کد خبر: ۷۴۳۷
۲۴ تير ۱۴۰۴ - ۱۶:۰۰
تولیدی‌های سیدی امید می‌بافند

تولیدی‌های سیدی امید می‌بافند

ساختمان سه‌طبقه‌ای در حاشیۀ بولوار صباست که در همۀ طبقات آن روی یک کار اهتمام ورزیده‌اند؛ تولید ملی. در این ساختمان تعدادی از جوانان محلات سیدی و المهدی با اتحاد و صمیمیت می‌بافند و می‌بُرند و می‌دوزند!

ساختمان سه‌طبقه‌ای در حاشیۀ بولوار صباست که در همۀ طبقات آن روی یک کار اهتمام ورزیده‌اند؛ تولید ملی. طبق نشانی‌ای که اهالی به ما داده‌اند، در این ساختمان تعدادی از جوانان بومی محلات سیدی و المهدی مشغول به کار شده‌اند و با زحمت و تلاش دارند برای خودشان زندگی می‌سازند؛ عده‌ای پیر و جوان که دور از قیل و قال بعضی هم‌محله‌ای‌هایشان، با اتحاد و صمیمیت می‌بافند و می‌بُرند و می‌دوزند!

برای واردشدن به ساختمان، وارد کوچۀ صبای غربی‌یک می‌شویم و زنگ درِ پشت را می‌زنیم. وارد طبقۀ اول می‌شویم و مدیر این واحد تولیدی، یعنی همان کسی که از نخستین روز‌های راه‌اندازی کارگاه با خودش عهد بسته فقط نخ ایرانی بخرد و پوشاک ایرانی بفروشد، به استقبال ما می‌آید.

در این طبقه شش‌دستگاه تمام خودکار بافت بدون وقفه در حال بافتن هستند؛ یکی قسمت پشت مانتوی زنانه، یکی آستین، یکی یقه و....  بافت‌ها و رنگ‌ها و طرح‌ها زیاد است.

دو نیروی جوان هم به کار دستگاه‌ها و دسته‌بندی بافت‌های خروجی مشغول هستند. آن‌قدر همه چیز آرام است که فکرش را هم نمی‌کنیم در این سه طبقه، بخش زیادی از نیاز پوشاک بافت مشهد و شهر‌های بزرگ تهیه می‌شود.

حسین رفیعی‌نژاد با همکاری ۳۰ کارگر کاری کرده است که واحد تولیدی‌اش به الگوی استفاده از کالای ایرانی و تولید محصول مرغوب داخلی تبدیل شده و می‌گوید از اینکه سهم اندکی در بهبود فضای فعلی بازار دارد، راضی است.  

 

ادامۀ کار یک بافندۀ قدیمی

-چرا شغل پوشاک را انتخاب کردید؟

به‌خاطر علاقه به شغل پدری. پدرم یکی از پیش‌کسوتان تولید پوشاک کشباف است و از سال ۴۷ این‌کار را در تهران شروع کرده است. آن زمان دستگاه‌های پیشرفته نبود، ماشین‌های کوچک و دستی بود که به‌مرور برقی شد.

شروع کار پدرم در مشهد، سرای گندم‌آباد در مجتمعی در اطراف حرم بود. همۀ بافنده‌های قدیمی، در آنجا بودند که سال‌هاست تخریب شده است. من از نوجوانی همراه پدر بودم.

 

- شروع کارتان به طور مستقل از چه سالی و با چند نفر نیروی کار بود؟  

سال ۷۵ تولیدی را با ۳ نفر نیروی کار و با همین نمونه‌کار‌ها راه‌اندازی کردم. البته طرح‌ها از آن زمان تا حال فرق کرده است.

 

- سال‌های گذشته چطور کار کردید که حالا به این سطح از تولید رسیدید؟

هیچ‌وقت کار بی‌کیفیت تولید نکردیم. بدون تعارف در ایران کارخانه‌هایی داریم که محصولشان کیفیت ندارد، اما ما تا حالا از آن‌ها نخ نگرفتیم. خیلی از همکاران من در سطح مشهد برای تولید پوشاک بافت از نخ‌های پُلی‌استر استفاده می‌کنند که به نظر من نخِ پشت کار هم نیست چه برسد به خود کار!

ولی بعضی‌ها، چون دنبال این هستند که قیمت جنسشان مناسب‌تر دربیاید تا بتوانند با قیمت پایین‌تری عرضه کنند از نخ‌های بی‌کیفیت استفاده می‌کنند.

