پیشینه آموزش نابینایان در ایران، کمتر از یک قرن قدمت دارد و تاریخ آن از شهر تبریز آغاز میشود. یک سال بعد از آنکه زندهیاد جبار باغچهبان نخستین مدرسه ناشنوایان ایران را در سال ۱۳۰۳ بنا میکند، ارنست یاکوب کریستوفل، یک آلمانی عضو هیئت میسیونری، نخستین مدرسه نابینایان را در تبریز میسازد.
ماجرا از این قرار است که کریستوفل، پیش از راهاندازی مدرسه نابینایان و جذب پنج کودک نابینا برای آموزش، فعالیتهایی را برای کمک به کودکان نابینا و ناشنوا در امپراتوری عثمانی انجام میدهد، اما با وقوع جنگ جهانی اول و بازگشت موقت وی به آلمان (برای شرکت در جنگ)، عملا مراکزی که در آناتولی تأسیس کرده بود، تعطیل میشوند.
بعد از بازگشت کریستوفل به این منطقه (آلمان)، او را به اتهام حمایت از اقلیت ارامنه که حکومت عثمانی قتلعامشان میکرد، از ادامه کار منع کرده، کریستوفل بهناچار به ایران مهاجرت میکند.
او بعد از چند سال اقامت در تبریز، راهی اصفهان میشود و در این شهر نیز، آموزشگاهی برای تحصیل نابینایان بنا میکند. به این ترتیب، خدمات شایسته تقدیری را به روشندلان ایرانی، تا هنگام مرگش در سال ۱۳۳۴ ارائه میکند.
دومین فردی که نقشی بسیار مؤثر و راهبردی در کمک و هدایت تحصیلی نابینایان ایران داشته است، زندهیاد دکتر محمد خزائلی (درگذشته ۱۳۵۳) است. دکتر خزائلی در اراک سال ۱۲۹۲ خورشیدی بهدنیا میآید و در هجدهماهگی بر اثر ابتلا به آبله، بینایی خود را از دست میدهد، اما هوش و قریحه فوقالعادهاش، درکنار حمایت خانواده، سبب میشود با وجود همه موانع، تحصیلات خود را تا رسیدن به مرحله دکتری ادبیات فارسی ادامه دهد و از رسالهاش با نام «اعلام قرآن» دفاع کند.
او در سال ۱۳۱۱، زمانی که تنها ۱۹ سال داشته است، دست به تأسیس آموزشگاهی برای نابینایان در اراک میزند که البته در ابتدای کار استقبال چندانی از آن نمیشود و مشمول حمایت قرار نمیگیرد، اما دکتر خزائلی ناامید نمیشود و میتواند در دهه ۲۰ سده چهاردهم خورشیدی، آموزشگاههای خود را در اراک، تهران و دیگر نقاط توسعه دهد.
خزائلی در ابتدای دهه ۱۳۳۰ نیز دست به اقدامی بنیادین برای توسعه حمایت از نابینایان میزند و «انجمن ملی هدایت و حمایت نابینایان ایران» را تأسیس میکند؛ انجمنی که بهصورت سازمانی و پیوسته، درپی تأمین حقوق نابینایان در ایران بوده است.
دکتر خزائلی در دهه ۱۳۴۰، برای نخستینبار، از واژه «روشندل» بهجای «نابینا» استفاده و مجلهای نیز با همین نام، در سال ۱۳۴۸ تأسیس میکند. او بعد از عمری خدمت، در ۲۲ خرداد ۱۳۵۳ دار فانی را وداع میگوید.
اطلاعات این گزارش برای نخستینبار است که منتشر میشود.
چنین به نظر میرسد که مراکز آموزش نابینایان در مشهد، دستکم تا پایان دهه ۱۳۳۰، تأسیس نشده باشد. در این سالها، افراد نابینا معمولا با حمایت خانواده یا اشخاص متمول و نیکاندیش، برای تحصیل راهی تهران، تبریز یا اصفهان میشدند که در آنها مدارسی برای آموزش نابینایان فعال بوده است؛ برای نمونه، طبق گزارش روزنامه خراسان –مورخ ۱۶ شهریور ۱۳۳۹– دو طفل نابینا که تحت حمایت شیرخوارگاه شهرداری مشهد قرار داشتند و به هفتسالگی رسیده بودند، با حمایت خانم «عذرا ضیائی» و برای تحصیل در مدرسه نابینایان اصفهان، به این شهر اعزام شده بودند.
