ایرانیان باستان در آستانه بهار، مراسمی به نام عید علفه (الفه) یا عید مردگان را برای استقبال و پذیرایی از روان درگذشتگان خویش برگزار میکردند. بنابر این رسم، پیشینیان دو شب قبل عید را علفه مردهها و شب بعد را علفه زندهها و بالاخره شب اول فروردین را عید نوروز مینامیدند و در هرسه شب، پلو میخوردند.
آنها در روز و شب عید مردهها به گورستان میرفتند و از تمامی شیرینی و آجیلی که برای سفره نوروزی زندگان فراهم شده بود، مقداری بر گور مردگان میگذاشتند تا آن کوتاهدستان نیز در ایام نوروز تلخکام نمانند. پیداست که آذوقه و شیرینی مزبور در ظاهر به نام مردگان و در اصل به کام فقرا و تهیدستان بود.
در گذشته، عید علفه یا عید مردهها درمیان مردم شهر تاریخی توس رایج بوده است؛ مراسمی که هنوز هم کموبیش درمیان قدیمیها مرسوم است و البته با کمی تغییرات در قالب زیارت اهل قبور در پنجشنبه آخر سال بیشتر شناخته میشود. سرزدن به خانوادههایی که سال قبل، درگذشتهای داشتهاند تا یادآور جای خالی وی باشند، از دیگر مراسمی است که هنوز هم به قوت خود در محلات محدوده منفصل توس رایج است.
ادیب اسلامیه، یکی از ساکنان قدیمی محله فردوسی و روستای اسلامیه سابق با اشارهبه رواج «عید علفه» بیشتر با نام عید مردهها درمیان اهالی این محله گفت: علفه یا عید مردهها سابقه طولانی در محله فردوسی و دشت توس دارد. سهروز قبلاز عید، اهالی به دیدار اهل قبور رفته و میوه، خرما و شیرینی را که با خود آورده بودند، روی قبر مرده میچیدند.
بعداز خواندن دعا و قرآن، خانوادهها میوه و شیرینی را همانجا گذاشته و به خانه برمیگشتند. بهدنبال آن، افراد فقیر میوه و شیرینی را برداشته و از آنها استفاده میکردند. خوبی این رسم، این بود که افراد فقیر، شناسایی و شرمنده نمیشدند.
پختن حلوایی با نام «نومگوم» یا گمنام به یاد درگذشتگان، ازجمله خیرات رایج در عید علفه است. وی ادامه داد: رسم دیگری که هنوز هم در توس رایج است، دیدار با خانواده افراد تازهگذشته محله در روز اول فروردین و تسلی خاطر بازماندگان فرد متوفی است.
مهدی سیدی، پژوهشگر تاریخ درباره نام علفه میگوید: درباره اینکه علفه، الفه و حتی عرفه درست است، هنوز کسی رأی قطعی ندارد. ولی مردم اکثراً آن را «علفه» تلفظ میکنند تا «عرفه». همچنین باتوجهبه معنای علف در زبان فارسی که سبزینه و نان آذوقه انسان هم نامیده میشود، املای علفه صحیحتر به نظر میرسد.
وی همچنین درباره این رسم آیینی میگوید: باتوجهبه اینکه نوروز، بدترین وقت و زمان تنگدستی مردم کشاورز و دامدار روستانشین بوده است، اهمیت انساندوستانه این آیین را در آن سالهای سخت بهتر درک خواهیم کرد. عادت گذاشتن سبزه روی قبر مردگان نیز شاید بیمناسبت با همین عید نباشد.
سیدی ادامه میدهد: بعداز عید علفه مردگان نوبت به عید علفه زندگان میرسید که فراهمآوردن آذوقه و مایحتاج زندگان و از آنجمله، چیدن هفت علف و سبزینه کوهی و پختن نان «اگیجه» و طبخ سمنو از اقدامات مهم علفه زندههاست. عاقبت نیز با نهادن سبزه سفره نوروز روی گور مردگان پساز سیزده نوروز، دو عید علفه مرده و زنده به پایان میرسد.