کد خبر: ۷۳۷۲
۲۹ آبان ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۵

روزگار کساد کارگاه‌های گل‌دوزی محله سجادیه

محله سجادیه که روزگاری به‌خاطر کارگاه‌های خیاطی و گل‌دوزی‌اش معروف بود حالا با رکود این حرفه‌ها روبه‌روست.

محله سجادیه در سال‌های دور به داشتن کارگاه‌های پر‌رونق خیاطی و گل‌دوزی معروف بود. جمعیت زیادی از اهالی محله به شغل‌هایی مانند خیاطی، سری‌دوزی، اتوکشی و بسته‌بندی مشغول بودند. رفته‌رفته کارگاه‌ها یکی پس‌از دیگری تعطیل یا نیمه‌فعال شدند. حالا دفتر تسهیلگری و توسعه محله قصد دارد با ارتباط متقابل با این کارگاه‌ها، به توانمندی اقتصادی آن‌ها کمک کند. گزارش ما درباره چگونگی این همکاری و چالش‌های پیش روی تولیدکنندگان در محله است.

 

کارگاهی دارای ظرفیت، اما نیمه‌فعال

به محل قرارمان در محله سجادیه می‌رسم. اینجا خانه‌ای قدیمی در کوچه امت ۶/۵ است. از در که وارد می‌شوی، همه‌چیز قدیمی و کهنه به نظر می‌رسد؛ از پله و نرده‌ها بگیر تا در‌های چوبی با شیشه‌های میان آن. اینجا کارگاهی خیاطی با قدمت بیش‌از سی‌سال است. هر طرف روی دیوار، وسایل و نوشته‌هایی به چشم می‌خورد. کفش‌ها، کلاه، انواع نخ، پوستر‌ها و کلی نماد و نشانه دیگر که خبر از رونق این کارگاه در روزگاری نه‌چندان دور دارد؛ مجموعه‌ای در دو طبقه که طبقه پایین آن، کارگاهی کامل است و در طبقه بالا هر اتاق چند چرخ خیاطی دارد.

این مجموعه الان نیمه فعال و سوت‌و‌کور به نظر می‌آید. مهدی صابر‌کلاته از تولید‌کنندگان اصلی این کارگاه برش پارچه است. میز بزرگی مقابل او قرار دارد و با قیچی برقی، مشغول برش پارچه‌هایی است که روی هم قرار داده است. او می‌گوید: مؤسس این کارگاه، عمویم، علیرضا صابر‌کلاته بود. او سال‌۱۳۷۳ اینجا را دایر کرد و متأسفانه دو سال پیش به رحمت خدا رفت. این کارگاه، خانوادگی اداره می‌شود، اما در حال حاضر فعالیت من و برادرم در آن بیشتر است.

 

کِیف مشاغل محله کوک نیست

 

سفارش بسیار کم شده است

مهدی وضعیت بازار را در یک سال گذشته نامطلوب می‌خواند و می‌گوید: در حال حاضر حدود پنجاه‌نفر در این مجموعه کار می‌کنند یا در ارتباط غیرمستقیم مشغول کار هستند. بسیاری از تولید‌کننده‌های ما در کارگاه‌های خودشان یا شهرستان‌های اطراف مشغول به کارند و یک حلقه از زنجیره تولید محصولات را در دست گرفته‌اند.

اینجا عمدتا برش پارچه انجام می‌دهیم و هر‌یک از تولیدکننده‌ها در محل کار خودشان، قسمتی از کار را انجام می‌دهند تا محصول نهایی آماده شود. آنچه ما را با بحران روبه‌رو کرده، کم‌بودن سفارش‌هاست.

خرید و فروش‌ها محدود و بازار در حالت کلی کم‌فروغ است. جدا از این، همیشه درصدی از تولیدات ما صادر می‌شد که در حال حاضر کلا تعطیل شده است. مثال دیگر درباره همکاری با دیگر کارگاه‌هاست. تا قبل از سال گذشته و زمانی‌که بازار راکد شد، ما کارگاهی در تایباد می‌شناختیم که هفته‌ای ۱۲۰۰‌سفارش برای ما تولید می‌کرد، اما بعداز تابستان سال گذشته، دیگر سفارشی برای تولید نداشتیم که به آن‌ها بسپاریم.

