مسجد جوادالائمه (ع)، قدیمیترین مسجد خیابان عمار یاسر در محله آقا مصطفی خمینی است. هفتادسال قدمت دارد و یکی از پایگاههای اصلی برای انجام فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و مذهبی مردم این محدوده به حساب میآید. اینطور است که خاطرات قدیمیهای محله یکجایی به این مسجد گره میخورد.
محمد ابراهیمی که یکی از همین ساکنان قدیمی خیابان عمار یاسر است، خاطرات بسیاری از مسجد جوادالائمه (ع) دارد و خوب میداند که این مسجد چطور باعث تقویت پیوند همسایگی اهالی شدهاست.
محمد ابراهیمی، متولد عمار یاسر به سال۱۳۴۶ است. آن زمان، محله تشکیل میشده است از یک مسجد و تک و توک خانههای اطرافش. بچهها در زمینهای خالی اطراف، هفتسنگ و فوتبال بازی میکرده و آزادانه میدویدهاند، اما از مسجد هم غافل نبودهاند.
زمین مسجد متعلقبه حاجنصرالله سازگار بوده است که به درخواست اهالی و با کمک آنها ساخته میشود تا مردم در روزهای انقلاب یک مسجد داشته باشند. اینطور است که یکی از پاتوقهای همیشگی بچهها میشود مسجد محله. آنها برای خودشان یک پایگاه بسیج تشکیل میدهند و جلسات مذهبی را ذیل آن برگزار میکنند.
با شروع جنگ تحمیلی، مسجد به پایگاه اصلی اعزام رزمندگان این محدوده تبدیل میشود. خود محمد در نوجوانی از همین پایگاه به خط مقدم جبهه اعزام میشود. تعریف میکند؛ «آن زمان چهاردهسال بیشتر نداشتم، اما مثل تمام همسالانم در محله دنبال راهی برای اعزام به جبهه بودم. پدر و مادرم رضایت نمیدادند، اما من تصمیمم را گرفتهبودم.
آن زمان یک عکاسی کوچک در نزدیکی کشتارگاه قدیم بود به نام «دهقان» که با تیغی کوچک، ماهرانه عدد شناسنامه را تغییر میداد و با جوهر زیاد از آن کپی میگرفت، طوری که تغییرش معلوم نباشد. من و نوجوانان دیگر محله از طریق همین ترفند عکاسی و از پایگاه مسجد به جبهه اعزام شدیم.»
بعداز پایان جنگ، مسجد همچنان جایگاه خود را حفظ میکند. آقامحمد از مراسم متعددی میگوید که اینجا برگزار میکردهاند؛ «مسجد همیشه خدا شلوغ بود و در مناسبتهای مذهبی همیشه همهچیز پرشور برگزار میشد. مثلا هر اربعین در آشپزخانه کوچک مسجد یک دیگ نذری بزرگ برپا میکردیم.»
دستمان خالی بود، اما خدا خودش به ما کمک کرد و سروکله همسایههای همدل و خیّر هم یکییکی پیدا شد
رفتهرفته اهالی به فکر سروساماندادن مسجد میافتند که کوچکیاش بیش از قبل به چشم میآید. آنها سال۱۳۹۷ با دست خالی پروژه تجدید بنای مسجد را شروع میکنند و بهطرز معجزهآسایی هزینهها تأمین میشود؛ «دستمان خالی بود، اما خدا خودش به ما کمک کرد و سروکله همسایههای همدل و خیّر هم یکییکی پیدا شد.
یکی از خانمهای همسایه طلاهایش را فروخت و همان سال ۲۸میلیونتومان برای ساخت مسجد کمک کرد. بقیه هم دستبهکار شدند. بعد از آن به نهادهای مختلف هم رو زدیم. شهرداری هم پای کار آمد و کمک خوبی کرد. چند خیّر کویتی هم پیدا شدند و بیچشمداشت برای ساخت مسجد هزینه کردند.»
آقامحمد داستان این مسجد را فصل مشترک زندگی اهالی عمار یاسر میداند و میگوید: حالا که هفتاد درصد پروژه پیشرفته و فضای مسجد بزرگتر شده، رفتوآمد بچهها هم بیشتر شده است. الان مسجد امکانات و برنامههای ورزشی دارد و خانمها چند کلاس ورزشی راه انداختهاند. دختران نوجوان هم در کلاسهای مشاورهای که با حمایت شهرداری برگزار میشود، شرکت میکنند.
اینطور بگویم که محله ما در سالهای گذشته، تغییرات بسیاری داشته و بهکلی عوض شده، اما این مسجد همیشه قلب تپنده محله باقی مانده و همسایگی مردم را تقویت کرده است.
محمد ابراهیمی حرفهایش را درباره مسجد جوادالائمه (ع) با یک آرزو پایان میدهد؛ «امیدواریم اینجا پررونقتر از گذشته به کار خودش ادامه بدهد.»
* این گزارش دوشنبه ۳۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۹ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.