کد خبر: ۷۸۹۰
۱۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۰

دل آقای دلقندی به اهل بیت قرص است

غلام‌حسن دلقندی‌مقدم، خیاط و پیرغلام محله پروین اعتصامی می‌گوید: من دل محکم و استوار خودم را از حضور در مراسم‌های سالار شهیدان به دست آورده‌ام. باید عاشق اهل بیت (ع) بود.

قرن‌هاست که برای عزاداری اهل بیت (ع) مراسم‌ گوناگونی در کشور برگزار می‌شود. در این مدت مجالس عزاداری ما رو به تکامل بوده و پیرغلامان امام حسین (ع) به نسل بعد خود آموزش‌هایی در زمینه نحوه برگزاری مراسم و از آن مهم‌تر راه و رسم حضور در مکتب سالار شهیدان را می‌دهند.

آن‌ها تجربیات خودشان را در اختیار دیگران قرار می‌دهند و از نسل بعد انتظار دارند که این‌کار را انجام دهد. به‌سراغ یکی از پیرغلامان ساکن محله پروین اعتصامی رفته‌ایم که بیش از ۴ دهه سابقه حضور ثابت در مراسم‌های مختلف عزاداری را دارد.
برای گفتگو با غلام‌حسن دلقندی‌مقدم، پیرغلامی که در دستگاه اهل بیت (ع) مشق عاشقی می‌کند به خیاطی ساده و قدیمی او در خیابان پروین اعتصامی رفتیم. از ورودی مغازه نام و نشان امام حسین (ع) را در همه جا می‌شود مشاهده کرد.

به داخل مغازه می‌رویم و شخصی را که به جست‌وجوی او بودیم می‌یابیم. از غلام‌حسن دلقندی می‌خواهیم برای ما از ابتدای حضورش در مجالس سالار شهیدان بگوید. او در ذهن خود شروع به مرور خاطراتش از سال‌های بسیار دور و ماه‌های محرم و صفر می‌کند. چند دقیقه نمی‌گذرد که برای ما یک بیت شعر می‌خواند: من از کودکی عاشقت بودم/ قبولم نما گرچه آلوده‌ام 

این کاسب خوش‌نام محله در معرفی خودش می‌گوید: من متولد تربت حیدریه هستم و دوران کودکی و بخشی از جوانی‌ام را آنجا زندگی کردم. در خانواده ما ارادت خاصی به اهل بیت (ع) وجود داشت.

به‌ویژه مادر مرحومم، ربابه رئیسی‌زاده، که زن باایمانی بود. مادرم علاقه زیادی به امام موسی‌کاظم (ع) داشت و هر هفته روضه ایشان را می‌خواند. تا سرانجامش این شد که در سالروز شهادت آن حضرت از دنیا رفت.

علاوه‌برآن در تربت حیدریه هیئتی به نام کودکان سادات حسینی داشتیم که بیشتر مواقع مادرم برای کودکان آن هیئت غذای نذری می‌پخت و بچه‌ها پس از عزاداری به منزل ما می‌آمدند و غذا می‌خوردند.

 

همسایگی امام رضا (ع)

پیرغلام امام حسین (ع) به اینجای داستان زندگی‌اش که می‌رسد چشمانش نمناک و صدایش کمی لرزان می‌شود. او از دعوتش به مشهد این‌گونه می‌گوید: یک ظهر جمعه در سال ۱۳۳۹ با شنیدن صدای اذان مؤذن‌زاده اردبیلی دلم ناگهان هوای زیارت امام رضا (ع) را کرد. از فکر زیارت بیرون نمی‌آمدم.

ناگهان فکر زندگی در مشهد به سرم افتاد و خواستم در جوار امام رضا (ع) زندگی کنم، اما خانواده‌ام با ساکن شدنم در مشهد مخالف بودند. بالأخره به مشهد آمدم و در ۱۹ سالگی همسایه امام رضا (ع) شدم.