 

مشکل تورم مواد اولیه

سعید صابر‌کلاته، برادر مهدی، درباره همکاری با دفتر توسعه و تسهیلگری محله می‌گوید: اعضای این دفتر، افرادی را در محله پیدا و به ما معرفی می‌کنند و هر‌کاری در چرخه تولید از دستشان برآید، انجام می‌دهند. مثل چرخ‌کاری، اتوکاری یا بسته‌بندی. در حال حاضر کارگاهی متشکل از چند‌نفر برای بسته‌بندی به ما معرفی کرده‌اند و این قسمت از کار را به‌عهده آن‌ها گذاشته‌ایم.

کارگاهی هم در محله بود که تا همین چند وقت پیش به‌واسطه دفتر تسهیلگری، با آن همکاری می‌کردیم، اما با تورم و افزایش قیمت مواد اولیه از سویی و رکود بازار از سوی دیگر، توان مالی ما مانند گذشته نیست و شاید دستمزد مدنظر خیلی از این کارگاه‌ها تأمین نشود؛ به همین‌دلیل فعلا با آن کارگاه همکاری نمی‌کنیم.

در حال حاضر تورم قیمت مواد اولیه بیداد می‌کند و این مسئله توان مالی ما را بسیار کم کرده است. پیش‌تر، پارچه را با شرط پرداخت هزینه و مهلت‌دار می‌خریدیم، اما حالا باید مبلغ را نقد بپردازیم. قیمت نخ هم هر روز افزایش می‌یابد. حتی قیمت سوزن چرخ خیاطی در سال‌های اخیر چند‌برابر شده است.

مشکل اصلی ما کمبود سرمایه است. پیش از این و با ثبات اقتصادی، دست ما خیلی باز بود، اما در حال حاضر هر‌روز از توان ما کاسته می‌شود. اتاقی در طبقه بالا قرار دارد که پیش‌از این انبار پارچه ما بود، اما حالا خالی و به انبار وسایل غیرضروری تبدیل شده است.

 

دریافت وام روی هواست

سعید هر آنچه در چنته داشته، به‌همراه مقداری پول که از دیگران جمع کرده، در بانک گذاشته است تا وام بگیرد و با آن بتوانند مقداری مواد اولیه بخرند و به‌اصطلاح کمی پیش بیفتند، اما متأسفانه چند‌ماهی است که پرداخت وام‌ها تعلیق شده است.

او در‌این‌باره می‌گوید: کار هر‌روزه من این شده است که به بانک زنگ بزنم و خبر بگیرم، ولی حالا صحبت این می‌شود که احتمال دارد تا پایان سال وام‌ها پرداخت نشود؛ در این شرایط، بسیاری از تولید‌کننده‌ها دوام نمی‌آورند.

 

بدون راه پس و پیش

نسترن اسلامی یکی از خیاط‌های باسابقه است که با این کارگاه همکاری می‌کند. او که خودش کارگاه خیاطی داشته است، در کش‌و‌قوس مسائل مالی ناچار شده کارگاهش را تعطیل کند، اما حالا پس‌از چند سال دوباره سراغ کار قبلی بازگشته است. ۳۴‌سال دارد و از دوازده‌سالگی خیاطی را آغاز کرده است.

نسترن می‌گوید: مشکلات مالی همیشه مسئله اصلی کار ما بوده است؛ چه زمانی که برای دیگران کار می‌کردم و چه سال‌هایی که برای خودم کارگاه داشتم. اجرت‌ها بی‌نهایت کم‌ارزش و اندک است. زمانی‌که کارگاه داشتم، در پایان ماه می‌دیدم هیچ سودی برای خودم نمانده است و همیشه بدهکارم.

دست تولیدکننده‌های عمده بسته است و از‌طرفی، چون می‌خواهند خودشان سود شایان‌توجهی ببرند، دستمزد ما خیاط‌ها و کارگاه‌ها را ناچیز پرداخت می‌کنند. الان سراغ این کار برگشته‌ام، چون شغل من این است و راه دیگری ندارم. پس از بیست‌و‌اندی‌سال خیاط‌بودن سراغ چه شغلی بروم و چه کاری را از اول شروع کنم؟ وارد هر شغلی که بشوم، باید از صفر شروع کنم.

 

کِیف مشاغل محله کوک نیست

 

کارگاه خانگی خانم‌ها

همراه علی اخلاقی، کارشناس اقتصادی دفتر توسعه محله، به کارگاه بسته‌بندی در خیابان چمن‌۵۷ می‌رویم، منزلی که طبقه بالای آن هم محل زندگی است و هم کارگاه کوچکی که آنجا خانم‌ها مشغول بسته‌بندی لباس‌های آماده هستند. اسما لشکری بانویی مهربان است که فضای خانه‌اش را به فعالیت بانوان همسایه اختصاص داده است. پیش از این ساکن محله جلالیه بوده و حالا پنج‌سالی است که به محله کارمندان اول آمده است.