اما نخستین مرکز آموزش اختصاصی نابینایان در مشهد، ۱۲ فروردین سال ۱۳۴۵ افتتاح میشود. این مرکز بهدلیل آنکه هنوز ساختمان مستقلی نداشته، در دبیرستان فروغ مستقر بوده و علاوهبر کودکان نابینا، به نابینایان بزرگسال هم، خدمات آموزشی میداده است؛ آنطور که این افراد میتوانستند در نوبت عصر -تا ساعت ۱۹- به تحصیل در این مرکز تازه تأسیس بپردازند.
هرچند نگارنده سندی درباره مداخله «انجمن ملی هدایت و حمایت از نابینایان ایران» در تأسیس مرکز آموزشی دبیرستان فروغ ندارد، تقریبا میتوان درباره وجود چنین نقشی مطمئن بود؛ زیرا روزنامههای محلی، در اول شهریور ۱۳۴۶، خبر تشکیل «کمیته هدایت و حمایت از نابینایان استان خراسان» را منتشر کردهاند که با انجمن ملی مرتبط بوده و دکتر خزائلی نیز، در جلسه تشکیل کمیته حضور پیدا کرده است، بنابراین میتوان گفت که تأسیس مرکز دبیرستان فروغ، یکی از اقدامات مقدماتی قبل از فعالیت رسمی انجمن در مشهد بوده است.
اعضای این کمیته عبارت بودند از: دکتر رادپور (رئیس بیمارستان شاهرضا)، سرهنگ صالحی (مدیرکل اوقاف)، بنیاعتماد (شهردار مشهد)، سرهنگ ابراهیمی (رئیس شهربانی)، مهندس عباس آفرنده (معمار معروف و بانی تعمیر اساسی گنبد مسجد گوهرشاد)، اعلم (سرپرست جمعیت پیکار با بیسوادی)، محمدجواد شهرستانی (مدیرعامل سازمان برق خراسان)، خانم دکتر اسماعیلبیگی، محمدطاهر بهادری و حاجکاظم الستی.
روز بعد از برگزاری نخستین جلسه این کمیته نیز، خانم معصومه سپهری و ابراهیم پزشکی بهعنوان نخستین بازرسان «انجمن هدایت و حمایت نابینایان» شعبه خراسان، برگزیده میشوند.
انجمن در سالهای بعد، فعالیت خود را گسترش میدهد و از تأسیس مراکز آموزشی برای نابینایان و همچنین ایجاد زیرساختهای مناسب آنها در شهر حمایت میکند. دکتر خزائلی بهعنوان رئیس انجمن ملی، سفرهای منظمی به مشهد میکند. در یکی از این سفرها که در ۲۷ خرداد ۱۳۴۷ رقم خورده است، او در جلسه انجمن، به میزبانی شهرداری مشهد، شرکت و از «علی منیری»، نابینایی که دوره ششساله ابتدایی را ظرف مدت یک سال طی کرده بود، تجلیل میکند.
در ادامه، شهرداری نیز جایزه ویژهای به «منیری» اختصاص میدهد. از گزارشهای انتشاریافته در مطبوعات این دوره مانند «خراسان» و «آفتابشرق»، میتوان دریافت که جلسات انجمن، هر شش ماه یکبار برگزار میشده و بحث اصلی در آنها، آموزش اطفال نابینا بوده است.
همانطور که اشاره کردیم، نخستین مدرسه مخصوص نابینایان، در فضای دبیرستان فروغ و در سال ۱۳۴۵ راهاندازی میشود، با این حال ظاهرا تا سالها بعد، مرکز آموزش نابینایان از نظر دراختیار داشتن فضای آموزشی در تنگنا بوده است؛ چون محل استقرار مرکز، دائم تغییر میکرده است.