 

بازگشت به شهر

خیاط محله پروین اعتصامی می‌گوید: ۲ سال در مشهد زندگی کردم تا اینکه در سال ۱۳۴۱ به سربازی رفتم و پس از آن در سال ۴۳ به قصد بازدید از خانواده‌ام به تربت حیدریه بازگشتم.

قصد ماندن در تربت را نداشتم، اما آن‌ها راضی نمی‌شدند به مشهد بازگردم و تمام تلاششان را کردند که من را در تربت نگه دارند. برای من در تربت مغازه گرفتند و بعد از آن برای ماندگارشدن من در آنجا به خواستگاری دختری رفتند و این شد که ازدواج کردم، اما طاقت دوری از امام هشتم (ع) را نداشتم و دلم مدام هوای مشهد می‌کرد.

به همین دلیل به خانواده‌ام گفتم می‌خواهم به مشهد بروم و در نزدیکی امام رضا (ع) زندگی کنم. ابتدا مخالفت کردند، اما وقتی با اصرار من روبه‌رو شدند، قبول کردند.

این شد که بعد ۲ سال از ازدواجم برای زندگی با همسرم به مشهد آمدیم. پدرم برایم همین مغازه‌ای را که ۴۸ سال است در آن هستم خرید و از همان‌زمان در اینجا مشغول کسب هستم.

 

حضور در هیئت‌های مشهد

کاسب باسابقه خیابان پروین اعتصامی به حضورش در هیئت‌های مذهبی مشهد اشاره می‌کند و از درسی که از این گونه مجالس گرفته است برای ما می‌گوید: از بدو ورودم به مشهد در ماه‌های محرم و صفر در مجالسی که برای امام حسین (ع) تشکیل می‌شد حضور فعال داشتم تا زمانی که در همین محله پروین اعتصامی مجالس عزای امام حسین (ع)  برپا کردیم و مردم از تمام مشهد به آنجا می‌آمدند و به عزاداری می‌پرداختند.

دلقندی ارادت خاصی به امام سجاد (ع) دارد و خود را خادم آن حضرت می‌داند. او از فعالیتش در مسجدی که به نام آن حضرت نام‌گذاری شده است، این‌گونه یاد می‌کند: من عضو هیئت امنای مسجد سجادیه در پروین اعتصامی ۱۵ شدم.

بعد از مدتی با کمک اهالی محله توانستیم مسجد را در مدت ۱۸ ماه و در ۴ طبقه از نو بنا کنیم. پس از بازسازی این مسجد به انجام فعالیت‌های گوناگونی مشغول شدیم که یکی از آن‌ها توزیع مواد غذایی بین نیازمندان است.

 

شرط گرفتن حاجت دلقندی

از شرطِ گرفتن حاجت در مراسم سالارشهیدان هم می‌گوید: در این مراسم معجزه‌های زیادی رخ می‌دهد و یکی از آن‌ها این است که هرکس به اهل بیت (ع) توسل کند درمانده نخواهد شد.

شرط آن هم این است که هرگز نباید در مجالس سیدالشهدا (ع) حرف‌هایی بزنیم که شایسته اهل بیت (ع) نیست. باید بی‌تکبر در مجالس شرکت کنیم و دنبال خودنمایی نباشیم و با تمام وجودمان دعا کنیم.

 

خاطرات خادمی در دستگاه اهل بیت(ع) از زبان پیر غلام خیابان پروین اعتصامی

 

تفاوت مداحان دیروز با امروز

پیرمرد هیئتی در ادامه به تفاوت مداحی‌ها در گذشته و امروز اشاره می‌کند و می‌افزاید: مداحان قدیم با مداح‌های امروز تفاوت زیادی دارند. به عقیده من مداحان دیروز دلسوخته بودند تا می‌گفتند سلام بر حسین (ع) خیلی‌ها گریه می‌کردند.