 

کیفیت محصول، رمز ماندگاری در بازار

- چرا سعی کردید کیفیت محصولاتتان را با رقابتی که موجود است، حفظ کنید؟

دوست داشتم کارم دائمی باشد.

- با این حال خوب می‌دانید وقتی کار ایرانی کنار کار خارجی مطلوب قرار می‌گیرد، انتخاب مشخص است. نمونۀ بعضی کار‌های خارجی را چه از نظر جنس، چه طرح، رنگ و بافت در بازار ایران نداریم!

بخشی از حرف شما را قبول دارم. رنگ‌بندی مهم است، اما در ایران، نخ با رنگ خوب پیدا نمی‌کنید. با این حال بیکار ننشسته‌ایم و از کار‌های خارجی ایده گرفته‌ایم و در خیلی از قسمت‌ها به سطح کیفی آن‌ها رسیده‌ایم. این‌طور نیست که خیلی دست پایین بگیریم. (با خنده می‌گوید شما لباس‌های روی رگال را ورق بزنید، شاید پیدا کردید.).


- شما می‌فرمایید زیبایی نمونه‌های خارجی با کیفیت از مواد اولیۀ به کار رفته در آن‌هاست؟

همین‌طور است. به‌عنوان مثال نخی که در کشور ترکیه است، در اینجا نیست.

 

امید می بافیم

 

- یعنی دستگاه‌ها و مراحل تولید در کشور ایران و ترکیه، عین هم است؟

بله. دستگاه‌های تمام خودکار بافت دقیقاً همین‌ها و از کارخانۀ «اِشتولِ» آلمان است. تفاوت در جنس نخ، نوع بافت، طرح و خیاطی است. مواد اولیۀ بافت که نخ است در کشور‌های دیگر مثل ترکیه، خیلی راحت‌تر تهیه می‌شود.


- منظورتان تحریم است که دست‌و‌پای شما در تولید را بسته؟

بی‌شک. ممکن است در حال حاضر تحریم نباشیم، ولی تحریم در سال‌های گذشته بی‌تأثیر نبوده است. من هر سال به کشور‌های مختلف سفر می‌کنم و از نزدیک در جریان کار تولیدکنندگان خارجی هستم. یک تولیدکنندۀ تُرکی، هر نخی که بخواهد در لحظه می‌تواند تأمین کند، به کارگاهش بیاورد، ببافد و به دست مشتری بدهد.


- مگر تولیدکنندۀ ایرانی نمی‌تواند؟

بنده در هفتۀ گذشته سه‌نوع نخ از تهران خواستم که از هیچ‌کدام موجودی نداشتند. مثلا همین نخِ پنبه که شما محصولِ خارجی تهیه‌شده از آن را می‌پسندید را هم سفارش داده‌ام، اما گفته‌اند تا مهر یا آبان باید صبر کنم. یا نوعی نخِ باکیفیتِ داخلی را دو ماهه تحویل می‌دهند و زودتر از آن امکان ندارد.

 

- پس دلیل فراوانی لباس‌های بافت آکرولیک، این محدودیت‌هاست؟  

دقیقاً. تنها نخی که راحت پیدا می‌شود، نخ آکرولیک است که تازه همین نخ هم رنگ‌بندی ندارد. بهترین کارخانۀ مشهد که از لحاظ سطح تولید و کیفیت، حرف اول را می‌زند از ۱۲ رنگ فقط چهار رنگ را می‌تواند تأمین کند.

همین یک کارخانه باید مادۀ اولیۀ صنعت بافندگی (پوشاک کشباف) و فرش‌های ماشینی را در مشهد تأمین کند. به‌علاوه ما هم نمی‌خواهیم هر نخی را تهیه کنیم و ببافیم.


- چرا نمی‌خواهید؟

بعضی نخ‌ها مثل «اکریل پنبه» در ایران تولید نمی‌شود و باید محصول خام را از کشور‌هایی مثل ترکیه خرید و در اینجا رنگرزی و سپس در تولید استفاده کرد، اما با توجه به اینکه ما دوست داریم فقط نخ ایرانی مصرف کنیم، نمی‌خواهیم.

من یک تولیدکنندۀ ایرانی هستم و می‌خواهم که از تولیدکنندگان ایرانی حمایت کنم. برای ما مشغول به‌کارشدن چهار نفر ایرانی اولویت بیشتری دارد.