در سال ۱۳۴۸ –۳۱ خرداد– اداره آموزشوپرورش خراسان طی اطلاعیهای در روزنامههای محلی اعلام میکند: «از اول مهر، مشهد امکانات آموزشی کودکان نابینا دارد و برای ثبتنام این اطفال به [اداره]آموزش ابتدایی ادارهکل آموزشوپرورش خراسان مراجعه شود».
از این اعلامیه پیداست که اولا از سال ۱۳۴۸ به بعد، اداره آموزشوپرورش رأسا به تأسیس مدارسی برای نابینایان در مشهد اقدام کرده است و تا پیش از آن، این مدارس زیر نظارت بخش خصوصی و انجمن ملی فعال بودهاند. ثانیا، در ابتدای کار، مدارس نابینایان تحت سرپرستی اداره تحصیلات ابتدایی آموزشوپرورش خراسان قرار داشته است.
ناگفته نماند که در این دوره، شاهد اقدامات انجمن ملی در جذب کمکهای مردمی و مراکز غیردولتی برای حمایت از نابینایان نیز هستیم؛ مثلا در بهمن ۱۳۴۸، تعدادی عصای مخصوص نابینایان، با هزینه بخش خصوصی، از تهران خریداری و بین محصلان نابینا توزیع میشود.
انجمن ملی هدایت و حمایت از نابینایان، هرچند ماه یکبار، گزارشی از اقدامات خود را در روزنامههای محلی منتشر میکند تا از این طریق، ضمن اعلام روند و نتایج فعالیتها، افراد خیرخواه و نیکاندیش را به همکاری با انجمن ترغیب کند.
شاید بتوان سال ۱۳۴۹ را یک نقطه عطف در تاریخ تحصیلات نابینایان مشهدی دانست. در آذر این سال، خبر استقرار بخش آموزش نابینایان در مدرسه ناشنوایان مشهد منتشر میشود. مدرسه ناشنوایان مشهد که مانند بقیه مدارس ناشنوایان ایران، با نام «دبستان باغچهبان» شناخته میشد، ابتدای خیابان دانشگاه، روبهروی ساختمان شهرداری، قرار داشت.
این مدرسه، طبق اطلاعیه آموزشوپرورش در ۹ آذر ۱۳۴۹، پذیرای کودکان «واجبالتعلیم» نابینا در مشهد میشود. اعلام این موضوع در ۹ آذر نشان میدهد که وضعیت این کودکان، از نظر مکان مناسب آموزشی، تا این زمان دقیقا معلوم نبوده است.
نکته جالب اینجاست که در سالهای بعد، با وجود استقرار مرکز تحصیلات در دبستان باغچهبان، ثبتنام کودکان نابینا برای تحصیل، همچنان در اداره تحصیلات ابتدایی آموزشوپرورش خراسان انجام میگرفته و سن پذیرش، بین شش تا سیزده سال اعلام میشده است.
همچنین ازآنجاکه آگهی مربوط به جذب محصل در این مرکز، در تمام سال انتشار مییافته است، به نظر میرسد تعداد خانوادههایی که مایل به تحصیل فرزند نابینایشان در مدرسه نابینایان بودند، چندان زیاد نبوده است. ثمره این تلاشها، خیلی زود بهچشم میآید.
نخستینبار در آزمون ورودی دانشگاه مشهد -به تاریخ ۲۳ تیرماه ۱۳۵۰- دو جوان نابینا به نامهای یعقوب صحاف و عطاءالله هاشمیان ثبتنام میکنند و یک سال بعد نیز محمدعلی بهشاد بهعنوان نخستین دانشجوی نابینای دانشگاه مشهد، در آزمون ورودی ۱۸ تیرماه ۱۳۵۱ پذیرفته میشود و به این دانشگاه راه مییابد تا در رشته ادبیات فارسی تحصیل کند.
از آن زمان تا سال ۱۳۷۰ خورشیدی که سازمان آموزشوپرورش استثنایی کشور تأسیس میشود، تلاشهای مربوط به آموزش و تعلیم نابینایان در مشهد، زیر نظارت مراکزی مانند بهزیستی و آموزشوپرورش ادامه مییابد و موجب تحولات بسیار بنیادینی در جامعه نابینایان شهر ما میشود.
* این گزارش یکشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۰۵۷ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.