مردم هم در قدیم ساده‌تر و دلسوزتر و اهل دل‌تر بودند. لباس عزا که برتن می‌کردند یعنی عزادار امام حسین (ع) بودند. اما امروز مداحان و عزادارای‌های امام حسین (ع) به روز شده است. البته هر کسی که عشق اباعبدا... (ع) را در سینه داشته باشد چه جوان باشد یا پیر، تا از امام حسین (ع) می‌شنود دلش می‌شکند.

 

مداحان دیروز دلسوخته بودند تا می‌گفتند سلام بر حسین (ع) خیلی‌ها گریه می‌کردند

 

راه جذب جوانان

عضو هیئت امنای مسجد امام سجاد (ع) ادامه می‌دهد: بخش مهمی از شرکت‌کنندگان در مراسم مسجد امام سجاد (ع) جوانان هستند به این دلیل که ما در این مسجد سعی کردیم به جوانان بها بدهیم و آن‌ها را تشویق کنیم تا وارد میدان شوند.

برای جذب جوان‌ها باید افتاده باشیم. نباید دچار خودبزرگ‌بینی شویم. چه ایرادی دارد وقتی که ما به یک جوان رسیدیم به او سلام کنیم؟ این سنت پیامبر خداست و هیچ ایرادی ندارد.

باید با جوانان با تواضع رفتار کرد، نباید کاری انجام دهیم که جوان‌ها دلزده شوند. اگر اشتباهی از آن‌ها سر می‌زند نباید کاری کنیم از مساجد و هیئت‌ها جدا شوند.

باید محترمانه راهنمایی‌شان کرد، وقتی جوانان کار‌های ما را بینند، از ما یاد می‌گیرند. ما در مسجد جوانان را تشویق به انجام فعالیت‌های مختلف از حضور در هیئت امنای مسجد گرفته تا پذیرایی در مراسم‌ها می‌کنیم.

او به جذب یکی از جوانان محل اشاره و بیان می‌کند: زمانی که یکی از این جوانان ساکن اینجا دید ما برای فقرا مواد غذایی می‌گیریم و در مغازه پدر او نگهداری و سپس توزیع می‌کنیم، به حضور و شرکت در این‌کار علاقه‌مند شد. مانند این جوان چندین خیّر دیگر هم داریم که کمک‌های مالی می‌کنند یا مواد غذایی برای ما می‌آورند.

 

دل محکم و استوار

خیّر محله پروین اعتصامی ادامه می‌دهد: من دل محکم و استوار خودم را از حضور در مراسم‌های سالار شهیدان به دست آورده‌ام. باید عاشق اهل بیت (ع) بود.

نباید از شرکت در مراسم و عزاداری‌ها عقب افتاد، زیرا به پایان عمر که برسیم خیالمان راحت است که کاری به‌جز خدمت در دستگاه اهل بیت (ع) و خدمت به مردم نکرده‌ایم و از همه مهم‌تر کاری جز برای رضای خدا انجام نداده‌ایم. این‌گونه که شود وجدانمان راحت خواهد بود.

 

حاجت حضور در مراسم

او می‌افزاید: من به هر جوانی می‌رسم می‌گویم از خدا بخواهد که زندگی سالمی داشته باشد و دچار آلودگی‌های دنیوی نشود. در هیئت‌های مذهبی شرکت کنند و در آنجا بسیار دعا کنند.  او به گرانی‌های اخیر اشاره می‌کند و از نداشتن تأثیر آن بر اشتیاق مردم می‌گوید: امسال دیدم که حضور مردم بهتر و بیشتر شده است. مردم به هیچ عنوان توجهی به افزایش قیمت نداشتند.

مردم با این مسائل از میدان به در نخواهند رفت. چون به آن‌ها ثابت شده است که برای امام حسین (ع) خرج‌کردن دوباره چندبرابر دستگیرشان می‌شود.



* این گزارش سه شنبه ۱۵ آبان سال ۱۳۹۷ در شماره ۳۰۸ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44