 

- با این حساسیت، روند تولید به مشکل نمی‌خورد؟  ‌

می‌شود به مشکل نخورد؟! اگر نخِ مطلوب در ایران تولید شود، من به‌عنوان مصرف‌کننده به مسئول فروش آن کارخانه تلفن می‌کنم و فردا یا نهایت هفتۀ بعد سفارشم را تحویل می‌گیرم، اما حالا که شرایطش فراهم نیست، ما می‌گوییم مواد اولیه‌مان را کارخانۀ نخ نمی‌فرستد، کارخانۀ نخ می‌گوید مواد اولیۀ ما را  فلانی ‌نمی‌فرستد و تا آخر.



- باوجوداین، باز هم روی استفاده از نخ ایرانی اصرار دارید؟!

تا همین امروز، هر نخی را که خریدیم ابتدا از کارخانه‌های ایرانی تهیه کردیم، البته نه با هر کیفیتی.

 

- مهم‌ترین دغدغۀ شما در تولید چه چیز‌هایی است؟

مواد اولیه. فراوانی و تنوع مواد اولیه مهم‌ترین دغدغه در تولید است. مثلا مادۀ اولیه‌ای به نام الیاف «تاپس» است که از کشور‌های دیگر وارد می‌شود، در حال حاضر شاید به دو دلیلِ تحریم و نبود دستگاه‌های موردنیاز، نخی که با این مادۀ اولیه تهیه می‌شود، در بازار نیست. این یعنی تولیدکننده قبل از ما هم مشکل دارد.

 

- نیروی کار چه؟

به هیچ عنوان. نیروی کار در محلۀ سیدی تأمین می‌شود. بیشتر کارکنانی که در این واحد تولیدی مشغولند، ساکن محلات سیدی و المهدی هستند.

 

- به همین دلیل به این قسمت از شهر آمدید؟

دقیقاً به خاطر فراوانی نیروی کار.

 

- با این فرصت، در تولیدی شما چند نفر به‌کارگیری شدند؟

برای ۳۰ نفر اشتغال مستقیم و برای حدود ۱۰ خانوار یا سرپرست خانواده نیز کار خانگی ایجاد شده است و کار‌های دست‌دوزی در خانه را انجام می‌دهند.

 

- پس شما علاوه‌بر توجه به تولید ملی، با استفاده از نیروی کار بومی، اشتغال‌زایی مؤثری هم در منطقه داشتید. باز هم ظرفیت جذب نیروی کار را دارید؟

به یقین اگر مشکلاتی مثل بیمه و قوانین کار حل شود، واحد تولیدی ما آمادگی جذب دست‌کم ۲۰ کارگر دیگر را دارد.

 

دولت، کارفرما را حمایت کند

-مشکل اصلی شما در رابطه با بیمه چیست؟  

قانون تأمین اجتماعی می‌گوید تا زمانی که ۵ نفر در یک واحد تولیدی مشغول به کار شدند، فقط ۱۰ درصد از حقوق پایه (شامل ۷ درصد سهم کارگر و ۳ درصد سهم کارفرما) را به‌عنوان حق بیمه به سازمان تأمین اجتماعی بپردازند، اما اگر ۵ نفر، ۶ نفر شد باید ۳۰ درصد حق بیمه پرداخت شود که مبلغ مازاد به گردن کارفرماست.

در واحد‌های تولیدی که کارگران زیادی دارند،  ۲۳ درصد حق بیمه، مبلغ سنگینی برای کارفرماست و رغبت کارفرما برای جذب نیرو را کم می‌کند.

 

- چرا دولت، کارفرما را حمایت نمی‌کند؟

دولت، واحد‌های تولیدی کوچک (زیر ۵ نفر) را با پرداخت ۲۰ درصد از حق بیمه حمایت می‌کند، ولی کاش شعار‌های تولید ملی و حمایت از تولیدکنندۀ ایرانی را یک جایی عملی می‌کردند و محدودیتی برای به‌کارگیری تعداد افراد نمی‌گذاشتند.

هزینه‌های تولید، زیاد و سود کم است و برای کارفرما توجیه ندارد که نیرو بگیرد و ۲۳ درصد از حق بیمه‌اش را پرداخت کند.

 

اختصاص تسهیلات ویژه به تولیدکنندگان

- دغدغۀ دیگر؟  

نبود تسهیلات بانکی ویژه. در کار‌های تولیدیِ فصلی به سرمایۀ راکد زیادی نیاز است. در این سال‌ها، دستگاه‌ها گران‌تر شده و تقریباً معادل قیمت هر دستگاه باید برای تهیۀ مواد اولیه هزینه کنید. در کنار این، چون یک پوشاک بافت، فصلی است باید بافته و انبار شود تا سرفصل، مشتری بیاید و بخرد.

