
مهرداد محمدیاری «آچار فرانسه» محله امامیه است
بعضی از آدمها در محلات وزنه هستند. یعنی اگر یک روز در محله نباشند هزار جور اتفاق میافتد. مهرداد محمدیاری یکی از این آدمهاست. ما او را برای صفحه پاتوق دعوت کرده بودیم، اما او فعالیتهای گوناگونی در زمینههای مختلف داشت.
درمحله امامیه همه او را میشناسند و اگر بگوییم او یکی از فعالان فرهنگی محلهاش است بیراه نگفتهایم. او در زمینههای ورزشی، فرهنگی، آموزشی و... یکی از فعالان منطقه است. این هفته به سراغ او رفتیم تا قصه این هممحلهایمان را از زبان خودش بشنویم.
همه فن حریف
متولد سال ۴۷ در ایلام هستم و در دوران تحصیل، یکی از دانشآموزان ممتاز مدرسه بودم. ممتاز که میگویم فقط در زمینه تحصیل نیست. من چند سال قاری ممتاز کشوری بودم و در زمینههای تئاتر و نمایش هم در کشور و استان حضور داشتم و چندین مقام و عنوان در این زمینه دارم. در نوجوانی ورزش را به صورت حرفهای آغاز کردم و در این زمینه هم چند مقام دارم.
۹سال قهرمانی در تاتامیها
۹ سال جودو کار کردم. این رشته را خیلی دوست داشتم. برخلاف اینکه همه فکر میکنند جودوکاران آدمهایی خشک و رسمی هستند، این ورزشکاران خیلی مهربانند. ۹ سال تمام در مسابقات مختلف استانی و کشوری جزو سه نفر برتر بودم. اما این رشته را در اوج کنار گذاشتم و پاورلیفتینگ را آغاز کردم. در کنار این رشته چند سالی است که بدمینتون بازی میکنم.
ورزش در خدمت سلامتی
من نه به خاطر قهرمانی و عنوان بلکه برای سلامتی ورزش میکنم. ورزش کردن من را به آرامش میرساند و باعث میشود در روز بیشتر و بهتر به کارهایم برسم. در خانواده ما داییام جودوکار بود و به خاطر همین من هم جودو را شروع کردم و از این بابت هم از او تشکر میکنم.
حضور در چند رشته ورزشی
اگر بگویم در همه رشتهها مدتی فعالیت داشتهام دروغ نگفتهام زیرا من ورزش را با رشته جودو آغاز کردم و در این رشته خیلی موفق بودم. اما در رشتههای بدمینتون، بسکتبال و پاورلیفتینگ هم فعالیت کردهام. البته کوهنوردی هم کار کردهام، اما نه به صورت حرفهای بلکه آخر هفتهها با دوستان به کوه میرویم.
۱۰دقیقه عصبانیت
ورزش و اتکا به خدا باعث شده که من همیشه آرام باشم و خیلی دیر عصبانی شوم. اما اگر موضوع و اختلافی پیش بیاید فقط ۱۰دقیقه عصبانی هستم. به نظر من اگر هر کسی بداند ورزش کردن چقدر میتواند در روحیه و زندگیاش تاثیر داشته باشد حتی یک لحظه از زندگیاش را هدر نمیدهد.
ورزشکار بازیگر یا بازیگر ورزشکار؟!
من در کنار ورزش، تئاتر هم بازی کردهام. از سال ۷۵ تا ۷۷ در صدا و سیمای ایلام بازیگر بودم. تحصیلات دانشگاهی هم دارم، اما تحصیل در دانشگاه را در نیمه رها کردم. بازیگر نبودم، اما در این کار هم استعداد خود را امتحان کردهام و در جشنواره ایلام جایزه نقش اول مرد را دارم. البته از زمانی که به مشهد آمدهام بازیگر هم تربیت کردهام.
سال۶۵ وارد جبهه شدم. در عمليات مرصاد، آزادسازي مهران، عمليات چنگوله و... حضور داشتم و جانباز ۵۵ درصد هستم
صدای خوب و اذانگویی
همانطور که گفتم من در دوران تحصیل شاگرد خوبی بودم و صدای خوبی هم داشتم. به همین خاطر عضو گروه مسجد شدم و اذانگویی را آموزش دیدم. بعد از چند سال در مسابقات مدارس، دانشگاهی و کشوری شرکت کردم که در تمام این مسابقات که در سالهای ۷۱ تا ۷۸ برگزار شد مقام قهرمانی را کسب کردم.
جانباز ۵۵ درصد
سال۶۵ وارد جبهه شدم. در عملیات مرصاد، آزادسازی مهران، عملیات چنگوله و... حضور داشتم. من در جنگ کارهای عمرانی انجام میدادم و در راهسازی کار میکردم. دوبار در جنگ مجروح شدم، یکبار در سال۶۵ در عملیات مرصاد که از ناحیه کمر مجروح شدم و بار دوم هم در سال۶۷ در عملیات چنگوله از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفتم.
غلام امام رضا (ع)
۱۰سال پیش به سرطان مبتلا شدم. حالم خیلی بد بود. دکترها از من قطع امید کرده بودند و میگفتند تا چند ماه دیگر سرطان پیشرفت میکند و مرگم حتمی است. اما من به آقا امام رضا (ع) متوسل شدم و ایشان شفایم دادند. به همین خاطر از آن روز به بعد حلقه در گوشم میکنم و با افتخار میگویم من غلام امام رضا (ع) هستم و حدود ۱۰سال است که در مشهد زندگی میکنم.
* این گزارش چهارشنبه، اول خرداد ۹۲ در شماره ۵۵ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.