسی بهخوبی حاجی مصطفوینژاد، او را نمیشناسد.
بهتر از هر کس میتواند درباره او حرف بزند؛ از دوستان قدیمی حاجتقی رستگارمقدم است. با همین عبارت ساده شروع میکند: کوره آجرپزی که امروز تنها برج (دودکش) آن باقیمانده است، قدیمها در همین محل بوده است. حاجتقی بیشتر روزش را با کارگرانش در کوره میگذراند.
باوجودیکه وضع مالی خوبی داشت، هیچگاه خودش را از محرومان جدا نمیدانست. با آنها نشست و برخاست میکرد و تا میتوانست با آنها دمخور و همراه بود.
مصطفوی نژاد که بارها شاهد این صحنه و لحظهها بوده است، میگوید: حاجی دستی بخشنده داشت و تا جایی که میتوانست، میبخشید. خیلیها برای گرفتن پول یا کار به او مراجعه میکردند و او تا جایی که توان داشت، کمکشان میکرد. یادم است یک روز یکی از کارگران کورهپزخانه به بهانه ندادن حق و حقوق کارگری به اداره کار رفته و شکایت کرده بود. در همان زمان همسر همین کارگر به دفتر آمد و از حاجتقی تقاضای کمک کرد. من که او را میشناختم، به حاج تقی گفتم: این خانم، همسر همان کارگری است که از شما شکایت کرده. حاجی حرف قشنگی زد که من از خاطر نمیبرم: بگذار خودش کارش را بکند، خانوادهاش که گناهی ندارند.
من میدانستم حاجی چقدر در کار خیر است و چقدر علاقه به ساخت خانه دارد. مصالح و آجر خانه خیلیها را عهدهدار میشد و همیشه آرزوی ساخت مسجدی را در همین حوالی داشت و موفق هم شد؛ هرچند او بانی خیر مسجد حضرت الزهرا (س) هم هست.
مصطفوینژاد درباره نحوه ساخت مجموعه بزرگی که مسجد امام حسین (ع) یکی از بخشهای آن است، میگوید: قبلاز شروع به ساخت مسجد، حاجتقی بیشتر زمین (کورهپزخانه) را برای ساخت پارک به شهرداری واگذار کرده و فقط بخشی از آن باقی مانده بود. به همین دلیل تصمیم گرفت قطعه زمین کناری را خریده و به مسجد الحاق کند، اما صاحب زمین راضی نشد. ساخت مسجد در همین زمین شروع شد و در سهطبقه با مساحت ۱۲۰۰ متر ادامه یافت و این شد که از سال ۷۵ نمازهای یومیه هر روز بهجماعت در آن برگزار میشود. علاوهبرآن، کلاسهای قرآن و احکام ویژه بانوان و آقایان محله هم بهصورت هفتگی برپاست. اعیاد، سوگواریهای مذهبی بهویژه مراسم عزاداری ماههای صفر و محرم نیز با حضور مداحان و هیئتهای مذهبی منطقه همهساله شکوه خاصی به مسجدی میدهد که حاجی خیلی اصرار داشت پررونق و باشکوه باشد.
طبقه بالای مسجد به بانوان اختصاص دارد که کلاسهای ورزشی و هنری و... در آن برگزار میشود. خدا را شکر، مربیان باتجربه و دلسوزی نیز دارد. علاوهبرآن مسائل تربیتی، دینی و احکام نیز آموزش داده میشود. کتابخانه مسجد نیز مخاطبان خود را دارد و با ۲۰۰۰ جلد کتاب، نیاز علاقهمندان محله را تاحدی تامین کرده است و امیدوارم بیشتر از اینها شود.
این شعر هم زمزمه آن مرحوم بود که خدا روحش را شاد کند:
کو آن کسى که کار براى خدا کند؟ / بهجاى بىوفایى مردم، وفا کند
هر چند خلق، سنگ ملامت بر او زنند / بهجاى سنگ، نیمه شبها دعا کند
شهرآرامحله قصد دارد در شمارههای آتی سراغ خانواده مرحوم رفته و گزارش جامعتری از این خیّر تقدیم مخاطبان کند.
*این گزارش در شماره ۱۴۴ شهرآرا محله منطقه ۵ مورخ ۳۱ فروردین ماه سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.