با اینکه کاری مثل تولید پوشاک بافت، سه چهار ماه در سال، فروش دارد، اما اگر فقط در فصل خودش فعال باشد زمانی برای تولید ندارد. ما سعی کردیم در همۀ سال، تولید داشته باشیم تا هم کارگران بیکار نشوند، هم نمونه کارهایمان که فرآیند تولید زمان‌بری دارند را کامل کنیم.


- مگر تولید روزانۀ واحد شما چقدر است؟  

بستگی به محصول دارد؛ یک مانتوی زنانه نسبت به یک بلوز دخترانه تولید کمتری دارد. ما با شش دستگاه، میانگین روزی ۴۰۰ عدد بافت تولید می‌کنیم. این تعداد تولید روزانه، سرمایۀ زیادی می‌طلبد تا گردش مالی را تأمین کنیم.

 

- با وجود این بانک‌ها از تولیدکنندۀ ایرانی حمایت نمی‌کنند؟  

متأسفانه وقتی مدیر یک واحد تولیدی با نرخ‌های بالای سود بانکی مواجه می‌شود، از گرفتن وام پشیمان می‌شود. در گذشته بانک برای تولید‌کننده نرخ سود کمتری در نظر می‌گرفت، اما سال‌هاست که دیگر بین کسی که تولید یا وارد می‌کند، فرقی نیست.


- چین چطور؛ به تولید کشور ما ضربه نزده است؟

بدون شک، اما خداروشکر سخت‌گیری‌هایی برای ورود کالای قاچاق شده است مثل اینکه فقط نمایندگی‌های مجاز و معتبر کارخانجات خارجی می‌توانند شعبه‌هایی داشته باشند.

برای همین‌ها هم شروط بازدارنده‌ای گذاشته‌اند مثل اینکه درصدی از تولید را با همکاری تولیدکننده‌های داخلی انجام بدهند. یا قرار بوده بخشی از کاری که تولید می‌شود، صادر شود. با این حال هنوز خیلی از همکاران ما لطف دارند (!) و می‌روند از چین، جنس‌های بی‌کیفیت و ارزان می‌آورند! یک کانتینر جنس پلی‌استرِ بی‌کیفیت!


- با این اوضاع، مشکلی در تولید داشتید که به‌واسطۀ آن، کار تعطیل شود؟

به لطف خدا تعطیلی نداشتیم.


- تا به حال از تسهیلات بانکی استفاده کردید؟  

در طول ۲۰ سال فقط یک‌بار. همان موقع آنقدر نظارت‌های بانکی ضعیف اعمال شد که یک عده آمدند و با تسهیلات ویژۀ بنگاه‌های زودبازده، زمین و خانه و... خریدند.


- دغدغۀ سومی هم داشتید. آن را هم بگویید.

 همین دوتا حل شود، بس است! این حرف‌ها بار‌ها و بار‌ها گفته شده است؛ بیمه، تسهیلات بانکی و تجدیدنظر در قانون کار، سه دغدغۀ مهم کارفرمایان است.

 

 جزو واحد‌های تولیدی بزرگ مشهد

- واحد تولیدی شما چند درصد از نیاز بافت مشهد را تأمین می‌کند؟  

جواب سؤال شما را نمی‌دانم، اما این واحد تولیدی جزو چهار، پنج واحد تولیدی مشهد است که با بیش از ۵ دستگاه فعال است. بیشتر تولیدکننده‌های مشهد در حد یک یا دو دستگاه بافت دارند.


- با این حساب، اینجا یکی از کارگاه‌های تولیدی مطرح است که در این سطح کار می‌کند. بالاتر از این سطح را در مشهد نداریم؟  

خیر. اگر بخواهم قطعی جواب بدهم، کمتر از ۱۰ واحد تولیدی در این سطح داریم که کارشان فقط پوشاک بافت است. تولیدکننده‌هایی داریم که خیلی قوی‌تر کار می‌کنند، ولی کارشان متفاوت است.

بد نیست بدانید گرایش تولیدکننده‌ها به سمت پارچه رفته است و حتماً توجیه داشته که به‌سمت پارچه‌بافی، رنگرزی، چاپ و تکمیل بروند، چون کارِ همه‌فصل‌تری است.

 

- چند مرحله از تولید محصولاتی که در این کارگاه موجود است، همین‌جا انجام می‌شود؟

از صفر تا صد. فقط تولید نخ در اینجا انجام نمی‌شود. بعد از اینکه نخ را از کارخانه می‌خریم، خط تولید شروع می‌شود تا زمانی که محصول آماده و روانۀ بازار می‌شود.