او بانوان سرپرست خانوار یا آن‌هایی را که می‌خواهند کمک‌خرج خانواده‌شان باشند، در محله می‌شناسد. درباره سابقه همکاری با دیگر بانوان می‌گوید: با بانوان هم‌محلی در چندین کارگاه کار کردیم؛ حتی مقطعی کارگاه‌های خانگی صنایع دستی مثل منجوق‌دوزی، هویه‌کاری یا بسته‌بندی داشتیم. در همین کارگاه‌ها بود که با این دوستان آشنا شدم.

الان خانم‌های اینجا دو‌تایشان خیاط هستند و دیگری سال‌ها اتوکاری کرده است. این کار‌ها ارجی ندارد و دستمزدش ناچیز است. همه این‌ها به کنار، به‌دست آوردن همان درآمد کم هم گاهی پیچیده می‌شد؛ مثلا محیط برخی کارگاه‌ها خیلی مردانه بود و گاهی خانم‌ها معذب می‌شدند. به‌همین‌دلیل تصمیم گرفتیم خانه را به کارگاهی برای بانوان تبدیل کنیم. کارگاه بسته‌بندی به سرمایه خاصی نیاز ندارد.

 

درآمد ناچیز بسته‌بندی

حدود دو ماه پیش، اسما، آگهی کانال دفتر توسعه محله را دید و پس از تماس اعلام کرد که آمادگی دارد بسته‌بندی لباس را به همراه جمعی از بانوان در منزلش انجام دهد. حالا و پس‌از گذشت این مدت، تجربه خوبی کنار هم داشته‌اند، اما از درآمدشان راضی نیستند.

او می‌گوید: بعد از این مدت که کار کردیم، دریافت ناچیزی داشتیم. حتی نمی‌توان به آن به چشم کمک‌خرج زندگی نگاه کرد. باید پرداخت‌ها افزایش پیدا کند و از طرفی سفارش‌ها بیشتر شود تا دستمزد کارمان معقول باشد.

اخلاقی، اما با توضیحی درباره این موضوع می‌گوید:، چون تعداد سفارش کم است، درآمد بانوان هم شایان‌توجه نیست. در حال حاضر خانم‌ها تقریبا یک‌هفته در ماه، سفارش بسته‌بندی دارند و بقیه روز‌ها اصلا سفارشی ندارند. اگر کارگاه‌های خیاطی سرمایه کافی داشته باشند و بتوانند بیشتر تولید کنند، همه نفع می‌برند و متناسب‌با کار بیشتر، درآمدشان هم افزایش می‌یابد.

 

مصائب کار مهاجر

سراغ چندتن از بانوان مشغول به کار می‌روم. خانم‌های اینجا اکثرا سرپرست خانوار هستند. هر شش‌بانویی که در این کارگاه مشغول‌اند، گرفتاری مالی دارند. فرحناز رحیمی همراه دو دختر و عروسش در این کارگاه کار می‌کند.

۵۲‌سال دارد و به چندین زبان مسلط است؛ از انگلیسی تا اردو، پشتو و دری. خانواده او از افغانستان به اینجا مهاجرت کرده‌اند. همسرش کم‌توان شده است و حالا فرحناز می‌خواهد یاریگر او باشد. البته پیش از این هم در کارگاه‌های دیگری مانند اتوکاری، نخ‌زنی، نگین‌کاری و چاپ روی لباس مشغول به کار بوده است.

مهناز و شهناز رحیمی هم دو خواهر و جوان هستند. مهناز کارشناسی مامایی از افغانستان دارد، اما اینجا نمی‌تواند به‌صورت قانونی شغل تخصصی‌اش را دنبال کند؛ به‌همین‌دلیل در این کارگاه مشغول کار شده است.
نگین رحیمی عروس فرحناز است.

او باردار است و در این شرایط کار می‌کند. او هم مامایی خوانده و علاوه‌بر‌این زمانی هم در رشته اقتصاد تحصیل کرده است. با تسلط گروه‌های تندرو بر افغانستان، نگین مجبور به مهاجرت شده و نزد خانواده همسرش آمده است.

