نخستین نامی که در اسناد قدیمی برای مسیر کمانیشکل مشهد ثبت شده است، تحت تأثیر یکی از دروازههای شهر است که در این بخش از برجوباروی مشهد قرار داشته است؛ منظور «دروازه میرعلی آمویه» است که همیشهبسته بود و از نظر مردم نفرینشده محسوب میشد.
این نام تا دوران صفوی و نادری استفاده میشد، اما پس از آن و در دوره تاجداری قاجارها به کوچه «پشتبهره» تغییر نام یافت. در ادامه، شرایط خاص محدوده شمالشرقی شهر در ابتدای قرن چهاردهم خورشیدی و مهاجرپذیر شدن آن سبب شد در سالهای بعد و پس از زندهسازی این مسیر، برخی افراد خلافکار در آن اقامت کنند و بههمین دلیل در نیمه نخست دوران پهلویها، این کوچه به نام «حیطه قماربازها» در نقشهها معرفی شده است.
اما سرانجام در سالهای بعد و با تأسیس مسجد امامهادی (ع) در این کوچه، این گذر ابتدا در زبان مردم و سپس در مکاتبات رسمی به کوچه «مسجد امامهادی (ع)» یا بهطور خلاصه کوچه «مسجد» تغییر نام داد. این وضعیت تا دوران تکمیل بولوار امیرالمؤمنین (ع) ادامه داشت و پس از آن با دو تکه شدن کوچه، هرکدام از بخشها به نامهای مختلفی مشهور شدند.
در این دوره، مسیر ابتدایی کوچه (حدفاصل بولوارهای وحدت و امیرالمؤمنین (ع)) بهترتیب به نام کوچه «بوستان مهر» و کوچه «بوستان میر» خوانده شد. در سالهای پس از پیروزی انقلاب هم تابلوی وحدت ۳/۱ بر ابتدای کوچه نصب شد؛ تابلویی که البته پس از مدتی، نام یکی از شهدای کوچه یعنی «شهید محمدحامد یوسفیان» نیز روی آن نقش بست.
کوچه امامهادی (ع) در سالهای قبل از دوران قاجار، بخشی از مسیر منتهی به دروازه «میرعلی آمویه» بوده است. این دروازه هرچند سالیانی چند بسته و متروک بوده، در سالهای نخست ایجاد (دوران شاهطهماسبی) و چند دهه پس از آن، در اوج قرار داشته و براساس برخی اسناد مالی موجود، یکی از دروازههای مهم شهر از نگاه تاجران محسوب میشده است؛ امری که باتوجهبه شرایط سالهای پایانی حکومت صفوی و دستبهدست شدن مدام شهر به دست شاهان مختلف، بهتدریج به فراموشی سپرده شد.
این کوچه اگرچه در دوران نادرشاهی بار دیگر به دوران اوج خود بازگشت، پس از برافتادن سلسله افشار، نهتنها این بخش که تمام سازههای شهری با سرعت بسیاری بهسوی نیستی رفتند. گواه این ادعا هم نقشه دالمج است که به روایت آن، این کوچه و اطرافش در سال ۱۲۴۸ خورشیدی بخشی از فضای سبز بزرگی بوده که در شمالشرق شهر و در داخل حصار آن قرار داشته و به محوطه میدان کهنه شناخته میشده است.
البته این وضعیت در سالهای بعد بهتدریج تغییر میکند، تاحدیکه در نقشه هرتسفلد (ترسیمشده به سال ۱۳۰۳ خورشیدی) تا حد چشمگیری این مسیر احیا میشود؛ مسیری که در این دوران، بسیار تأثیرپذیر از وضعیت تورفتگیها و برآمدگیهای باروی شهر بود و بههمین دلیل به یکی از کوچههای بینظم شهر تبدیل شد.
مراحل احیای کوچه امامهادی (ع) که در سالهای پایانی سده سیزدهم خورشیدی آغاز شده بود، در سالهای نخست سده بعد، با سرعت بیشتری ادامه پیدا میکند. این سرعت تا حدی بوده است که شکل کوچه در حدود سال ۱۳۳۳ تقریبا مشابه وضعیت آن در ابتدای دهه ۸۰ و زمان آغازین ساخت بولوار امیرالمؤمنین (ع) میشود.
در نقشه ترسیمشده از مشهد این سال، مسیر مدنظر یک کوچه بلند است که کمی پس از کوچه «دروازهدولاب» (راد کنونی) از کنار خندق دور شهر آغاز شده و در نزدیکی کوچههای باغدولاب و عمادی، بار دیگر به خندق دور شهر متصل میشده است.