- محصولات شما به کدام بازار‌های مشهد عرضه می‌شود؟

 بیشتر هفده شهریور. در آنجا بنکدارانی هستند که از ما خرید و در سطح مشهد یا شهرستان‌ها توزیع می‌کنند. البته خودمان هم از شهر‌های شیراز، همدان، اصفهان، زنجان، کرمانشاه و تهران مشتری داریم.

 

- در صنعت نساجی، بین شهر‌های خودمان چه رقابتی است؟

به غیر از تهران که مرکز است، مشهد در پوشاک بافت قطب است. شهر‌های دیگر مثل اصفهان و تبریز در سطح خیلی پایین‌تر و بعد از مشهد هستند.

 

- با توجه به سابقه‌تان و عرضه‌ای که در شهرستان‌ها دارید، پیشنهاد یا توصیۀ شما برای کسانی که می‌خواهند کار تولیدی شروع کنند، چیست؟

نخستین قدم، بازاریابی منطقی است. شناخت بازار و اطلاع‌داشتن از مواد اولیه؛ اینکه مواد اولیه با چه ماشین‌آلاتی تولید می‌شود و آن‌ها را از کجا باید تأمین کنند و.... اینکه می‌گویم برای همۀ کارهاست.

 

امید می بافیم


توجه به نیروی کار

-۲۰ سال پیش شما با چقدر سرمایه شروع کردید؟

۲۰ میلیون تومان پول نقد، یک دستگاه بافندگی معمولی و معادل قیمت دستگاه هم سرمایه برای تهیۀ مواد اولیه.


- افراد چطور انتخاب شدند؟

بیشتر به‌واسطۀ کارگر‌هایی که زودتر مشغول شده بودند.


- شرط خاصی برای به‌کارگیری افراد داشتید؟

شرط این است که از نظر اخلاقی، متعهد به انجام کار و منضبط باشند، ولی شرط خاصی برای داشتن سلامت جسمانی کامل، نداشتن سابقۀ اعتیاد و... خیر.

سعی کرده‌ام دستِ رَد به سینۀ بیماران بهبودیافته و معلولان سرپرست خانوار نزنم. به‌عنوان مثال همکاری داریم که نشسته، سرنخ‌های اضافۀ کار را می‌زند و....

 

- در حال حاضر همۀ کارکنان شما بیمه هستند؟

بله.


- تسهیلات تشویقی برای کارگران در نظر گرفتید؟

مبلغ کمی به‌صورت وام قرض‌الحسنه در نظر گرفته‌ام تا کارکنان را ترغیب به ازدواج کنم.

 

- خبر خوشی هم شنیدید؟

(می‌خندد) بله. تا حالا چند موردی داشتیم.


- راستی چند نوبت در سال برای اطلاع از دستگاه‌ها و تولید‌های روز، به سفر‌های خارجی یا همایش‌ها می‌روید؟

نمایشگاه صنایع نساجی به نام ایتما (itma) هر چهار سال یک‌بار در کشور‌های مختلف برگزار می‌شود که حتماً در آن شرکت می‌کنم. نمایشگاه‌های بین‌المللی چین، آلمان، فرانسه، ترکیه و... هم هست.

 

در قوانین بیمه تجدیدنظر شود 

- صحبتی مانده است؟

قانون کار همیشه طرف کارگر را گرفته است، یعنی هیچ قانونی برای کارگر ندارد که در محیط کار، وظیفه‌اش را درست انجام بدهد.


- فکر نمی‌کنید مدیریت باید با کارفرما باشد؟

به قول شما در همین موضع؛ من یک نفر را مشغول به کار کردم که در ۶ ماه یا یک‌سال نخست، به او آموزش دادم، اما بعد از آنکه مهارت کار را پیدا می‌کند، فیلش یاد هندوستان می‌کند! تصوری هست که هرچه از کارفرما بیشتر حمایت شود، او فربه‌تر می‌شود. شاید اشتباه هم باشد.

 

- قطعاً اشتباه است. مشکل اصلی جامعۀ ما چیست؟!

اشتغال. اگر از تولید حمایت شود، چه اتفاقی می‌افتد؟ نیروی بیشتری می‌گیرد. سری به همین محلۀ سیدی بزنید، خیلی از جوان‌ها را بیکار می‌بینید. ما می‌خواهیم مشکل جوان‌ها را حل کنیم، اما چطوری؟! باید کاری به دستشان بدهیم دیگر.




* این گزارش سه شنبه ۲۷ تیر سال ۱۳۹۶ در شماره ۲۴۵ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44