 

درآمد حداقلی بانوی سرپرست

زبیده مستان، سالمند و سرپرست خانوار است. او سال‌ها در زمین کشاورزی کار کرده است؛ چون کارگاه نزدیک منزلش است، با درآمد کم آن ساخته و برای کار به اینجا می‌آید. او درباره محیط کارشان می‌گوید: اینجا منزل اسما‌خانم و پر از لباس‌های بسته‌بندی‌شده است. خدا خیرش بدهد که این محیط را فراهم کرده است. همسرم فوت کرده است و شش‌فرزند دارم. هرطور شده باید خرجمان را فراهم کنیم.

 

برقراری ارتباط میان کارگاه‌ها

پس‌از گفتگو با تولیدکنندگان سراغ کارشناسان دفتر توسعه و تسهیلگری محله سجادیه و جلالیه می‌رویم. علی اخلاقی، کارشناس اقتصادی این دفتر، با اشاره به رسالت دفتر در موضوع کارآفرینی و اشتغال می‌گوید: یکی از اتفاقات خوب که در مدت فعالیت دفتر محله سجادیه رخ داد، شناسایی ظرفیت‌های کارگاهی و تولیدی محله بود.

کارگاهی نزدیک دفتر قرار دارد و در گفتگو مشخص شد این مجموعه به نیروی همکار نیاز دارد تا در‌زمینه تولید و بسته‌بندی مشارکت کنند. در ابتدای فعالیت دفتر تسهیلگری محله در فضای مجازی کانالی تأسیس کردیم و در این کانال فراخوان دعوت به کار در حوزه بسته‌بندی منتشر شد. از‌طریق همین کانال و فراخوان بود که با خانم اسما لشکری آشنا شدیم. نقش دفتر شناسایی و معرفی افراد مستعد و نیازمند به نهاد‌ها و سازمان‌های مرتبط مانند سازمان فنی و حرفه‌ای، کمیته امداد امام‌خمینی (ره) و اداره بهزیستی است.

 

کِیف مشاغل محله کوک نیست

 

لزوم حمایت از تولیدکنندگان محلی

اخلاقی در ادامه با اشاره‌به رونق‌نداشتن کارگاه خیاطی محله می‌گوید: کارگاه خیاطی آقای صابر کلاته در حال حاضر فقط با سی‌درصد توان مشغول به کار است که دلیل آن مشکلات مالی است. مجموعه‌ای که در گذشته برای حدود ۱۵۰ نفر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم اشتغال‌زایی کرده بود، حالا با یک‌سوم توان فعالیت می‌کند.

برای امنیت فعالیت اقتصادی این مجموعه‌ها، باید حمایت و تأمین مالی مناسبی صورت بگیرد. دفتر ما نیز در همین راستا اقدام کرده، اما متأسفانه پرداخت وام تا تاریخ نامعلومی از‌سوی بانک‌ها به تعویق افتاده است.

 

جای خالی بازار برای تولیدکنندگان خانگی

زهرا دادخواه، کارشناس اجتماعی دفتر توسعه و تسهیلگری محله سجادیه و جلالیه، می‌گوید: علاوه‌بر کارگاه خیاطی مذکور با چند مجموعه دیگر هم صحبت و رایزنی کردیم. کارگاه‌هایی اعلام آمادگی کردند که نیرو‌هایی را از محله به‌کارگیری کنند و از این طریق به خانواده‌های کم‌درآمد محله کمک کنیم.

در قدم بعدی قصد داریم افرادی را برای دریافت وام مشاغل خانگی معرفی کنیم تا در منزل خودشان با تهیه تجهیزاتی به درآمد پایدار برسند. عده‌ای هم پیش از این برای این وام معرفی شده‌اند، اما متأسفانه فعلا سیستم بانکی پرداخت وام را به تعویق انداخته است.

معمولا این وام‌ها کم‌بهره و با بازپرداخت طولانی است. بعد‌از تحقیق و بررسی درباره محله سجادیه، متوجه شدیم بسیاری از بانوان در منزل به تولید صنایع دستی و تولیدات خانگی می‌پردازند، اما بازار فروشی متناسب با محصولاتشان ندارند. خواسته هم‌محلی‌ها راه‌اندازی بازارچه یا روز‌بازاری است که بتوانند اجناس تولیدی‌شان را در آن عرضه کنند. در حال حاضر کمبود سرمایه و نداشتن مکانی مناسب برای عرضه محصولات، دغدغه اصلی تولیدکنندگان خرد محله است.



* این گزارش دوشنبه ۲۹ آبان ماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۵۵ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44