در این بین، شش فرعی شرقی و پنج فرعی غربی از کوچه اصلی منشعب میشدند. از میان فرعیهای شرقی، سه فرعی بنبست بودند و سه فرعی به کوچه خندق دور شهر میرسیدند. همچنین از بین فرعیهای غربی، کوچههای دوم و سوم بنبست بودند و کوچههای اول و چهارم به کوچه دروازهدولاب و کوچه آخر به کوچه باغدولاب ختم میشد. این وضعیت تا پایان دوره پهلویها تغییر چندانی نیافت.
شرایط کوچه مسجد امامهادی (ع) تا آغاز طرح بهسازیونوسازی اطراف حرم مطهر، تغییر چندانی نسبتبه سالهای نخست پس از پیروزی انقلاب پیدا نمیکند، اما طرح اشارهشده (طرح نوسازی اطراف حرم مطهر) وضعیت کوچه را بهطورکامل تغییر میدهد و هرچند در نقشههای نخست ترسیمشده برای اجرای طرح، قرار نبوده است تغییر مهمی بر اثر آن در این مسیر ایجاد شود، اصلاحات رخداده در طرح، ایجاد بولواری جدید، حدفاصل خیابان طبرسی و خیابان نوابصفوی را در دستورکار قرار میدهد.
این امر نهتنها باعث تقسیم کوچه به دو بخش مجزا میشود، بلکه تغییر مکان مسجد امامهادی (ع) را نیز درپی دارد. دو مسجد درویشها و بعثت، در این طرح ادغام میشود تا مسجد امامهادی (ع) شکل بگیرد. این ماجرا، جابهجایی رسمی یک مزار را هم درپی دارد تا بولوار از هرگونه معارضی پاک شود.
همچنین همزمان با احداث این بولوار، تعداد زیادی از بناهای بخش شمالی کوچه خریداری و تبدیل به پروژههای مسکونی و تجاری مختلف میشود. در نیمه جنوبی نیز تعدادی از پلاکها برای طرحهای بعدی خریده میشود تا اکنون به پارکینگهای موقت تبدیل شوند.
البته از سال ۱۴۰۱ با تغییر طرح حریم رضوی، تعدادی از ساکنان قدیم به کوچه بازگشتند و سرانجام باید گفت فعالیتهای فرهنگی از جمله مؤسسه مکتب بافت در چند سال اخیر، سبب شد مردم محلی برای باقی ماندن در خانههای آباواجدادی خود، مصممتر شوند و حتی به بازسازی بناهای خود اقدام کنند.
اگر از کنار نام حاجمحمدعلی محمودآبادی، واقف و متولی اولیه مسجد امامهادی (ع)، بگذریم، باید خاندان «خامسی» را شناختهشدهترین افراد ساکن در کوچه امامهادی (ع) در سده معاصر بدانیم؛ خاندانی که هرچند برخی بزرگان آن همچون حاجحسین خامسی دیگر در قید حیات نیستند، هنوز چندین پلاک بخش جنوبی کوچه را دراختیار دارند.
«حجتالاسلاموالمسلمین اسماعیل شهرستانی»، از دیگر ساکنان این محدوده بوده است که مردم محل هنوز از وی بهنیکی یاد میکنند. خاندان «دهقانی» را نیز که نام کامل آنها «دهقانیمحمدآبادی» است، باید از خانوادههای قدیمی این کوچه بدانیم.
عباس دهقانیمحمدآبادی از این خانواده در دوران جنگ تحمیلی به شهادت رسید و اکنون نامش بر تابلوی ورودی کوچه وحدت ۱۱ دیده میشود. شهید «علیرضا یوسفزادهبایگی»، دیگر شهید کوچه امامهادی (ع) است که اکنون نامش بر فرعی شماره ۹ بولواروحدت درج شده است.
همچنین باید از «محمدعلی ابراهیمنیا» بهعنوان شهید دیگر کوچه نام برد که نامش بر تابلوی ورودی کوچه شماره ۱۳ وحدت نقش بسته است. اما در بخش شمالی کوچه خاندانهایی، چون موسوی، آریایی، عباسعلیپورمنزلساز و حامد یوسفیان، ساکن بودهاند و هستند که دو خاندان آخر هرکدام شهیدی را تقدیم انقلاب اسلامی کردهاند.
نام محمدرضا عباسعلیپور بر تابلوی وحدت ۵ و نام شهید محمدحامد یوسفیان بر تابلوی وحدت ۳/۱ حک شده است. سرانجام باید از خانواده اسدالله انتظاری و حسین افخمی و شریعتنیا بهعنوان دیگر قدیمیهای این محدوده نام برد.
* این گزارش دوشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۲۲۲ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.