دوازدهسال بیشتر سن ندارد، اما چنان عاشق طبیعت است که از همین کودکی با گروههای پاکسازی طبیعت همکاری میکند. مار و روباه و جغد را از نزدیک دیده است و نهتنها از آنها ترسی ندارد، بلکه چنان از زیباییشان صحبت میکند که انگار طاووس دیده است.
نازنین مهربان، ورزش را با ژیمناستیک و اسکیت آغاز کرد. سال۱۴۰۰ مقام سوم استانی اسکیت و سال۱۴۰۱ مقام سوم استانی ژیمناستیک را به دست آورد، اما کنار اینها علاقه وافری به طبیعتگردی و کوهنوردی دارد. این نونهال محله آزادشهر خاطراتی شنیدنی از طبیعتگردیهایش دارد.
- چه شد که به ورزش رو آوردی؟
کودک که بودم، خیلی انرژی داشتم و شیطنت میکردم. مادرم مرا در کلاس ژیمناستیک ثبتنام کرد. آنقدر خوشم آمده بود که حتی در خانه روی دستهایم راه میرفتم. همین تمرین زیاد باعث شد در مسابقات مدرسه و آموزشوپرورش مقام بیاورم و بعد هم به مسابقات استانی رفتم. همزمان با ژیمناستیک به کلاس اسکیت هم میرفتم و در آنجا هم مقام استانی به دست آوردم.
- طبیعتگردیهایت از چه زمانی شروع شد؟
حدود هفتساله بودم که رفتیم به کوههای طرقبه. تا آن موقع فکر نمیکردم کوهنوردی اینقدر جالب باشد، اما به قله که رسیدم، حس خیلی خوبی داشتم. همانجا باد شدیدی وزید که نزدیک بود من را به دره بیندازد. بعد هم تگرگ شدیدی آمد، بهطوریکه به دست هرکس میخورد، کبود میشد. با تمام این سختیها من از آن زمان به طبیعت علاقهمند شدم و دائم از مامانم میخواهم که به کوه و طبیعت برویم.
- حیوانات را هم از نزدیک دیدهای؟
بله، اوایل خیلی از مار میترسیدم، اما وقتی آن را دیدم، ترسم ریخت. از دور نشسته بودم و تماشایش میکردم. روباه و جغد را هم از نزدیک دیدهام. نمیدانید چه چشمهای قشنگی دارند.
- حتما کلی عکس در طبیعت داری؟
نه، اتفاقا وقتی پا در طبیعت میگذارم، دوست دارم بهجای عکسگرفتن، با چشمم همهچیز را ببینم و در ذهنم ثبت کنم.
- با چه چیزی بیشتر از همه شاد میشوی؟
وقتی با مادر به کوه میروم، خوشحالترم. برای همین خیلی خوش میگذرد. همینجا هم میخواهم از او تشکر کنم.
- شنیدهام با گروههای پاکسازی طبیعت همکاری میکنی؟
بله، درست است. از وقتی با طبیعت آشنا شده و فهمیدهام زباله چقدر به این زیباییها آسیب میزند، نهتنها خودم هیچوقت ذرهای آشغال نمیریزم، بلکه هر زبالهای ببینم برمیدارم. بعضی وقتها هم همراه گروهها برای پاکسازی طبیعت میروم.